ما را مسلم آمد هم عیش و هم عروسی
شادی هر مسلمان کوری هر فسوسی
هر روز خطبهای نو هر شام گردکی نو
هر دم نثار گوهر نی قبضه فلوسی
عشقی است سخت زیبا فقری است پای برجا
بر آسمان نهی پا گر دست این دو بوسی
جانی است چون چراغی در زیر طشت قالب
کرد به پیش نورش خورشید چاپلوسی
صد گونه رخت دارد صد تخت و بخت دارد
تختش ز رفعت آمد نی تخت آبنوسی
رختش ز نور مطلق در تخته جامه حق
نی بارگیر سیسی نی جامههای سوسی
از ذوق آتش دل وز سوزش خوش دل
آتش پرست گشتم اما نیم مجوسی
روزی دو همره آمد جان غریب با تن
چون مرغزی و رازی چون مغربی و طوسی
پرویزن است عالم ما همچو آرد در وی
گر بگذری تو صافی ور نگذری سبوسی
هر روز بر دکانها بازار این خسان بین
ای خام پیش ما آ کتان ماست روسی
بشکن سبوی قالب ساغر ستان لبالب
تا چند کاسه لیسی تا کی زبون لوسی
دستور میدهی تا گویم تمام این را
تا شرق و غرب گیرد اقبال بینحوسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شادی و خوشی در زندگی مسلمانان است و به زیبایی و لذت عیش و عروسی اشاره دارد. شاعر از عشق و فقر سخن میگوید که هر کدام دارای زیباییهای خاص خود هستند. او به نور و روشنی اشاره میکند و آن را با خورشید مقایسه میکند. همچنین به تفاوتها در زندگانی و لباسها اشاره کرده و میگوید که چگونه میتوان با دل خوش و آتش اشتیاق، زندگی را زیباتر ساخت. شاعر در نهایت به ضرورت توجه به زندگی و ارزشها در بازار دنیا اشاره میکند و از همراهی در این مسیر دعوت میکند.
هوش مصنوعی: برای ما روشن است که هم خوشی و جشن عروسی، نشانه شادی هر مسلمان است و هر کسی که در این شادی شرکت نکند، دلی بیخبر و کوری دارد.
هوش مصنوعی: هر روز سخنی تازه و هر شب داستانی جدید، و در هر لحظه گوهری ارزشمند به یادگار میگذارم.
هوش مصنوعی: این عشق به قدری زیباست که غم فقر را از بین میبرد. اگر به آسمان قدم بگذاری و این دو را در آغوش بگیری، به اوج میرسی.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که روح یا جان انسان مانند یک چراغی است که در زیر ظرفی پنهان شده و باید نور آن را از میان موانع و محدودیتها به نمایش بگذارد. این نور حتی میتواند با وجود سایهها و موانع، فراتر از نور خورشید و ستایشها قرار بگیرد. به نوعی میتوان فهمید که وجود واقعی و ارزشهای انسان باید دیده شوند، حتی اگر در شرایط دشوار پنهان شده باشند.
هوش مصنوعی: او چهرهای دارد که به هزار روش و شکل جلوه میکند و در زندگیاش خوشبختی و مقام دارد. جایگاه او به خاطر بلندی و عظمتش است و نه به خاطر ظاهرش.
هوش مصنوعی: لباس او از نور بینهایت ساخته شده است، در حالی که لباس حق بر دوش او قرار دارد. نه از سنگینی و وزنی رنج میبرد و نه درگیر لباسهای ظاهری و دنیوی است.
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و هیجان آتش در دلم و درد دل خوشجوشی که دارم، جذب آتش شدم، اما باز هم به دین زرتشتیها (مجوس) گرایشی ندارم.
هوش مصنوعی: روزی دو همسفر وارد شدند، یکی با روحی غریب و دیگری با بدنی ظریف مانند پرنده و رازی در دلش مثل رنگهای مغربی و طوسی.
هوش مصنوعی: زندگی ما مانند آرد است؛ اگر از آن بگذری و وارد دنیای پاک و خالص شو، به صفا و روشنی خواهی رسید، اما اگر از آن عبور نکنی، تنها دانهای تیره و ناپاک خواهی ماند.
هوش مصنوعی: هر روز در بازار ببیند که افراد نادان چقدر به کارهای بیهوده مشغولاند، ای نادان! بیا و ببین تو هم چطور در دام این مسایل گرفتار میشوی.
هوش مصنوعی: شکستن سبوی حاوی شراب را توصیه میکند تا از آن پرکنید و دیگر به لیساندن کاسهها ادامه ندهید و از صحبتهای بیمعنا و پوچ خسته نشوید.
هوش مصنوعی: تو میخواهی بگویم که اگر این کار را انجام دهم، موفقیت و شادکامی به شرق و غرب خواهد رسید و هرگونه بدشگونی از بین خواهد رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.