گنجور

حاشیه‌ها

حمید ستوده در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:

سلام.دو سؤال:
1-چرا به جای نفت ، نوشتید " نفط"
این نوع نوشتاری درستش هست؟
2-چند هزار سال پیش نفت کجا بوده که فردوسی اسمش رو برده؟اصلا منظور از نفت همین نفت امروزی هست.
-------
در مورد سؤال دوم ، معلم ادبیاتمون گفت رفته تا یکی از روستا های یزد و با یکی از پروفسور های ادبیات ، که اتفاقا موبد زردشتی هم بوده صحبت کرده و این سؤال رو پرسیده ؛ اون شخص گفته که : منظور از نفت در واقع گیاهی بوده گون مانند که در اون زمان عطار ها پودر می کردند و به موبدان زردشتی می دادند تا آتش آتشکده ها رو با اون روشن کنند.
حالا مسئله ای پیش میاد که متاسفانه دبیرمون از اون آقا نپرسیده ، اون هم اینکه چرا فردوسی گفته نفت " سیاه" ، مگه این گیاه نوع غیر سیاه داشته ؟
-------
ببخشید طولانی شد.

عبدالله احمدی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۳ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

اما آیه روی جام چیست که هیچکدام ار حاشیه نویسان عزیز یه ان اشاره نکرده اند.
من فکر میکنم که آیه مزبور باید کلام "به سلامتی"و "نوش باد" باشد که تقریبا در تمام زبانهای دنیا همین مفهوم است و در بعضی از آنها حتی تلفظ نیز بسیار نزدیک است و مدام با جام می همراه است و باده نوشان در عالم مستی و خلوص آنرا میخوانند که قران خوانان به ندرت خلوص مستان و باده پرستان را دارند.

نازیلا در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۹۸:

من جان نبرم تا تو رخی ننمائی

هزاردستان در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۳:

سلام
مصراع دوم بیت دوم به نظر باید به این شکل اصلاح بشه
وگرش او ندهد جان ز که باشد مددش

علی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ باباطاهر » قصیده:

خوب است .حالشو بردم

امید در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

شهریارا این سخن این چنین جایز نبود..
با رفتنت مژگان جانت تر شد و ..
هیچوقت نتونستم بفهمم چطور شهریار تونست ثریا رو پس بزنه..خیلی دلایل براش پیدا کردم که خیلیهاشم برمیگشت به خود ثریا.. یعنی شهریار نمیخواسته ثریا به پاش پیر بشه..!؟یا دلیل دیگه ای داشته!!؟
میتونم با جرات بگم که عشق رو به معنای واقعی میفهمم.با این حال دلیل شهریار رو هیچوقت نتونستم بفهمم.

تحلیل عامه در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

بیت چهارم زاهدان صحیح است

حسن زاده در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در توحید:

مصرع اول این قصیده در تازیانه های سلوک :
آراست ،دگر باره ، جهاندار جهان را

حسن زاده در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در توحید:

این قصیده را می توان منطق الطیر سنائی خواند قصیده است در وصف بهار و با نگاهی به احوال پرندگان و... . در انتساب این قصیده به سنائی تردید است .(ن.ک . تازیانه های سلوک ، شفیعی کدکنی )

فرهاد اشتری در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۸:

`پیشنهاد میکنم کلمه (چرا) در مصرع اول ودوم بیت اول به دو کلمه (چه را) تغییر کند تا ضمن روشن تر شدن معنی با مقصود حضرت مولانا نیز انطباق کامل یابد.

علی ولیدمغربی(شفق) در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۱ - رود کارون:

2 بیت اولش عالی بود

منی‍‍ژه در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۱ - دو همدرد:

با سلام به همه خواننده های فهیم ایرانی بخصوص اونهایی که خانم پروین اعتصامی و شعرهاشون رو دوست دارند. این شعر علاوه بر اینکه خیلی زیباست و دارای نکته های تربیتی فراوان است تا حد خیلی زیادی حرف دل اینجانب است و همیشه باعث میشه بتونم غصه هام رو فراموش کنم. من همیشه از این شاعره بزرگوار متشکرم.

شوشتری در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۷:

که نگوید سخن از سعدی شیرازی به

داریوش از تنگ طه در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:

خیام می گوید تا انسان زنده است بایئد در پی نوشیدن شراب عرفانی یا همان شناخت معشوق حقیقی باشد چرا که اگر در این دنیا معشوق را به راستی پیدا کردی می توانی در آن دنیابا خیال راحت به دیدارش نایل گردی .

هزاردستان در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲:

سلام
به نظر میاد که بیت دوم باید به این شکل اصلاح بشه :‏
دل آراما ، نگارا ، چون تو هستی
همه چیزی که باید هست ما را
این طوری که نوشته شده معنی واضحی استنباط نمیشه ازش

sadaf در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:

در بیت دوم خاک ایهام دارد و منظور از خاک انسان است که اگر سینه ی این کالبد خاکی شکافته شود دل که ارزشمند ترین بخش وجودی انسان است و در برگیرنده ی اخساسات و عواطف مختلف مانند کینه و بیدادگری و دیگر عواطف انسانی است پدیدار می شود .

sadaf در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

من فکر میکردم در این سایت حداقل افرادی که کمی دانش ادبی دارند نظر می دهند نه کسانی که فقط در تمام دیوان های شاعران اعصار گذشته به دنبال کلماتی چون می و معشوق هستند تا دین رو زیر سوال ببرند و ثابت کنند که اگر ما مشروب می خوریم کار عقلا را پیش گرفته ایم و ببینید خیام هم ما را تأیید کرد لطفا این بحثهای کودکانه و احمقانه را تمام کنید شما که تا حالا یک آیه از قرآن را به جرئت میگم که نخوندید چطور می تونید در مورد اون نظر بدید؟
البته به قول حضرت مولانا : هر کسی از ظن خود شد یار من...
و شما هم می تونید اون برداشتی که به نفعتون هست رو از هر شعری داشته باشید و بهش عمل کنید اما سعی در تخریب عقاید و مذاهب گوناگون نکنید که کاریست بس سخیف! و مطمئنا حکیم خیام هم چنین قصدی نداشتند.

خالد سلطانی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۶:

در بیت 5 «هنر برتر» اشکال دارد و شکل درست آن « هژبر نر » است.

خالد سلطانی در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹:

مرسی آقای برزویی به واقع این غزل یکی از بهترین غزل های شعر فارسی است

ابولفضل از تنگ طه در ‫۱۳ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

به نظر من منظور خیام از گرد پیاله شناخت دنیا و تفکر و تدبر در دنیاست که اگر انسان این دنیا را به خوبی بشناسد همیشه و همه جا با خدای خود آشنا خواهد بود . چرا که در بیشتر اشعار مراد از باده نوشی رسیدن به معرفت معشوق معنا می دهد. و خیام می گوید با شناخت نظم در دنیا همیشه انسان به وجود خدا پی می برد ولی با خواندن قرآن انسان همیشه به خداشناسی پی نمی برد .

۱
۵۲۳۱
۵۲۳۲
۵۲۳۳
۵۲۳۴
۵۲۳۵
۵۴۷۱