مجید در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان:
پیشهها و خلقها همچون جهاز
سوی خصم آیند روز رستخیز
بیت بالا هم نیاز به تصحیح دارد
حسام در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
گرچه می شه از شعر خودش هم استفاده کرد که میفرماید:
گاویست در آسمان و نامش پروین
یک گاو دگر نهفته در زیر زمین
چشم خردت باز کن از روی یقین
زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین
در مورد اکثریتی که شراب و می خیام رو تعبیر خدایی و مذهبی می کنن، جدا کاربرد داره.. به قول خودشون.. در جهل مرکب ابد الدهر بمانند..
حسام در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
چه جالبه.. فکر می کنم اگر خیام الان زنده بود پایین این حاشیه ها از شعر دوستش استفاده می کرد و می گفت: هر کسی از ظن خود شد یار من ×× از درون من نجست اسرار من
مجید در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۹ - باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان:
این دو بیت را اصلاح کنید
خلتم سخریة اهل السمو
از نبی خوانید تا انسوکم
.............
زید پرانید تیری سوی عمرو
عمرو را بگرفت تیرش همچو نمر
حسام در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:
درود به روح پاکت.. نیک و درست گفتی.. شرح حال همه ی دوران زندگی بشر همین بوده، هست و خواهد بود... درود بر تو
پریسا رضازادگان در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۷:
قسمتی از حکایت نوشته نشده است ، اصل حکایت چنین است :::
حکایت
یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت : کجایی که مشتاق بوده ام . گفت : مشتاقی به که ملولی.
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آنکه سیر بینند؟
شاهد که با رفیقان آید به جفا کردن آمده است به حکم آنکه از غیرت و مضادّت خالی نباشد
اذا جئتنی فی رفقه لتزدرنی
و ان جئت فی صلح فانت محارب
به یک نفس که بر آمیخت یار با اغیار
بسی نماند که غیرت وجود من بکشد
به خنده گفت که من شمع جمعم ای سعدی
مرا از آن چه که پروانه خویشتن بکشد
سامان در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » حکایت بلبل » حکایت بلبل:
در بیت 5ام فکر کنم زار زار درست باشه.
---
پاسخ: با تشکر، «رار زار» با «زار زار» جایگزین شد.
پایدار در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۷:
در مصرع دوم بیت دوم " تا نکردی عاقبت " بنظر صحیح نمیاید
خدادادی در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
این شعر رو با صدای ویگن گوش کنید
کار بسیار زیبایی از او در آلبوم اسب نقره ای است
مرامی در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۶:۳۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:
من یک مسلمان هستم ولی خیلی دلم میگیرد وقتی مسلمانان تا این حد به جان هم افتاده اند.
یک کمی گذشت یک کمی تامل یک کمی دوستی
اینقدر حساسیت ها شدید است که قبل از هرمفهومی دیگر ابتدا به شیعه بودن وسنی بودن کسی میاندیشیم و مسائل را درین دید گاه میخواهیم حل کنیم و بعدهمه در گل میمانیم و مشت وگریبان میشویم.
گناه این همه نفاق به دوش رهبران مغرض است که است ولی ما وشما باید توانایی تحمل یکدیگر را داشته باشیم
این گونه حساسیت نشان دادن حق طلبی نیست آتشی است که میان مسلمانان در گرفته است و ما مظلومان دران میسوزیم . همین حالا من در سایت خوب و زیبای گنجور آمدم که چیزی بخوانم که دلم را روشن کند ولی گویا دود این آتش همه جارا تاریک کرده است .
بس است شمارا به خدا قسم
اگر همدیگر را در آغوش بگیرید و برادر باشید حق خود نمایان میشود اگه مهربان باشید و خیر خواه یکدیگر اول تر ازهمه اختلافات تانرا برخ همدیگر نمیکشید.
این همه فشار به شکاف ها وارد نکنید این سیاستمداران شمارا به هم میاندازند.
سعید سلامات در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۳:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
بیا که قوت پرواز و پرّ و پات منم...
علی در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲:
اقای احمد عزیز ای کاش بودی و در مورد این شاهکارت یکم توضیح میدادی((گر بخواهیم از دید شما و دیگران خدارو پرستش کنیم بی نهایت خدا داریم … لذا کسانی آمدند تا خدای واقعی و راه حق رو به ما نشان دهند...))..یعنی شما معتقدی قبل از محمد و علی هیچکس راه حق و حقیقت نمیشناخت..در ضمن از دیدگاه بنده حقیر حق حقیقت هیچ احتیاجی به مدافع نداره و نور حق رو هیچ بنی بشری نمیتونه خاموش کنه...تا خدا هست بنده چکاره است ...
اگر قرار بود راه حق حقیقت زمان مکان بشناسه و قرار باشه توسط اشخاصی منحصر بشه دیگه وای بر ما...
-ملت عشق از همه دینها جداست....عاشقان را ملت مذهب خداست...
Peter.y در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:
فکر نمیکنم در بیت آخر
"ساقی" باشد
در دیوان غزلیات حافظ نوشته شده بود "معشوق"
بیژن در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶:
خسته نباشید،
همان "سد بلا" درست بود. درست است.
همچنان که خانم و یا آقای "ناشناس" نوشتهاند.
حسین آقاجانی در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴۰ - مثل:
دوست بزرگوار مدیر محترم سایت گنجور ضمن تقدیر از خدمات و زحمات جنابعالی باسحضار می رسانم که بیت اول از آخرین سروده مولانا درج نشده است که ذبلا بعرض میرسد.
مدتی زین مثنوی چون والدم
شد خمُش گفتم ورا کای زنده دم
از چه رو ...
.
.
گفت نطقم زین سپس دیگر بخفت
....
حسین آقاجانی باناشاه
نیما در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳ - غوغا میکنی:
با سلام.
در این آدرس بیت های دیگری نیز برای این شعر آمده است:
پیوند به وبگاه بیرونی
ehem در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲:
ما باز دگر باره برستیم ز غمها
ما باز دگر باده پرستیم ز غمها
رسته در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
آقای بیژن آیا مدرکی هم برای این حکایت لعت مرغ دگران دارید.
لغت نامة دهخدا چنین لغتی ندارد.
بیژن در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
با سلا م . منظور از به کار گیری دگران در بیت آخر اشاره به مرغی به نام دگران است که با تولید صدایی شبیه صوت زیبای قران پرندگان را دور خود جمع می کند و با این دام در یک لحظه پرنده بیچاره را که محو صوت زیبای او شده است را شکار می کند می خورد . حکایت ...
رضا رحیق در ۱۳ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۳:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱: