گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۸ - بقال خرزویل:

دوستی گفت در هنگام رانندگی چراغ پایین درب خودرویم افروخته نمی شد ، اشفتم و پی استاد برقکار ماشین بگشتمی از فلان به بهمان سپریدم تا برقکاری بدیدم که بر پرده از شیر مرغ تا جان ادمیزاده نوشته بود که آری میکنم ! همه کار می سازم!
گفتم این چراغ بر نمی شود نمی فروزد گفت سپر خودرو باید پیاده شود گفتم چرا ؟ گفت این خودرو بیگانه است گفتم زهی خیال باطلم ! مگر دسترس به چراغک از این روزن شدنی نیست خواست سخن باز گوید که خودم انرا درست کردم و سرم را بالا گرفتم و گفتم جانا این پهرست پرده نویس پایین بیاور و بالایش بنویس بقال هرزویل !

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۳ - توبه و عزم سفر حج:

پرسمان همان اندک ناگزیر است که گریبان ما بگرفته !

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۲ - خواب ناصر خسرو:

با درود به روان خردمند فرزانه ناصر خسرو کمتر دیده ام مردی به گناه خستو شود مگر که از مردم خواسته ای نداشته باشد ، شمس تبریز را هم چنین یافتم در مقالات ، روانشاد بادا !

قسطلی شتوره در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

جناب قاسم برابرنهادی برای مبحوث العنه نبود جز مستقصی منه !

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر‌آغاز:

با پوزش منظور همای بوده و نه همایونی

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰۹:

حمیدرضا جان دل من همی بر تو مهر آورد ..خوشحالم که هستی

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر‌آغاز:

خانی هم معنی امیری میدهد هم نوعی زر و سکه سره و هم دختری داشته دارا به نام خانی که همان همایونی است که خامی شده و خمانی و در آخر خانی

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر‌آغاز:

از بوم ، بومیه را داریم یعنی خاکی و زمینی

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:

درود
تازه تن را هم مولانا به کار برده در قسمت رباعیات ببینید

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:

تازه مغزی را نخستین بار است می بینم بسیار زیباست و حاصل یک تازه مغزی است !

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:

به خداوند فرموده شهنشاه کامیار

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:

با درود بیت سوم در پیوند با ایه بافرین قران کریم است که می فرماید لا تأخذه السنه ولا النوم ،

نادر بقالی در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۹ - حکایت در فضیلت خاموشی و آفت بسیار سخنی:

با سپاس از شما دوست عزیز و به امید روزی که مردم ما معنای واقعی دموکراسی را بدانند و برای بدست آوردن آن به پا خیزند.
با تشکر، نادر بقالی از سالزبورک / اتریش

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۴:

خوانده ام که خضر پسر خاله ذوالقرنین بوده ! و بنده ای صالح که هر جای بایر مینشسته سبز و خرم میشده و از اینرو خضر نام گرفته .خضر شاهزاده بوده اما به دنبال حکمت رفته و وقتی به پیامبری برگزیده شده هدایت ذوالقرنین را به عهده داشته ذوالقرنین هم عمری دراز داشته اما عمر جاویدان میخواسته که برای تحقق این مهم خضر و الیاس با او همراه میشوند و از چشمه آب حیات می‌نوشند اما ذوالقرنین ناکام میماند و قبل از سفر دوباره در میگذرد

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۴۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن:

خستن میشود مجروح شدن یا آزرده شدن

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱۵:

در مصرع دوم در جایی جان را به جای نان نشاندند :
گر درطلب گوهر کانی کانی
گر روز و شبان در پی جانی جانی
من فاش کنم حقیت مطلب را
هر چیز که اندر پی آنی آنی

شطیط در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴:

ثبت احوال اول نام خودش را درست کند

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴:

بامیه میشود فروزنده و بام به معنی سپیده دم و بامداد یعنی بخشیده فروغ و زدودنی نیست از خاطرم وقتی برای نام فرزندم بامداد را به اداره مربوطه دادم با واژه بی معناست و جمله اصلا چه معنی میدهد مواجه شدم

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴:

خاور خوروران بوده یعنی خور بران یعنی جایی که خورشید برده میشود (مغرب) و مشرق را خوراسان هم جایی که خورشید بالا می آمده .چه خوب میشد به جای مغرب و مشرق در کتب درسی خاور و باختر می نوشتند

شکوه در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۳:

دژ در اینجا قلعه است ولی دژ یا دش به ضم اول به معنی بد و زشت است چنانچه در دژخیم و دشمن داریم که در دانشنامه مزدیسنا دژخیم را بد سرشت و دشمن را بد اندیش و بد خواه گفته اند

۱
۴۸۸۵
۴۸۸۶
۴۸۸۷
۴۸۸۸
۴۸۸۹
۵۵۲۳