امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان:
تاوتک بزرگوار من با این رسن به چاه نمی شوم من استاد نیستم تنها یک پاسدار فارسی هستم . کودکان می دانم و همان را هم که اموخته ام هر بار که نسخه می نویسم می گویم ای جهاندار تو درمانگر باش که من کهترکم ! اما فارسی می نویسم که دیگران را خوش اید و نرمدلی می کنم که سخنم در گوش بگیرند . اخر من میدانم که انچه فرای خرد است زبان نمی خواهد .
تاوتک در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان:
جناب کیخای عزیز من واژآگین را بر گزیده بودم اما پس از اندکی اندیشه ورزی دریافتم که درست است که آگین معنی انباشته میدهد ولی برای آلودگی بیشتر کاربرد دارد .این است جدایی(فرق)بین یک استاد و یک شاگرد!
هیوا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
زیباست انسان رو به خداوند نزدیک میکنه انشالله روحش شاد بشه
عباس در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:
خدمت دوستان عرض سلام دارم
پیش از هر نوشتنی از گردانندگان سایت گنجور صمیمانه سپاسگزارم
بنده نظرات بسیاری از دوستان را خواندم اما واقعاً به نظرم داستان مبهم است در داستان طرف خوب نداریم موش در شرابخانه مستی میکند و گربه زیرکی میکند و به وقتش شکارش میکند یعنی آنکه بیهوده میگوید زود به گه خوری می افتد مثل موش.
گربه تائب می شود اما موش سخن چینی میکند و خبر را به موشها میرساند موشها تعجیل می کنند و به ظاهر باور میکنند و می روند پنج موش قربانی سخن چینی و خوش باوری می شوند.
گربه توبه می کند هیچ از راست و دروغش مشخص نیست چون گربه از کجا می دانست که موش در پس منبر نهان است؟! اما چون امتحان پیش می آید توبه می شکند.
عبید ظاهراً طرفدار گربه است چون گربه تسلیم نمی شود و چون به اسیری در آمد در اثر توهین موش چنان غیرتی شد که همه موشها را نابود کرد که در فرهنگ ما غیرتی شدن در مقابل اهانت بسی تحسین بر انگیزست.
چنور برهانی در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشاندهای بر سر راه بر کن:
این دو بیت را اصلاح فرمایید:
آتشم من گر ترا شکّست و ظن
آزمون کن دست را بر من بزن
آتشم من گر ترا شد مشتبه
روی خود بر روی من یکدم بنه
(مثنوی، دفتر دوّم، نسخۀ نیکلسون، ابیات 1351- 1352)
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:
خوش وزیدی نرمباد صبا
صبا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:
حافظ معتقد است دور و تسلسل برای عقلا باطل است اما اگر دور به عاشقان رسید باید همین طور ادامه دهد. کسی که به وحدت صرف برسد تقابل ها برداشته می شود، تقابل کفر و ایمان هم برداشته می شود و این را نمی توان تصور کرد. وحدت صرف را تا بیان کنی دچار ثنویت می شود. در وحدت صرف سکوت است و نمی توان حرف زد.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۹:
نقطه لغتی است معرب ( عربی شده ) یعنی از لغت نوک درست شده است یعنی نوک خامه و قلم یعنی نقطه چون با گذاشتن یک نوک قلم روی صفحه نگاشته می شده است نوک نانگذاری شده است و تنها یک ه در عربی در پایانش افزوده اند . و پاک فارسی است . اما قلم لغتی یونانی است از calamus و فارسی ان کلک و خامه است و عربی ان مداد است از مد یعنی کشیدن و عربی ان هم بسیار زیاد است .
صادق در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:
مصیب:
استاد شجریان دقیقا" درست خوانده اند چون اگر "تغییر" را در مصرع بگذارید وزن شعر به هم میریزد. در نسخه اصلی همان "تغیر" آمده است.
حامد در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶:
بیت 6 : "خوش فرش بوریا ... " صحیح است
حامد مهدوی دوست در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۷ - جمال حق:
بیت چهارم: می آییم جای میئیم باید قرار گیرد. ممنون
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان:
تنها افزون کنم که فرهنگستان زبان پارسی که گویا با فرهنگستان زبان فارسی هم فرق دارد این روزها و فرهنگ نامه فارسی سره را نوشته اند در 260 لت ( صفحه ) در برابر لغت حال هنوز هال نوشته نیست ولی در نوشته های ادیبانی من این را دیده ام و برساخته این کهترک نیست .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان:
اما تفاوت میان همدلی با نرمدلی چنانچه نوشتم پیشتر نرمدلی صفتی است میان مهربانی و فروتنی چنانچه در فرهنگ ها امده است و برابر بیگانه ای ندارد و این مایه فخر ماست که در مهربانی لغت هایی داشته باشیم که مردم دیگر هتا انرا ندانند ! برای همدلی باید بگویم شباهت ان با همدردی است مثلا نگاه کنید اگر کسی در خیابان می گرید و رهگذری بر هال زار ان بینوا نیز اب در چشم بیاورد و بگرید با ان بینوا همدردی کرده است ولی همدلی این است که به خود بگوید این بینوا چرا می گرید و کاری برایش بکند ! یعنی همدردی برای لغت sympathy , و همدلی برای لغت empathy است . مثلا یک پزشک با بیمار همدلی می کند ولی همدردی نمی کند که با هر بیمار باید ریشه ناراحتی و چگونگی یاری رسانی و عوامل و سازه های اسیب رسان را بر رسد و کاری بکند که به سود بیمار باشد ولی همدردی این است که با آمدن هر بیمار طبیب جامه خویش چاک کند و اخ اخ سر بدهد و خویش را همدرد بیمار نشان بدهد . اما در این جستار و مبحث برای هوشیاری انسان نیز یک ضریب هوشی نوین درست کرده اند مثلا پیشتر IQ داشتیم که INTELLIGENCE QUOTIENT بود اکنون یک ضریب هوش عاطفی و یا ضریب همدلی هم داریم و ان هم نوعی هوش است و به ان emotional intelligence quotient می گویند و ان مربوط به درک شرایط دیگران و توانایی در پردازش رفتار دیگران و برخورد عاطفی در خور است .
بهروز در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:
من برای هر یک از حالات زندگی ترانه ای دارم. این غزل بی نظیر با صدای ملکوتی استاد شجریان و آهنگ استاد لطفی آهنگی است که برای لحظه مرگم انتخاب کردم، یعنی دوست دارم در لحظه رفتنم از این دنیا این موسیقی در محیط آکنده باشه. سعدی خیلی بالاست!
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان:
از لغت های شگفتی که داریم یکی نرمدلی است که میان مهربانی و فروتنی است و به زبانهای دیگر برابر ندارد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست:
کید به زبان گرشاسبنامه جادوگر و دانا هم می شود ، keed .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست:
و نیز چنین است لغت و السماء و الطارق ........
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست:
با درود بر محسن خوشگزین درست می فرمایید بهره ها بردیم
محسن خ در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست:
معنی برخی اصطلاحات دشوار:
مستطاب: خوش و نیکو، پسندیده. عنوانی محترمانه در خطاب به شخصی.
کید: مکر و فریب و حیله. اما ظاهراً در اینجا به معنی " تلافی کردن/ انتقام جویی" است.
طَراق: (اسم صوت) ‹تراک، تراغ›، صدا و آوازی که از کوفتن و شکستن یا ترکیدن چیزی برمیآید.
وِفاق:همراهی ، همکاری، موافقت، سازگاری .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۰ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۸ - آمدن مهمان پیش یوسف علیهالسلام و تقاضا کردن یوسف علیهالسلام ازو تحفه و ارمغان: