گنجور

حاشیه‌ها

علی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

با سلام...
خود حافظ عزیز میفرماید:
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم....
واقعا نمی دانم اینهمه تلاش مذبوحانه برای غیر مذهبی جلوه دادن حافظ و اشعارش برای چیست؟!!!
آفتاب آمد دلیل آفتاب...
شبل الاسد به صید دلم حمله کرد و من
اگر نه لاغرم ورگرنه شکار غضنفرم
حتی داستان "لنا" از دید ژرف حافظ پنهان نمانده آنجا که فرمود:
قد همه دلبران عالم پیش الف قدش چو نون باد
اونهایی هم که نمی دانند تحقیق کنند و قضاوت کنند....

سید یعقوب در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵:

بهتر از این نمیشه گفت

کمال در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵:

باسلام وروزبخیر
فالی دررابطه بامدح این غزل:
ای صاحب فال،ازشمادرخواست می شودبه
آنچه می اندیشیدوفال آن راگرفته ایدبادقت،،
آن راموردبررسی قراردهید،بسیاری ازچیزهادر
موردزندگی مارامردم نمی دانند،چه بسا!مردم،،
ماراخیلی بهترودرست ترازآنچه هستیم ،،،،،،،،،،،
می شناسند،اگرخوب هستیم که خداراشکر،،،،،
واگرنیستیم روشمان راتغییردهیم چراکه خدا
شاهدوناظراعمال ماست.
بدرود

امین در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

استاد شهرام ناظری این شعر رو در قالب تصنیفی بسیار زیبا خوانده اند. پیشنهاد میکنم گوش بدین

نازنین در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹:

قلبم تیر کشید و گلوم سوخت وقتی این غزلو خوندم....درود بر سعدی گرامی.

بابک در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

میکاییل ساحلی گرامی،
گمان کنم منظور شما از وزن، که بر مبنا اوزان عَروض است، شاید ردیف و آهنگ باشد؟
به هر حال تا آنجا که سواد من قد می دهد، نه در هیچکدام مشکل ندارند.

۷ در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:

به دریایی درافتادم که پایانش نمی‌بینم
کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی‌دانم
شبان آهسته می‌نالم مگر دردم نهان ماند
به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم
من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم
گر صبر بسیار نماید پدر پیر فلک
هرگزش مادر گیتی چو تو فرزند نزاید

بابک در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

مجید گرامی،
گمان نکنم،
بسیاری از باورهای مسیحیت توسط تنی چند از امپراطورهای رُم و بیزانس و کشیشان کلیساهای رُم و روم در مجالس شور (Councils) که در طول چند سده برگزار شد پایه ریزی شده و مکتبی گشتند، و اینان با باورهای مسیحیان نخستین بسیار متفاوت است. همانطور که بسیاری از باورهای شیعی پس از صفویه ساخته و پرداخته شدند.
از جمله این باورها که مسیح پسر خداوند و تنها پسر اوست (و یا خود خدا و از جنس خداست در کنسول نیسیه) و گناه کبیره یا گناه اول انسان که ارکان باوری مسیحیت امروزی باشند، در مجلس نیقیه یا نیسیه (Council of Nicea) توسط امپراطور کنستانتین اول و جمعی از کشیشان در 325 پس از میلاد خلق شد و پیشتر از آن مسیحیان چنین باورهایی نداشتند و مسیح را پسر و تنها پسر خدا و یا خود خدا نمی دانستند که آمده تا تمامی گناهان نوع بشر را از آن خود کند. نزدیک به سیصد و پنجاه سال بعد به سال 680 میلادی در شورایی دیگر در قسطنطنیه اینبار مسیح از خود خدا به پسر خدا تنزل کرد که هم از نوع بشر و هم از جنس خدا شد.
--باری، مسیحیت برخی از باورهایش را از باورهای ایرانی و بخصوص مهر پرستی (Mithraism) گرفته و سربازان رومی که در ایران بزرگ و بخشی از ترکیه کنونی در نبرد با ایرانیان بودند این باورها را به رُم برده و سپس در سراسر اروپا فراگیر کردند، چنانچه برخی از محققین بر این باور بوده که اگر مسیحیت در رُم فراگیر نمی شد این کیش مهر می بود که جای آنرا می گرفت، خوب بسیاری از مسیحیان با این نظر مخالفند.
روایت خود مسیحیت از آمدن سه مُغ به اورشلیم از مشرق (پرشیا یا ایران بزرگ) هنگام میلاد مسیح و برخی دیگر از نکات نمایانگر این است، از جمله روز تولد مسیح که نزدیک به میلاد مهر باشد در ماه دسامبر، و نه آنگونه که کلیساهای شرق میلاد او را در ماه ژانویه می دانستند، باور به ناجی که از باور زرتشتی به سوشیانت و احتمالاً پس از رخنه در دین یهود گرفته شده، باور شدید و حدید به بهشت و جهنم باز بر گرفته از باورهای زرتشتی و به احتمالی رسوخ کرده در دین یهود.
***به هرحال این گفته حافظ:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید-- دگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد
خط بطلانی است بر این باورِ کلیسا که این تنها و تنها عیسی پسر خدا (و یاعیسی خود خدا و از جنس خدا) بوده که دارای چنین قدرتی است، و در اینجا حافظ اینرا بنا بر مدد روح القدس در توان دگران نیز بیند که این باور کاملاً خلاف باور مسیحیت باشد، و رَد بیانات شما.
-----
***اتفاقاً اگر هم توان چنین رابطه ای را با حافظ برقرار کرد، همان که گروهی گویند او بر باور مهرپرستی بوده نزدیکتر می نماید تا مسیحیت، که آن نیز مورد شک و به مردودیت نزدیکتر است.
--مهر پرستی به احتمالی در دوران داریوش یکم که کیش زرتشتی را گستره می داد و پس از آن مورد هجمه و حمله قرار گرفته و مجبور به اختفا گردیده، و دیگر تا زمان حافظ یعنی حدوداً دو هزاره بعد از آن دیگر آنگونه که پیشتر بوده وجود نداشته و تغییر شکل و ماهیت داده. به همین دلیل نیز نمی توانیم معابد مهر را در ایران پیدا کنیم چراکه هخامنشیان و ساسانیان پس از آنان چنین چیزی را اجازه نمی دادند، در صورتی که در اروپا صدها معبد مهر از دل خاک بیرون کشیده شده اند.
پس از آمدن اعراب به ایران گونه هایی از این باور را می توان میان فتایان وقلندران و درویشان مشاهده کرد که می باید پیشتر میان اجداد اینان مخفیانه حفظ شده باشند، ولی خوب شامل تغییرات و تحولاتی است که از دو هزار سال زمان می شود انتظار داشت. این باور زمان خواجه دیگر آن دین ماقبل هخامنشی نیست و بسیاری از ماهیت پیشین خود را از دست داده، و در عوض بسیاری از باورهای دیگر مانند زرتشتی و شاید هم مانوی و غیره در آن نفوذ کرده.
--به هر حال این گفتار که "میخانه" یا به عبارتی خرابات همان کلیسا، و "می" نیز اشاره به خون عیسی مسیح باشد خلاف واقع و بسیار دور از حقیقت است، همانگونه که این خوابها که دوستان مدام عرضه می کنند و در آنها حضرت علی دائماً به خواب خواجه آمده و او را ترغیب به سرودن این غزل و آن غزل کرده و یا آنکه خواجه بی سواد بوده و بعد از چهل روز عبادت ناگهان سوادی پیدا کرده اینچنین، نیز کاملاً خلاف واقع و ساخته و پرداخته بیش نیستند.
پیروز و کامروا باشید

میکاییل ساحلی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

با تشکر از بابک، سوال دیگر بنده این است که احیانا این دو مصرع اشکال وزنی ندارند؟

یک نفر در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۴ - حکایت زاهد و مزد طاعت:

سلام
ببخشید آقا معنی ((استنم)) در بیت هفتم چیه؟؟؟

سهیل در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

مدتیه سوالی ذهنمو درگیر کرده
صحت تخلص حضرت مولانا به خمش خاموش خامش یا خاموش درست هست یا خیر؟
دکتر قدمعلی صرامی صراحتا میگن که خاموش تخلص حضرت نیست:
پیوند به وبگاه بیرونی

۷ در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

خرم تن او که چون روانش
از تن برود سخن روانست
این غزل هم به نظر درباره خود سعدی و نظم و نثر روان اوست وقتی که شروع به باز کردن و خواندن گلستان و بوستان وغزلهای او میکنیم که در قالب باز کردن نامه دوست سروده است

دانشجو در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۵:

دوستان، "که ماهی" درست است. معنیش هم کاملا مشخص و واضح هست. میگه" تو از زیبایی به قدری درخشانی که دیگران فکر میکنند تو خورشیدی و نمی تونن ببینن که تو ماه هستی". ماه نماد روی زیباست.
موفق باشید

۷ در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

به نظرم همه این غزل را سعدی در بزرگی خود و شناوری سخن خود سروده
هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت
برفت رونق بازار آفتاب و قمر
از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت
همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت

Majid در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

ببخشید شعر جا افتاده بود
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی. تا راهرو نباشی کی راهبر شوی غزل 487

Majid در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

سلام دوستان علی جان خیلی خوب معنی کردی اما حافظ معروف است به رندی این شعر را به ظاهر برای شاه شجاع سروده و بعدش هم از پادشاه عیب پوش طلب کرده که این سر و راز پنهان بمونه حال قرن بیست و یکیم باید مطالعه های خود را بیشتر کنیم حافظ دم از میخانه و رهایی از گناه میزنه منظور ش از میخانه کلیساست و از می شرابی است که به منظور خون پاک مسیح که برای بخشیده شدن گناهانمان ریخته شد در کلیسا ماهی یکدفعه و برخی هر هفته مینوشند و نانی تکه میکنند به منزله بدن مسیح این کار را خود مسیح در شام اخر انجام داد و گفت این مراسم را به یاد من انجام دهید و حافظ نیز یک عارف بزرگ بوده که خصلت عارف ها اینه که دوبینی نسبت به ادیان ندارند و هر چه که نیکوست را میپذیرند بکوش ای پیر که روزی پدر وی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:

ایا خیام تفکرات لیبرال داشته یا یک کمونیست بوده یا یک عارف یا .....

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:

گفته می شود بعضی از حافظ شناسان با خواندن بعضی از غزل های خاجه شیراز بیهوش می شدند. این غزل چقدر زیبا است شکوه غزل فارسی است.....

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

خطاب حافظ بر مفتیان متحجر است که عرفان را دروغ می پنداشته اند....

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

تیمور لنگ در فتح شیراز از حافظ در مورد این شعر بازخواست می کند. که تو گفته ای ساکنان اسمان با تو شراب خورده اند. البته حافظ جواب زیبایی داده است.....

۱
۴۱۷۸
۴۱۷۹
۴۱۸۰
۴۱۸۱
۴۱۸۲
۵۴۷۲