گنجور

حاشیه‌ها

شهریار۷۰ در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:

با سلام
دوستان بنا به آموخته‌های برادر کوچکتان از برنامه‌ی تماشاگه راز استاد آهی در شبکه رادیویی فرهنگ ، در مصرع نخست بیت مطلع محرم درست‌تر ، باپشتوانه‌ی نسخ قدیمی‌تر و رساتر است.
دیوان مصصح علامه قزوینی و دکتر غنی ارزشی ژرف و والا دارد ، منتها در زمان نگارش این مجموعه‌ی ارزشمند در حدود هشتاد سال پیش ، این تعداد نسخه‌ی قدیمی در سرتاسر جهان کشف نشده بوده و در ثانی دسترسی به آن‌ها میسّر نبوده است. این دیوان همان گونه که در مقدمه‌اش آمده بر مبنای نسخه‌ی مشهور خلخالی که در سده‌ی نهم جمع‌آوری شده ، به رشته‌ی نگارش درآمده است.
حال شما به بیت مطلع نگاه کنید. مرهم را روی زخم جسمانی می گذارند. برای سینه‌ی مالامال از درد یک مرحم نیاز است تا درد دلت را برایش بیان کنی و از نظر روحی آرامش بیابی ، نه مرهمی که روی سینه ات قرار بدهی .
خدا را باید خدایا ضبط شود چون مخاطبی خاص ندارد بیت که در آن به خدا قسم خورده شود.
خطاب سخن خواجه خدا است و او را منادا قرار داده است.
تمام این سخنان من برداشتی از استاد آهی است و این بزرگوار تمام این موارد را با ذکر سندهایی از قدیمی‌ترین نسخ کشف شده‌ی دیوان حافظ به اثبات می‌رساند و به واقع از ضبط ذوقی و دل به خواه دیوان خواجه بزرگوار دوری می‌جوید.
در مصرع دوم بیت تخلص نیز طوفان بهترین ضبط است ، اگرچه دریا دارای معنا در این بیت هست ولی آنچه قدیمی‌ترین نسخ ضبط کرده‌اند طوفان است.
برای دسترسی به سخنان مربوط به این غزل از سایت iranseda.ir به برنامه‌ی ساعت 18:30 رادیو فرهنگ به تاریخ 92/8/10 مراجعه فرمایید.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴۹:

دارا جانم ما نیازمند دانستن گویش های فارسی هستیم و این نیاز برای یارمندی فارسی بسیار هم ناگهند ( فوری ) است .شاید بسیاری از گویش ها کمرنگ تر بشوند و فارسی گنجینه های زبان های محلی و گویشگران محلی اش را از دست بدهد .سپاس برادر سپاس برای ذکر یک واژه محلی

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:

البته هر چه فارسی تر بنویسیم به برازندگی نوشته افزوده می شود محمد انسان غور رس و ژرف کاوی است گویا دسترسی به واتگروه ( الفبا) فارسی ندارند درود بر ایشان .

دارا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۲۰ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۴۹:

با درود
در گویش خراسانی (خراسان جنوبی)دینه به معنای دیروز به کار میرود.

منصور قاسمی(ساوه) در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

مرصع یکی مونده به آخر درستش اینه
راستی هرگز نخواهد گفت، سلمان ترک می

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷:

حال به معنی وضعیت تندرستی فارسی است , و نیز انچه معنی لذت می دهد .ولی حال به معنی اکنون و نیز تالار به ترتیب عربی و انگلیسی است .

منصور قاسمی(ساوه) در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

مصرع یکی مونده به آخر غلطه
درستش اینه.
راستی هرگز نخواهد گفت، سلمان ترک می

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

ترک تاز درست است یعنی ترک تازنده همان که دوستان گمان کردند درست است اما چشم تنگ هم که علامت مغول ها است هم خود سند و فرنودی کمک کننده است

ناشناس در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴ - نی محزون:

بیت آخر:
شهریارا اگر آیین محبت باشد*چه حیاتی و چه دنیای بهشت آیینی

گود مشد در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:

احد درمیم احمد گشت ظاهر
دراین دور اول آمد عین آخر
زاحمد تااحد یک میم فرقست
جهانی اندر آن یک میم غرقست
به نظر بنده آنچه که از این دو بیت برمی آید عبارت ازاینست که:
احمد:حضرت محمد(ص)
احد:خداوند
در ظاهر فرق کلمه احمد با احددر یک (میم) است که می بینیم در وسط و باطن کلمه احمد قرار دارد
ولی واقعیت اینست که خداوند برقلب حضرت محمد تجلی وظهور کرده است(میم احمد).
همینطور از مصرع دوم برمی اید که جهان در خداوند غرقست.
بعنوان نمونه عطار میفرماید:
دلبر تو جاودان بردردل حاظر است
روزن دل برگشا حاضروهشیار باش
یعنی ما وهر آنچه پیرامون ماست در خدا مستغرق است وکافیست چشم دل باز شود.
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنیست آن بینی

گودمشد در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » نغمهٔ حسرت:

آقای شمسالحق واژه گود مشد اصطلاحی است مر ابدال را.

اشکان در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴:

خیلی زیبا بود...
این هم زیباست:
دلا خو کن به تنهایی، که از تنها بلاخیزد/
سعادت آن کسی دارد، که از تنها بپرهیزد...

علی در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

ترک تازی به جای تر تاز باید باشد در مصرع اول بیت 7.
ونیز در مصرع اول بیت 8 به جای گر بدم ،گرم بدم نوشته شده است.

علی در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

نقش بستم رخ زیبای تو برخانه دل
خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند

کیم من؟ در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵ - چراغ هدایت:

درود بر دوستان
مآل یعنی سرانجام، عاقبت
آمال یعنی امیدها و آرزوها
مآل درسته علی آقا

نرگس در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲ - فرشتهٔ انس:

در مصرع:
زن ار براه متاعت نمیگداخت چو شمع
«متاعت» واژه ای اشتباه است و درستِ آن، «متاعِب» است.

احمد در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۲:

این آقا محمد ظاهرا در خارج از کشور هستن و امکان استفاده از فونت فارسی را ندارن!!!

فایزه در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:

سلام ممنون ازسایت خوبتون من ازاین غزل حافظ خیلی خاطره دارم خداروحشوشادکنه .اولین هدیه ای که به نامزدم دادم این غزل ودرکنارش نوشتم ..یادبادان روزگاران یاد باد....

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۵ - نصحیت کردن زن مر شوی را کی سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لم تقولون ما لا تفعلون کی این سخن‌ها اگرچه راستست این مقام توکل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معاملهٔ خود زیان دارد و کبر مقتا عند الله باشد:

من با کوشش برای پارسی تر نوشتن همداستانم ولی اینکه ناپارسی ننویسیم را درست نمی دانم انچه که بر ما رفته است بی سرپرستی پارسی است یعنی اینکه هیچ بنیاد و یا بنگاه نیرومندی در نگهداری زبان فارسی نمی کوشد و خود فرهنگستان هم کارنامه اش جای خرده گیری دارد. ولی دیده وران و صاحبان اندیشه های بلند و غورکاو می توانند بدون نگاه به گرایستگی های ( گرایش ) اجتماعی روزگار خودشان بنویسند و همین گونه یک سبک و ریختار جدید زاده می شود .هم اکنون به گفته فرهنگستان زبان گرایش مردم برای فارسی تر سخن گفتن بیشتر شده است که خود مایه خرسندی و دلخوشی است ولی انچه پایه پیشرفت فرهنگی می تواند باشد پیشرفت بازرگانی و دادستد در کشور است به این معنی که اگر ایران به لطف پروردگار اباد و ازاد و خرم و مایه دار باشد همه با نرمدلی به فارسی روی می کنند . پروردگار مردم و میهن مان را آباد بداراد یا رب العالمین .

۱
۴۶۹۸
۴۶۹۹
۴۷۰۰
۴۷۰۱
۴۷۰۲
۵۴۲۲