ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باش
ساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باش
سر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مده
وان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باش
چون ز خود بیگانه گشتی رو یگانه مطلقی
بعد از آن خواهی وفا کن خواه رو بیگانه باش
درهای باصدف را سوی دریا راه نیست
گر چنان دریات باید بیصدف دردانه باش
بانگ بر طوفان بزن تا او نباشد خیره کش
شمع را تهدید کن کای شمع چون پروانه باش
کاسه سر را تهی کن وانگهی با سر بگو
کای مبارک کاسه سر عشق را پیمانه باش
لانه تو عشق بودست ای همای لایزال
عشق را محکم بگیر و ساکن این لانه باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر ز کوی عاشقانی، تا عدم هم خانه باش
خویش خوش رویان شدی، با خویشتن بیگانه باش
گه سرای خاص را، چون عامیان دهلیز کن
گه زبان عام را، چون خاصگان خانه باش
هر که را بر کوش زنجیری بود دیوانه شو
[...]
هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش
تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش
کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست
رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش
پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست
[...]
مرد این میدان نهای همچون زنان در خانه باش
ور سوی میدان مردان میروی مردانه باش
هرکجا ماهی ببینی خرمن خود را بسوز
هرکجا شمعی ببینی پیش او پروانه باش
یوسف ار دستت دهد گو باش در زندان مقیم
[...]
طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه باش
اول از میخانه بودی آخر از بتخانه باش
کشتگان عشق، می از کاسه سر می خورند
چون که سر را خاک خواهد خورد گو پیمانه باش
کاذبی در عشق، اگر خاکسترت گردد خموش
[...]
روشناسِ اهلِ مشرب چون درِ میخانه باش
آشناتر با می از خطِ لبِ پیمانه باش
دیدهبانی را به بلبل داد آخر باغبان
چشمِ بدبینی ببند و چشمِ صاحب خانه باش
در غبارِ خط نهان شد خال، رحمی پیش گیر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.