گنجور

حاشیه‌ها

ابوالفضل در ‫۱۵ سال و ۱۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

آهو بچه کرد یعنی اینکه آهو بچه در قصر خود پرورش داد .

 

رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۱:

بیت 6
قفص را با املای جدید قفس می نویسند. در چاپ فزورانفر هم قفس با سین نوشته شده است.

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۴۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱:

بنام او
خیلی مهم است که آدمی خودش واقف به احوال خودش باشد وقضاوت در باره خودرا به دیگری وانگذاردواین مورد تاکید قرآن است بدیهی است که هرکس خودش بهتر میداند در درونش چه می گذرد دیگری که در خارج اوست جز رفتار ظاهری چیزی از او نمیفهمد وچه بسا قضاوتش اشتباه در میآیدچه هرکسی آزاد ومجردآفریده شده است ونیز در قرآن آمده که نیک وبد هر کسی به او الهام شده است(مقصود قضاوتهای سطحی والقائی در باره خود نیست) بنا بر این خود شناسی یا دل آگاهی از نظر قرآن اهمیت زیاد دارد واین قطعه با اشاره به یک آیه قرآنی مبین آنست

 

صدف در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:

جناب حافظ در این شعر یک سکولار کاملند...

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

چو از فرعون هستی باز رستم
چوموسی میشدم هردم به میقات
مقصود از فرعون هستی در اصطلاح ما "من کاذب" یا منیت یا شخصیت اکتسابی وعاریتی است که بطور کلی نفس هم نامیده میشود این احساس هستی باعتبار دیگران ودر مقایسه با آنها معنی دارد اگر دیگران نباشند ومقایسه ای در کار نباشد دیگر وجود ندارد اینگونه احساس وجود "نیستی هست "نما نیز نامیده شده است
پس نباید تصور کنیم که این احساس وجود که بر حسب دیگران در ذهن مطرح شده اصل وجود انسان است اصل وجود انسان پدیده ای یگانه وباشکوه وعجیب است واگر ما در شخصیت اجتماعی خود غرق باشیم به آن دسترسی نداریم اهل معرفت یا عرفا کسانی هستند که تا حدودی به اصل وجود خود رسیده اندوبه شخصیت اجتماعی خود چندان اهمیت نمیدهند اصولا کوشش عارف وزاهد اینست که از این منیت به من دیگر برسند منیت آفریده مخلوق وحقیر است ومن اصلی آفریده خدا وعظیم است اهل معرفت دقیقا اینرا احساس میکنند.

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱:

به نظر میرسددربیت22 ببندیدم باید باشد وبیت25 دیریست
---
پاسخ: به نظر می‌رسد مشکلات اعلام شده مربوط به شعر دیگری باشد. تغییری اعمال نشد.

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

گله از فراق یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی سر* خویش گیر و رستی
---
پاسخ: مطابق نظر شما، «کم» با «سر» جایگزین شد.

 

kayvan در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۸ - رسیدن خسرو به شیرین در شکارگاه:

"Goman mikonamBeite nakhost mesraye dovom "faregh olbal dorost ast
---
پاسخ: با تشکر، در مصرع مورد اشاره «فالغ» با «فارغ» جایگزین شد.

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲:

نه پای آنکه ازکره خاک بگذرم...
عطار از کره خاک وافلاک به تنگ آمده میخواهد از قفس دنیا پروازکند ونمیتواند همه عرفا شکایت خودرا از تنگنای این زندگی به نحوی بیان کرده اند وجای تفصیلش نیست.
اما یک نکته جالب برای همگان اینکه دراین بیت زمین کروی دانسته شده است شاید بگوئیم این اصطلاح شعری است ودلیل کروی دانستن زمین نیست زیرا گالیله همین چند قرن اخیر کرویت زمین را کشف کرد ولی قبل از عطار هم آثاری حاکی از کرویت زمین وحود دارد مثلاغزالی که کمتر از هزار سال قبل میزیسته در کتا ب کیمیای سعادت چنین نوشته:"ستاره هست برآسمان که صدبارچند زمین(صدبرابرزمین)است واز بلندی چنان خرد نماید "وبه گفته اوخورشید از زمین بسیار بسیار بزرگتر است وچون دور است کوچک به نظر میرسد پیداست که این بیانات مستلزم کروی دانستن زمین است.

 

الف رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۵:

در واقع این دوبیت ساخته ی شادروان سعید نفیسی است ار روی دو بیت عربی ابوالحسن احمد بن المومل . این موضوع در ص 423 چاپ سال 1341 کتاب نفیسی مندرج است.

 

الف رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۳:

نفیسی در صفحه 462 کتاب رودکی خود گفته است که مولوی در سرود ن غزل فوق به رودکی ( نگاه کنید به این پیوند) رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹/
با عاشقان نشین و همه عاشقین گزین
با هر که نیست عاشق مکن قر ینیا
نظر داشته است و دو بیت آن را تضمین کرده است.

 

الف رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹:

نفیسی در صفحه 462 کتاب رودکی خود گفته است که مولوی در غزل ذیل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۳/
به شعر فوق رودکی نظر داشته است.

 

الف رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴:

نفیسی برای این قطعه دو منبع را ذکر کرده است:
منبع 12 - جنگ محمد تقی بن هادی
منبع 35 - لغت فرس اسدی نسخه ی خطی مکمل مورخ 877
آیا ممکن است که حمید رضا هم منبع دیگر را برای بیت ششم در همین جا ذکر کند؟

 

الف رسته در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲:

به نظر می رسد که متن اصلی گنجور ( که مطابق ری را است) از روی نسخه ی سعید نفیسی تهیه شده است .
نفیسی برای قطعه مورد نظر فوق 12 مرجع را در پایین قطعه ذکر کرده است. مسلما این قطغه در تمام 12 مرجغ یکسان نبوده است و خود شادروان نفیسی بنا به اطلاعاتی که داشته است و بنا بر روشی که داشته است چیزی بینا بین به وجود آورده است. ولی ویرایش شما هم کار را بهتر نکرده است که بلکه بدتر کرده است.
من فکر می کنم در حال حاضر بهتر باشد که متن گنجور را مطابق متن نفیسی نگهدارید و فقط اشتباهات املایی را تصحیخ بکنید، چون تصحیح اشعار رودکی کاری کارستان است و هنوز کسی پیدا نشده است که آن قدر دانش و احاطه به منابع موجود داشته باشد که از عهده ی این کار بربیاید.

 

مهرداد در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۵۵ - نکوهش بیجا:

در بیت ششم(اول مصراع دوم) لطفا کلمه" تا " به "تو" تغییر یابد.
---
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح طبق فرموده اعمال شد.

 

رفیع جنید در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱ - آغاز سخن:

در تایپ بیت بیست و پنجم سهوی شده، گمان می کنم صورت درست این گونه باشد:
چون که به جودش کرم آباد شد
بند وجود از عدم آزاد شد
قایل شدن بند برای وجود حضرت واجب، خبطی است که حکیم نظامی مرتکب آن نمی شود!
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح مطابق فرموده‌ی شما به این ترتیب اعمال شد که در بیت مذکور «وجودش» با «وجود» جایگزین شد.

 

محمد مهدی میرزایی پور در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۵۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵ - هجران کشیده ام:

به نام خدا
به نظر می رسد این شعر کامل نیست. کاملش این است:
دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام
شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر
پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام
از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار
کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام
جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار
آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام
دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس
من بی تو دست از این سرو سامان کشیده ام
تنها نه حسرتم غم هجران یار بود
از روزگار سفله دو چندان کشیده ام
بس در خیال هدیه فرستاده ام به تو
بی خوان و خانه حسرت مهمان کشیده ام
دور از تو ماه من همه غم ها به یک طرف
وین یک طرف که منت دونان کشیده ام
ای تا سحر به علت دندان نخفته شب
با من بگوی قصه که دندان کشیده ام
جز صورت تو نیست بر ایوان منظرم
افسوس نقش صورت ایوان کشیده ام
از سر کشی طبع بلند است شهریار
پای قناعتی که به دامان کشیده ام
---
پاسخ: با تشکر از شما، ابیات 5، 9 و 10 طبق نقل شما اضافه شد.

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

1-جادارد در مقدمه آثار همه شعرا اقلا در چند سطر شاعر معرفی شودکه مثلا در چه تاریخی میزیسته است
2- ذکرنام مآخذی که اشعار ازآنها اشتنساخ شده ضروریست آثار غالب شعرا تصحیح شده ونام مصحح باید معلوم باشد مثلا ابیاتی به مولوی یا خیام نسبت میدهند که در بعضی نسخه ها نیست
ولذا ذکر نام مآخذ ومصححان معتبر لازم میشود تااز انتساب شعر به شاعر اطمینان حاصل شود واین سایت بتواند به عنوان یک مرجع مورد استفاده محققان قرار گیرد
3-اگر بعضی استادن مشهور ادبیات براین سایت دیباچه وتقریظ بنویسند و پشتیبانی نمایندومردم را تشویق به استفاده کنند بر اعتبار آن افزوده میشود

 

ناشناس در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱:

قصاید عطار بسیارشگفت وپر شور است از این قصیده معلوم است که سوی دیگر وجود خود را کشف کرده وبه یکتائی وتجرد نفس رسیده است در این حالت است که یکتای کل عالم را درک میکنند
هرکسی در عالم تنهاومنحصر به فرد است ولی غالبا کشف نمیشود و در عالم شرک و شریکان اصل خود را گم میکند و در عین حال هرکس باهرمذهب یا لامذهبی در جستجوی حقیقت است به قول مولوی :
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

 

sara در ‫۱۵ سال و ۱۳ ماه قبل، جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

بهتر است قبل از نوشتن شعر موش و گربه برای مقدمه حداقل یک بند درباره ی عبید زاکانی نوشته شود که انسان با دید نسبتا" کاملی از او شعر را بخواند

 

۱
۵۰۵۶
۵۰۵۷
۵۰۵۸
۵۰۵۹
۵۰۶۰
۵۰۷۶
sunny dark_mode