شکوه در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اَندر آفرینشِ مَردُم:
گزیدن و گزش هم از آن ریشه است؟
فرزین در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
این شعر توسط استاد شجریان هم در قطعه"سرو چمان"بسیار زیبا اجرا شده.
کوروش در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان:
یا برای فصل کردن در بیت 2 تصحیح شود به نی برای فصل کردن آمدی . که نهی کننده هست
اولا در جواب میلاد باید بگم عذر میخوام میشه بگید کجای اشعار مولوی دست برده شده.؟؟ اگرم میبینید بعضی از کلمات فرق داره به خاطر ناشر و چاپ قدیم و جدید و مسائلی از همین باب هست و قسمت دوم صحبتتون چه ربطی داشت به این شعر.؟؟؟
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اَندر آفرینشِ مَردُم:
گزاییدن یعنی اسیب رساندن فعلی است که همه ساختار ها را دارد ،
اگر می به اندازه خوری کمتر گزاید . یعنی کمتر اسیب رساند .
شکوه در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
ک ک جان به نظر من میشود این طور معنی کرد که درحضورمنفقط از معشوق بگو .باید توجه داشت که شمع نماد نور است و شکد سمبل و نماد شیرینی و مولانا فراوان یار را به شکر و شیرینی تشبیه فرموده وقمر هم که گاه نما روشنی است و گاه زیبایی و روی یار
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
ولی افزون باید کرد انچه منظور واژه قمر است به حتم باید چنانچه رسته فرمودند انگارش یا دریافتی ذوقی باشد ، دو نشانی را که رسته فرانمون کرده اند خواندم انچه مولانا گفته بود معنی دلخواه رسته را می داد اما نمونه حافظ ساده تر هم می شد در نظرش گرفت .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
با پوزش چشم جان را چشم خرد نوشته ام
شکوه در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
در اینصورت هر وقت تیرامیسو میخوریم باید یادمان باشد که به دیابت مبتلا نشویم و از طرفی هم یادی از شاش و گمیز کنیم!
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
اینجا هم گویا خبر هایی بوده است من نسک شناس نیستم اما با رویداشت به اینکه شهد و شکر هر دو چشیدنی هستند مولانا می فرماید سخن نگو و بچش و می دانیم به عربی چشیدن را ذوق می گویند و منظور مولانا این بوده که با چشم ذوق ببین و نگو ، مولانا أمیرک حبش سهروردی هم سخنی در باب چشم ذوق دارند . گویا چشم خرد می چشد و اندر میابد چنانچه که ذائقة با ذوق در می یابد .
ک ک در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱۹:
سلام
لطفا یک نفر این مصراع را برای من معنی کند:
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
پانیذان هم می شود انچه مربوط به قند است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
استسقاء ،داء السکر یا دیابت است ، دیابت از dia , betes است که dia یعنی ترا و betes یعنی شاش و میز و میس ، پس می شود دیابت را ترامیس خواند(. پیشنهاد خودم است )
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:
وحی همان وخش است و الهام به فارسی سروشانه هم می شود .
شکوه در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:
لعاب عنکبوت یعنی تار عنکبوت و یا تنیده عنکبوت
شکوه در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:
جزع نوعی سنگ سیاه و سفید است بالکه ها یا خالهای روشن
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۲:
عناق به عربی بغل است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۶:
پیر مغان که ذکرش به خیر باد می فرمود که میوه ( می وا ) بوده است یعنی انچه با می خورند! چه کنیم ما هم گردن نهادیم به این هرمسیگری و تاویل !
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۶:
پدید را برای شهادت و ناپدید را برای غیب اورده مولانا .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۶:
ارزو دارم یک اروس و داماد وقتی می خواهند خانه بخت بروند خون جانوران را نریزند و درختی بکارند بخدا که خداوند به گوشتها و خونها نگاه نمی کند و او پرهیز در دلها را می بیند .
سعید در ۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز: