محمد در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:

سپیده خانوم الان ایشون "غیر مستقیم" شیعه بودنشون رو اعلام کردن به نظر شما؟؟

جغتایی در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۳:

من ازین رباعی هیچ برداشتی جز زندگی در اکنون و ابن الوقت بودن ندارم و می هم میتونه همون می باشه نه چیز دیگر

خسروانه در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

سلام : ای مقصد هر چشم و نگاهی رویت
عشق جمله ی پیر و جوان گیسویت
نفله ی جمال تو ضعیفان جهان
رندان همه تشنه ی لب آلویت

سینا در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و حلوا » بخش ۶ - فی قطع العلائق و العزلة عن الخلایق:

مصرع دوم بیت هفتم مشکل داره.

دوست دار فرهنگ و ادب ایران - کرداری در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام:

با تشکر وسپاس از گرد آورندگان این مجموعه فاخر ، که بی شک با همت عالی خود ، در این دنیای پنجره ها ، پنجره ای را رو به فرهنگ و ادب پارسی گشوده اند.
از فرهنگ دوستان صمیمانه می خواهم که با مطالعه هر صفحه از این هنر ناب ایرانی ،به صلواتی مهمان کنند آن شاعر گران سنگ را. روحشان شاد

مصطفی دیدبان در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۰:

یک مخمس سروده شده که در هر بند آن یک بیت از این غزل وجود دارد و بارها در میان آواز خوانندگان دکلمه شده است.این مخمس از کدام شاعر است؟

مریم در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۶:

مصراع اول باید این گونه باشد:هم نظری هم خبری هم قمران راقمری

مرضیه در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۰:

وزن:مفعول مفاعلن فاعلاتن
بحر:قریب مسدس اخرب مقبوض

جاوید سپهری در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:

با تشکر فراوان و دستتان درد نکند. خداوند به شما اجر معنوی عطا فرماید
در مصرع آخر از نظر املائی بهتر است کلمه باقبال به صورت به اقبال نوشته شود
متشکرم

علی در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۵:۱۲ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

دیگه حال و حوصله شعر خوندنم را ازمون گرفتن.خدا رحمتش کنه واقعا عالی بود

امین در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:

در بیت 6 سنگ به جای سنگست درست می باشد!

عبدالعلی مکتبی فرد در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸:

این شعر را سرکار خانم مریت هاوکس جهانگرد انگلیسی که در دوره رضا شاه از شیراز و تهران و ...بازدید کرده در بخش سفر اصفهانش آورده و ذکر کرده که شعر از ناصر خسرو است گرچه سال وفات وی را 1800 نوشته (و یا در ترجمه یا چاپ ترجمه فارسی چنین آمده )
ص145 کتاب "ایران واقعیت یا افسانه "خاطرات سفر نامبرده چ دوم 1371آستان قدس

همایی در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد
ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
صوفی:پشمینه پوش ابوسعید ابوالخیر می فرماید:یکسو نگریستن و یکسان زیستن شبلی گوید :صوفی آن است که اندر دوجهان هیچ چیز به جز خدای نبیند.
غش:درفارسی به معنی ماده بدلی را در چیز گران
قیمت داخل کرده باشند
مستوجب :لایق ومستحق
یعنی انسان جایز الخطا می باشدحتی در میان همه اقشار کسی پیدا می شود که صاف و صادق نباشد وحتی در میان صوفیان هم ریا وتزویر وجود دارد
..................................................
صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد
می گوید:طبع صوفی تحول پذیر است هر چند در هنگام سحر با خدا راز و نیاز می کند ممکن است
در موقعیت دیگر از او خطایی هم سر بزند
.....................................................
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باش
محک:بکسر میم وبه فتح میم :وسیله ای بر ای سنجیدن خالصی وناخالیصی طلا
می فرماید:برای شناخت مردم با ید تجربه وآزمون پیش آید تا افراد خوب از بد شناخته شوند وگر نه با
حرف وادعا نیست با عمل و آزمایش است
.............................................
خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب
ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
نقش برآب کردن در معنی حقیقی یعنی بر روی آب
نقاشی کرد ن در معنی مجازی کار بیهوده کردن
خونابه :کنایه از اشک خونین
اگر خط چهره ساقی بدین گونه در آب نقش ببندد
چه بسیار چهره ها به اشک خونین منقش گردد.
................................................
ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
کسی که در ناز نعمت بزرگ شده نمی تواند به محبوب خو دست یابد کسی می تواند ادعای عاشقی کند که تحمل سختی و رنج داشته باشد
در مراحل سیر وسلوک عرفانی تحمل سختی و ریاضت لازم است .
.......................................................
غم دنیی دنی چند خوری باده بخور
حیف باشد دل دانا که مشوش باشد
باده در عرفان:نشئه ذکر است
برای چه غم این دنیای پست و دنی را می خوری
از باده ذکر الهی بخور وحیف است که آدم دانا پریشان ومضطرب باشد.
...............................................
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کف ساقی مهوش باشد
شراب:در عرفان کنایه از سکر،وآن محبت وجذبه ی
حق است.
اگر باده فروش به دست آن زیبا روشراب به حافظ بدهد حافظ چنان مجذوب وبی قرار خواهد شد
که خر قه وسجاده خود را در بهای آن خواهد داد.

م- حقیقی در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

با سپاس فراوان از جمع آوری اشعار وتشکر فراوان به شماها عزیزان ایرانی وطن پرست که به فکر روشنایی این چراغ پرفروز ادبیات هستید و این ادبیات فردوسی و دیگر شاعران این مرز و بوم است که تا به حال اصالت ایران و ایرانی را نگه داشته است موفق باشید

تمسار در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق:

زیبا بود

علی در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

مصرع اول بیت پنجم در نسخه ی دیگر به این صورت آمده:
تا دم از شام سر زلف سیاهت نزنند

Anne در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

درود
اینی که "رضا" گفت درسته؟
نی حدیث راهِ پرخون می‌کند
قصه‌های عشق، مجنون می‌کند
؟؟؟
تو دبیرستان این طور برامون معنی کردن: نی از قصه های عاشقان سخن می گوید.
کدومش درسته؟

محمدرضا در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:

بیت آخر شاه بیتیه
قلم شاه جهان مقسم رزق است
واقعا امید میده به آدم

احسان پورعابدین در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

مزیدن: مزه کردن. مکیدن
گزیدن: گاز زدن
چشمه‌ی حیوان: چشمه‌ی آب زندگی/حیات
تتر: تاتار، مغول
جَسر: پُل
جسر بریدن: اشاره به گشودن بغداد به دست مغولان و ویران کردن برخی پل‌های رودخانه‌ی دجله
فُقاع: (عربیده‌ی فوگان پارسی) آب جو. بوزه.
فقاع گشادن: نازیدن و لافیدن و بالیدن. (شاید «برای کسی نوشابه باز کردن» در زبان گفتار شکل امروزی آن باشد!)

Anne در ‫۱۳ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

درود
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
{مولوی ابتدا 18 بیت نی نامه را سروده و در بیت هجدهم والسلام گفته بود، حسام الدین یکی از مریدان خاص مولوی از او می خواهد که آنچه به عنوان معارف از عرفان و دین به آن ها می آموزد، به صورت شعر بگوید مثل سنایی و عطار، مولوی این 18 بیت را از دستار خود باز می کند و می خواند، حسام الدین شیفته این اشعار می شود، از مولوی میخواهد ادامه این اشعار را بسراید، مولوی هم با مرید خاص خود حسام الدین و دیگر مریدان قرار میگذارد که بسراید و آنان بنویسند و اگر در جلسه ای حسام الدین غایب بود، سرودن هم تعطیل می شد. در سال 662 ه ق یعنی 2 سال بعد از شروع سرودن مثنوی، که زن حسام الدین از دنیا میرود و حسام الدین در جلسات مثنوی حاظر نمی شود، سرودن مثنوی متوقف می شود و در سال 664 دوباره آغاز می گردد و تا سال 672 غروب خورشید مولوی ادامه می یابد. "ای پسر" دقیقا حسام الدین است که مورد خطاب مولوی است و در واقع 26 هزار بیت مثنوی تفسیر همان 18 بیت نی نامه است!!}
عباس براری_مولف کتاب ادبیات پیش خیلی سبز