رضا ر س در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۹ - حکایت در فضیلت خاموشی و آفت بسیار سخنی:
در بعضی نسخه ها اینطور ضبط شده در بیت دوم مصراع دوم: چه دیدم؟ چویلدا سیاهی دراز.
که متناسب هم به نظر میرسه از لحاظ تشبیه اون فرد به شب یلدا....
تا نظر اساتید چه باشد
ناشناس در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۳۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
شعر زیباییست به شرط آنکه با محملات آلوده به خرافات حاشیه نویسان خرافاتی ادغام نشود
فرید در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۰:
سودای توام درب جنون میزد دوش درست است
س،م در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
آقای مهدوی فر گرامی
گویا مولانا اغلب به جای ” که “ در نوشتار امروز ” کی “ بکار می برده است ، شما هم همان ”که “ بخوانید
گنجور از نسخه ی نیکلسون برداشت نکرده ،
با درود
علی در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:
باسلام و ادب خدمت دوستان
به نظرم بیت اول اشاره به قوس نزول انسان داره و از بیت دوم می خواهد شروع به قوس صعود کند.
لذا در شعر حافظ تصرف نشود زیبایی خودش را دارد.
علی مهدوی فر در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
با سلام و تبریک یلدای 1394
در بیت دوازدهم نوشته اید:
همچو نی زهری و تریاقی «کی» دید
همچو نی دمساز و مشتاقی «کی» دید
بنده به نسخه تصحیح شده نیکلسون مراجعه کردم، به این صورت بود:
همچو نی زهری و تریاقی «که» دید
همچو نی دمساز و مشتاقی «که» دید
کاملا واضح است که «کی» اشتباه است و در وزن هم مشکل ایجاد می کند.
لطفاً تصحیح شود.
کمال در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸:
باسلام وشادباش برشب یلدایتان
جمع این رباعی: 8987
م ر در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۲:
مولانا درغزلیات فوق جان فراموس شده راباوضوحی بیشتراز رخوت و بیگانگی به بیداری ورهایی ازروزمرگیها ووبیهودگیها فرامیخواند
فرهاد در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:
یک بیت را جا انداخته اید
رقیب در گذر و بیش از این مکن نخوت
که ساکنان در دوست خاکسارانند
این بیت باید بعد از
گذر کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
باید نوشته شود
سامان در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:
با درود به همگی و شادباش شب یلدای94 ؛
آنقدری از ابیات آغازین نوشته شده از آخری ها سخن بمیان نیامده است؛
فی المثل بیت ماقبل آخر برای خودم با رخدادی در گذشته های نچندان دور گره خورده، که فراموشم نمی شود
زمانیکه خود مصداق آن صوفی سرخوش از نگاه دیگران شده بودم .
آرزوی شادی و بهروزی برای مهمونی دارم .
بابر در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
در مذهب ما خوردن می گرچه حرام است
چیزی که حلال است در این شهر کدام است
رضا در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۸:
متن صحیح غزل وتوالی درست ابیات که جناب خنیاگر بدرستی نشته اند ، برگرفته از حافظ به روایت شاملوست.
احسان در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۴ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را:
در سفر گر روم باشی ساختن کی رود آزاد تو حب وطن % واقعا همین طراوت زیباست
ناشناس در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
با سلام. بیت چهارم شاید "سرو چمن" باشد.
کوروش در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۵:
به نظر میرسه این شعر به ترتیبی که استاد دولت آبادی بیان کرده بودند خوش آهنگ تر خوش لفظ تر باشه:
ای مفتی شهر از تو پرکارتریم
با اینهمه مستی از تو هشیارتریم
ما خون رزان خوریم و تو خون کسان
انصاف بده کدام خونخوار تریم
وزن رباعی "لا حول ولا قوه الا بالله" حکم میکند که ضرباهنگ شعر به هم نخورد با این استدلال نه میتوان به جای "خوری" " نوشی" گذاشت چون به هر حال با خونخوارتریم هماهنگی ندارد و نه میشود به جایش از" ریزی" استفاده کرد.در مورد مصرع دوم هم باید بگویم که فعل " خوردن می" اول اتفاق" میافتد و مجازاتش که "خونخواری" و"حد زدن" است پس از میخواری است.پس بهتر اینست که بگوییم: ما خون رزان خوریم و تو خون کسان
همیشه بیدار در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:
هر وقت این ربایی میخوانم بی اختیار خود را در عالم دیگری حس میکنم. به ویژه:
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
روح حکیم شاد باد!
دیلمی در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵:
درود برخی دوستان خیلی بهشون فشار اومده حکیم شهرت جهانی دارند و با سخنان یاوه دانش خودشون رو به رخ میکشند افرین حال فرض کنید حکیم در وصف ولایت و امامت میسرود و خدا را ستوده و نوشابه سیاه براش وا میکرد انوقت باز هم همین سخنان در میان بود و جالبتر انکه اندیشمندان امریکا وغرب مشتی بیسواد هستند و درکی که اساتید دارند انها ندارند
علی در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
در تاریخ غم بشر چو این غم سراغ نیست
شعر کاشانی با ما تم حسین عجین شده و غبار زمان بر اونمیشنیند هر وقت بخوانی محرم برایت تازه میشود
صفا در ۱۰ سال قبل، دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۸ - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان:
به نظر میرسد که اشتباه نوشتاری ای در بیت دوم، مصرع دوم؛ در شعر ایجاد سکته وزن و عروضی کرده:
"گفت [زان] خوردم که هست اندر صبو"
بجای
"گفت [ازین] خوردم که هست اندر صبر"
رضا در ۱۰ سال قبل، سهشنبه ۱ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶: