گنجور

حاشیه‌ها

بهرام مشهور در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۷ - گذشتن از جهان:

بنام دانای جهان ، برقرار باشید و پروردگار یارتان برای این کار عظیم بایسته وشایسته ای که به انجامش پیروز آمده اید .و امّا دربارۀ این بخش : نظامی در ابتدای شعر دو صفت غیرهمساز را از دریا و محصول آن درّ صاف می گوید دریا ( یا اقیانوس ) بعنوان موجود عظیم که در درون خودش بیشمار عجایب و غرایب دارد ( دریای عجب کار )و متناقض با آن درّ صاف که در پیش دیدگان بی غل و غش و صاف و یکدست است و او این هردو وصف را نثار کسی که مورد خطاب دارد می نماید سپس با ایهام قشنگی ، خفتن ( مردن ) و خواب دیده شده را باز نگفتن ( از دنیای مردگان برنگشتن و برای مردم دنیا ماوقع را شرح ندادن ) که این را در بیت بعد هم توصیف می کند البته او در صورتی که در زمانه ما در چهل سال اخیر می توانست در دنیای مادی تفحص کند مسئلۀ گزارشهای تجربۀ نزدیک مرگ (NDE) که بواسطه بسط رسانه های توانمند کنونی دیگر جای کتمان برای منکران انحصارگر باقی نمی گذاشت را ببیند و از خود سخنان تازه تری را بگوید .در ابیات بعدی ازقول دانای نهانی می گوید اگر با دیده و ابزار این جهانی بخواهیم در کار آخرت بررسی کنیم مانند این است که در یک دستگاه موسیقی که یک سیستم ( سامانه ) را تشکیل می دهد بخواهیم یک ساز ناساز و ناهماهنگ بزنیم که کل اثر را ضایع می کند یعنی مانند شخص ناواردی که از سامانۀ موسیقی چیزی نمی داند به صرف این که می تواند یک ساز را به صدا در آورد و با این توانستن فکر می کند که می تواند در کار موسیقی وارد شود کار را خراب می کند و در بیت آخر هم این دخالت های ناموجه از سر ناآگاهی به این موضوع تشبیه گردیده که اثر هر مداخله ناآگاه خودش کار خویش را تباه می کند ( وگر آتش در آب آری بمیرد )

احمد در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳ - غنای غم:

این غزل بهترین جواب برای کسانی است که آنهایی را که در دل حزن خدایی دارند استیضاح کرده اند و می کنند اما خبر ندارند که این غم حاصل عشق واقعی به حضرت دوست و فراق یار است که اینگونه در قلبشان تجلی می کند . از آنجاییکه استاد شهریار خود از دل سوختگان و عاشقان اهل بیت بودند غزل دلربای ایشان را انعکاسی از این غم خدایی می دانم و بنده را به یاد این بیت در رسای حضرت مولانا اباعبدالله الحسین می اندازد : ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند ... سوختگان غمت با غم دل خرمند
یا علی مدد

فرهاد اشتری در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

در پاره ای متون، مصرع نخست بیت دوم بشکل زیر ذکر گردیده است: (هریک به زبان حال می گفتند).

علی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۱۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید:

ان صانع

علی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید:

فضل خدای راکه تواند شمار کرد یا کیست انکه شکر یکی از هزارکرد

معارف در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۹:

دل نیز نشد دلیل تحقیق
آیینه‌ به عکس‌ آشنا بود

معارف در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:

کیست درین انجمن محرم عشق غیور
ما همه بی‌غیرتیم آینه در کربلاست

سحر در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

خدارا درست تر هستش وموقع خوندن کامل تر جلوه میکنه. خودتون یه مقایسه کنید

فاطمه از دانشگاه آزاد رشت در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:

سلام بله من شاهنامه چاپ مسکو دارم و اون واژه سست هست

فرهاد اشتری در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۸:

حرف (ی) در انتهای کلمه بیامیزی در مصرع دوم بیت سوم اضافه است.

شریفی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:

به نظر میرسد مصرع اول این باشد:
" خود رابه دخیل افکنم مست آنجا "

عبدالله احمدی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۵:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴:

سیستم تفکری حیام بر پایه رد و شک نظریات گذشتگان و رایج پایه ریزی شده است و همه جا این نظر یات را به سخره گرفته است و این شک و رد تا به انجا ادامه مییابد که نفی هر گونه صلاح طلبی است که در پند و اندرز حکما و ادیان مستتر است. خیام فکر میکند با شکستن این حصارها راه را برای تفکر نوین باز خواهد کرد که به نوعی هم باز کرده ولی به دلایلی این تفکر نتوانسته دگرگونی لازم را بوجود آورد. شعر بالا از موارد رد اندیشه گذشتگان است که آنها را از سر "سودا" میداند.

عبدالله احمدی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:

بنظر میرسد که اساس فلسفه وجودی خیام بر شک باشد شکی که اساس آن نفی پذیرفتن بی چون و چرای اجکام گذشتگان است این شک در فلسفه علمی به شک مقدس معروف است و اساس رنسانس را در اروپا را تشکیل میدهد. بعد از این شک مقدس است که اساس احکام کلیسا در هم میریزد و علوم جدید شکل میگیرند ولی در شرق و در ایران این شک مقدس که ریشه در زندگی واقعی مردم دارد علی رقم آنکه در آثار متفکرین بعد از خیام هم کم و بیش دیده میشود ولی هرگز به یک جنبش علمی تبدیل نمیگردد که چرای آن یک کار آکادمیک پر حجم میباشد که متاسفانه بعد از داشتن نود سال دانشگاه هنوز صورت مگرفته است.

عابر در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۳:

مشگبار؟
شاید مشکبار باشه؟

حسین علیزاده hossaynalizadeh@yahoo.com در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

شرحِ حکایتِ جانسوزِجدائی واشتیاق وصال یارودیار است که اکثریت قریب به اتفاق شعراء وادباوعرفا ء درطول تاریخ باداشتن عقائد وادیان مختلف وبا فرهنگ های متفاوت همه وهمه رامتحول کرده ودرآنان روح ملکوتی دمیده وذوق سرودن شعر روح نواز وپدیدآوردن نثربرفراز و تآلیف متون عرفانی پررمزوراز ایجادکرده است واین همان عشق است که به زندگی روح میدهد وبه انسان هاامید ؛ بنظر می رسد این قدرمشترک همه انسانها است که ازیک نیستان ویک ریشه نشات گرفته اند ؛ از درد فراق وآتش هجران پیوسته درسوزوگدازند ونیز تمام آنان ،دربدست آوردن یارودیار هم داستان وهمراهند ؛ پس چه خوب است عالمان وآگاهانِ عالم تلاش کنند انسان هارامتوجه این مشترکات بنیادین نموده ؛ به هم نزدیک کرده وآنان راازاختلاف وپراکند گی نجات دهند ودرنتیجه همه برمحور خدای ِواحد متحد بشوند .
سوزوگدازتمام نوابغ جهان ؛ وعشق آتشین همه عشاق به نام عالم امکان ؛ وجمیع آثار منثورومنظوم مسموع ومنقوش جاودان که بامناظر زیبای طبیعت هم گون وهم نوا وهم خوان هستند، همه وهمه ریشه دراین حکایت هجران وآرزوی یارودیار، انسان دارند.
داستان طولانی شیرین وفرهاد وافسانه جاودانه وامق وعذرا وقِّصه پُرغُصّه لیلی ومجنون وزندگی آموزندة مولاناوشمس تبریزی وهزاران هزار واقعیت دیگر تاریخ بشر همه ازسرچشمه « دردجدائی دیارواشتیاق به وصال یار» جاری می شوند

بهروز در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۵ - حکایت:

با عرض ارادت و علاقه وافر به شیخ. ارادت اینجانب به شیخ از این روست که تولیدات علمی ایشان در علوم فنی و مهندسی بی نظیر و بسیار متعدد و بعضاً هنوز ناشناخته و معماست. لکن خود شیخ امور دنیوی را اینچنین خوار می پندارد. این نیزهمانند آثار عزیز و غریبش، معمای دیگری است. پس اگر چنین است و شیخ آثار شگفت انگیز خود را در مکانیک و سیویل و ترمودینامیک چنین کم مقدار می پندارد، بایستی دید که در امور اخروی چه غوغایی بر پا کرده این جواهر بی نظیر.

سپهر نجات در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

در این بیت که میگه: من ملک بودم و... به نظر من داره سرپیچی کردن شیطان از فرمان الله، توجیه میشه . حضرت آدم که ارحم الراحمین ایشان را بخشیده اند و ما که باشیم که نخواهیم در این غزل تقصیرکار شناخته میشه.
وای بر ما مسلمان نماها
والعاقبة للمتقین
والسلام

صفری محمود در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۴:۴۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت با ناتوانان در حال توانایی:

سلام
من 35 سالمه یادمه وقتی که این شعر رو تو مدرسه می خوندیم معلم بیت اول رو می گفت که درستش دٍمشق یعنی با کسره ی دال و فتحه ی م
امشب از ویکی پدیا سرچ کردم دیدم معلممون درست می گفته دمشق که ما معمولا می گیم به فتح دال و کسره ی میم اصلش دمشق به کسر داله
خواستم بپرسم چه جوری می شه اگه با کسره ی دال و فتحه میم بخونیم که قافیه جور در نمی یاد اون وقت باید عشق رو هم با فتحه ی عین بخونیم
می شه یه کم توضیح بدین لطفا اگه کسی می دونه

محمد در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

دوستان درستش همین هست:
بشنو این نی چون شکایت می‌کند
از جداییها حکایت می‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

مولانا:من ز جان جان شکایت می کنم / من نیم شاکی روایت می کنم
برای توضیحات در مورد دو بیت اول به سخرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان "قیامت عشق" مراجعه کنید
لینک دانلود سخنرانی قیامت عشق:http://www.mediafire.com/?bub9ua1er1mktqb

رومینا فصیحی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

این دو بیت از این شعره که اینجا نوشته نشده:
آنجا که عاشقانت یک دم حضور یابند
دل در حساب ناید جان در میان نگنجد
اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد

۱
۵۲۳۰
۵۲۳۱
۵۲۳۲
۵۲۳۳
۵۲۳۴
۵۴۷۱