گنجور

حاشیه‌ها

محسن در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳:

سلام
گفتا بدلربائی ما را چگونه دیدی

گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی
بهترین بیت به نظر بنده همین تشبیه زیبای خرمن گل که به روح نواز میده خواهشا که می تونه برا این ابیات شرح بنویسه این کارو انجام بده

دانش اموز در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:

واقعا که پروین اعتصامی شاعر فرهیخته و خوش ذوقی بوده است وباید از نتیجه داستان عبرت گرفت

Neeknaam در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۴:

بر مبنای کلیات شمس تبریزی، چاپ امیر کبیر، چاپ 17،
سال 1382، isbn 964-00-0276-3
خط سوم بجای "اوت" باید "اوست" باشد.

قاسم ف در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

در جواب زینب:شوخ در ادبیات قدیم به معنی چرک،گستاخ وعشوه گر می باشد بدین ترتیب خواجه میگوید من به هر عشوه گر فریبکار ویا آلوده (به ریا)دل نمی بندم ومصرع دوم دلم در گرو مهرف توست

قاسم ف در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

شاعر افتخار می کند که لا اقل باد را در دست دارد که بوی یار می آورد وخبر عشق وهجران را به یار میرساند دیگر اینکه سلیمان از قدرت وشکوه باد را به هرجا مامور میکرده اما شاعر آنقدر درمانده است که فقط باد به اوسرمی زند می بینیم که درپس این شباهت تضادی نهفته است

قاسم ف در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

مولوی از زبان نی میگه "هر کسی ازظن خود شد یار من*از درون من نجست اسرار من"حافظ بی تردید غزلیات حافظ باوجود کمتر بودن نسبت به بسیاری ازشعرا آنقدر متنوع هستند که هرکسی ازظن خودش یار اوبشه اصلا شهرت اشعار در همه اقشار جامعه و ختی خارج ازمرزهای ایران وکشورهای فارسی زبان به همین دلیل است .پس خیلی سخت نگیبرید اگه حافظ یه جا ازشاه شجاع میگه (غزل 293) یه جا میگه خرقه جایی گرو باده ودفترجایی (غزل490)که هرکس میتونه یه جور تفسیرش کنه ویه جاهم میگه حجاب چهره ی جان می شود غبار تنم(غزل 342)که بدون تردید درباره عوالم غیر مادی وپرواز روح است

علی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱۷:

نیمی دروغ
دروع نوشته شده

م سهرابی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲:

حضرتِ شازده کوچولوک!
فی‌الواقع،
ما نفهمیدیم باده چه ربطی به آتش می‌داشته بوده باشد!؟
می‌شود راهنمویی بفرمویید...

Neeknaam در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۸ - بقیهٔ قصهٔ بنای مسجد اقصی:

در خط 14 "بی‌ کناس" دو کلمه است. در هنگام جستجو در لغت نامه نرم‌افزار این دو را یک کلمه حساب میکند.
کناس به معنی‌ رفتگر است.

حسین در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

در بیت اول داره می گه در مسلک عشق شاهد(معشوق) ان نیست که دارای برو ابرویی و زیبایی ظاهری باشد دنبال زیبایی باطن باش اون سیرت زیبا رو ببین نه صورت

سعید در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

1. کوشش فراوان کردم تا عاشق شدنم را مانند یک راز در درونم پنهان نگهدارم ام همانگونه که دیگ بر سر آتش چاره ای جز جوشیدن ندارد، آتش عشق نگذاشت تا من آرام بمانم و رازم برملا شد.
2. بسیار مراقب بودم تا (با اتکا به عقل و خرد) به کسی دل نبندم، اما وقتی صورت تو را دیدم هوش و خردم از کار افتاد.
3. سخنی (نه چندان جدی) که از دهان تو برآمده بود به گوش من رسید و از آن پس پند و اندرز مردم که مرا منع میکنند به گوشم مانند داستان است (یعنی جدی نمیگیرم).
4. چون من نمیتوانم چشم از تو بردارم، تنها راه ختم غایله و آشوب درون من آن است که تو چهره ات را در حجاب بپوشانی وبه من ننمایی.
5. من که واله و شیدا و دل از دست داده ام بهتر است در مجلس رقص و پایکوبی (که معمول عرفا و صوفیان بود) به رقص در نیایم چون آنقدر از خود بیخود میشوم که بیهوش میشوم و مرا روی دست از مجلس بیرون میبرند.
6. بیا و با من دوستی و لطف و صفا پیشه کن و شب را در آغوش من بگذران چرا که شب گذشته از فراق تو چشمانم به خواب نرفته اند. (کنار یعنی آغوش، فردوسی درباره اولین دیدار زال و رودابه فرمود: همی بود بوس و کنار ونبید/ مگر شیر کو گور را نشکرید).
7. با اینکه من برای تو بی ارزشم و به راحتی ترکم کردی، من هنوز مصمم هستم که یک تار موی تو را با همه دنیا عوض نکنم.
8. شرح هجران و دلتنگیم را باید با کسی بگویم که تجربه ای شبیه به من داشته، زیرا اگر به دیگران بگویم مرا و حس عاشقی مرا درک نمی کنند و به همین دلیل تنها سرزنشم میکنند. (درجای دیگر فرمود: گفتن از زنبور بی حاصل بود/با یکی در عمر خود ناخورده نیش)
9. تو ای نصیحتگر مرا از عشق ورزیدن منع نکن زیرا عاشق نصیحت نمیپذیرد و سخن گفتن با او بی فایده است.)
10. را بیابان در پیش گرفتن (تلاش و کوشش کردن در راه دشوار عشق) بهتر از آن است که بیهوده دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم، زیرا دست کم اگر به مقصود نرسیم آسوده ایم که به اندازه توانمان تلاش کرده ایم و جای افسوس باقی نمی ماند. (میگوید چه به وصال برسم یا نه در راه عشق او با همه توان میکوشم.
تقدیم به ناشناس
درود به روان بلند حضرت سعدی که عاشقش هستم.

ناشناس در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

کاش یکی پیدا میشد همه ابیات رو معنی کنه....

--------- در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

قالب این شعرترکیب بند است یا ترجیع بند، هرچه که می خواهد باشد، خود را درگیر حاشیه ها نکنید،به عمق فرو روید و خود را فدا کنید.
اشعاری بس عمیق و پر معناست
التماس دعا

محمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۸:

این شعر تماما مفهوم عارفانه دارد

مهدی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:

در بیت سوم :
"صورت" همان "روی "است و کسره ی هم زاید است!
این بیت از سعدی ست و چنین تکراری بعید می نماید از سعدی باشد
بیت شاید به این صورت هم درست باشد:
صورتگر ِ دیبای چین، گو صورت ِ یارم ببین
یاصورتی بر کش چنین، یا توبه کن صورتگری

امیر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰۴:

محسن جان یه دنیا ممنونم ازت,منکه هرگز به سلیقه هات شک نداشتم. از پس اینم بر اومدی,انشاالله همیشه تو کارات موفق باشی. دعای ما پشتته.

ابراهیم در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱:

نه همان تشنه کاملا با معنی است

محمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

در بیت اول که میفرماید:
ای در درون جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
در کتابی که حقیر دارم بشکل زیر چاپ شده که فکر میکنم صحیح تر باشه:
ای در میان جانم و جان از تو بی‌خبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر
استاد ارجمند جناب شجریان هم در آلبوم جان جان به این شکل قرآئت فرمودند.

محمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۰۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

فکر میکنم در بیت اول "ای در میان جانم و جان از تو بی خبر" صحیح تر باشه البته من در دیوانی که دارم اینجوری دیدم

حمید رضا حبیب اللهی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » شاهد افلاکی:

در جذبه عاشقانه ودر مرحله قرب ناظر به طریق وصال چن خوب نظر کند نداند که این عاشق است که به معشوق مشتاق یا که معشوق به وصال مشتاق تر!!!!!!!
و زین سبب است که رهی در رهایی این تصویر اشارتی کرده
کام از تو!و تاب از من!! نستانم وبستانی!!!
یا در مصرعی پیشتر
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

۱
۴۸۱۶
۴۸۱۷
۴۸۱۸
۴۸۱۹
۴۸۲۰
۵۲۶۶