مرا گویی کهرایی؟ من چه دانم
چنین مجنون چرایی؟ من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی؟ من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی؟ من چه دانم
مرا گویی به قربانگاهِ جانها
نمیترسی که آیی؟ من چه دانم
مرا گویی اگر کشتهٔ خدایی
چه داری از خدایی؟ من چه دانم
مرا گویی چه میجویی دگر تو
ورای روشنایی؟ من چه دانم
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی؟ من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن تُرکِ خَتایی من چه دانم
بلا را از خوشی نشناسم ایرا
به غایت خوش بلایی من چه دانم
شبی بربود ناگه شمس تبریز
ز من یکتا دو تایی من چه دانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عدم تواناییاش در درک و توضیح وضعیت عاطفی و وجودیاش صحبت میکند. او به معشوق میگوید که نمیداند چرا و چگونه به او علاقهمند شده و در دریای عشقش غوطهور است. او درباره قربانگاه عشق و ترس از عواقب آن و همچنین سوالاتی درباره خدا و جستجوی خودش بیان میکند. در نهایت، اشارهای به فقدان شمس تبریزی و دلتنگیاش دارد و از گم شدن راه درست در عشق و زندگی میگوید. شاعر در این شعر به پیچیدگیهای عشق و حالتهای درونی خود اشاره میکند و از عدم قطعیت خود در این احساسات پرده برداشته است.
هوش مصنوعی: تو از من میپرسی که چرا دیوانهام، ولی من خودم هم نمیدانم چه چیزی باعث این حال و روزم شده است.
هوش مصنوعی: میگویی با این حال و روز غمگین من، وقتی که به عشق من بیایی، من چه میدانم؟
هوش مصنوعی: من در امواج عشق تو غوطهورم، حالا تو بپرس کجایی، ولی من خودم هم نمیدانم کجا هستم.
هوش مصنوعی: تو از من میپرسی که آیا از رفتن به جایی که جانها در آن قربانی میشوند، نمیترسم، اما من نمیدانم چه چیزی در انتظار من است.
هوش مصنوعی: میگویی اگر تو به دست خدا کشته شوی، چه احساسی داری؟ اما من از خدایی که تو دربارهاش صحبت میکنی، چه میدانم؟
هوش مصنوعی: تو از من میپرسی که به چه چیزی دیوانهوار میدوم، اما من چه میدانم در دنیای دیگر چه چیزهایی فراتر از روشنایی من وجود دارد؟
هوش مصنوعی: تو از من میپرسی که قفس برایم چه معنایی دارد، اما من نمیدانم که پرنده آزاد من چه احساسی دارد.
هوش مصنوعی: من راه درست را گم کردهام، حالا نمیدانم که با آن زیبای ترکگونهام چه باید بکنم.
هوش مصنوعی: من بلایی را نمیشناسم که از خوشی جدا باشد، زیرا بلای من به نهایت خوشی است و من چه میدانم.
هوش مصنوعی: یک شب ناگهان، شمس تبریزی از من جدا شد و من به تنهایی احساس میکنم که چه بسا نمیدانم چه بر من میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.