قضا رمزی ز چشمان خمارش
قدَر سرّی ز زلف مشگبارش
مه و مهر آیتی زآن روی زیبا
نکویانِ جهان آیینه دارش
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
قضا رمزی ز چشمان خمارش
قدَر سرّی ز زلف مشگبارش
مه و مهر آیتی زآن روی زیبا
نکویانِ جهان آیینه دارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به زیباییهای معشوق و جذابیتهای ظاهری او اشاره دارند. چشمان خمار و زلف مشکی او، نشاندهنده عشق و جذابیت اوست. همچنین، زیبایی او را با ماه و مهر مقایسه میکند و به عنوان نشانهای از زیبایی در جهان اطرافش توصیف میکند. به طور کلی، این شعر تجلیل از زیبایی و جذابیت معشوق است.
مشگبار: مشک بارنده، خوشعطر.
مه و مهر: ماه و خورشید. آیینهدار: یک معنی آیینهدار خدمتکار یا کسی است که آیینه را برای شخص مِهتری نگه میدارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هزاران آفتاب اندر کنارش
هزاران اژدها اندر حصارش
زده در موکب سلطان سوارش
به نوبت پنج نوبت چار یارش
ملایک با طبقهای نثارش
ستاده جمله از جان دوستدارش
که می آرد به دل پیغامِ یارش
که باد از صدقِ دل جانم نثارش
نیارامد دلم تا روزِ محشر
مگر آن شب که گیرم در کنارش
غلامِ نکهتِ بادِ صبایم
[...]
سریر شرع، تخت پائدارش
به تختش چار عمده چار یارش
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.