امیرحسین در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
مثال زیبا و خیلی خوبی بود
باتشکر از جنابعالی و عقل فعال(جبرائیل) عزیز که مطلب را به بنده القا کرد
سید محمد در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » سوسن وحشی:
در کلیات رهی معیری انتشارات زوار (چاپ چهارم - سال 1392) مصرع اول بیت دوم بدین صورت است [که صحیح تر به نظر می رسد]:
"روشنی بخشِ حریفان، مه و خورشید نبود"
لطفاً اصلاح کنید.
نبأ کسار در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲۱:
در جایی خواندم:
در خاک بیلقان برسیدم به هارفی
گفتم مرا به تربیت از عیب پاک کن
گفتا برو چو خاک تواضع کن ای فقیه
یا هرچه خواندهای همه در زیر خاک کن
محمد حسین در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸:
این قبیل از شعرها خیلی جولانگاه روشنفکران تاریک فکری شده که به دین اهمیت شایسته نمی دهند و اعمال ظاهری را مثل نماز و حج موثر نمیدانند. در حالیکه مولوی به قول دوستی که در بالا نوشته اند بر اوج قله های عرفان این شعر را سروده نه در فضای مجازی بر اوج گوگل و تلگرام و منبرهای بی ارزش و انسان خراب کن امروزی.
بیت آخر هم همین دلالت را دارد که این رنج شما در ظاهر اعمال گنج شماست. یعنی روی سخن مولوی با حج روندگان است نه آنهایی که بهایی به ظاهر احکام دین نمی دهند او مشفق آنهاست که ان المومنین اخوه. که فراتر روید و روی معشوق را ببینید و پرده پیش رو را کنار بزنید که آنهم روشش همانطور که بزرگان گفته اند دقت در ترک محرمات و انجام واجبات است....
رحیم غلامی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۶:
با سلام. عطار نیشابوری در منطق الطیر این بیت را دارد:
حاکم خود را به جان فرمان کنم
نیک و بد هرچ او بگوید آن کنم
رها در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
اگر اهل سنت بود این بیت از کجا آمده؟!!!!!!!
کسرا در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:
گلهای تازه شماره 45 با آوای گرم استاد قوامی
مجتبی آموزگار در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
با سپاس از بزرگواران در سایت وزین گنجور و تلاش و کمکی که در این وانفسای خشکسالی فرهنگی متقبل شدهاند، این کمترین بر خود ذکر نکتهای را از قول بزرگی ضروری میدانم:
این شعرها را چون آینه دان! آخر دانی که آینه را صورتی نیست در خود. اما هر که نگه کند صورت خود تواند در آن دیدن. همچنین میدان که شعر را در خود هیچ معنایی نیست! اما هرکسی از او آن تواند دیدن که نقد روزگار و کمال کار اوست.
- عین القضات همدانی
مجتبی آموزگار در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
در پاسخ خدمت داود عزیز
در اینجا واژهی لگن به چم شمعدان است و شمع و شمعدان بهزیبایی در کنار هم آورده شدهاند.
مهراب در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
دود گولخن هرگز نیاید بر سما
در حمام های عمومی در قدیم برای اینکه کف حمام گرم باشد در زیر حمام راهروهایی کوتاه درست می کردند تا دود گلخن از آنجا عبور کند تا حمام گرم باشد.از آنجا که این راهروها خیلی کوتاه بودند به آنها گربه رو می گفتند.یعنی در حدی بود که یک گربه از ان عبور کند.این راهروها مثل کف خوابهای امروزی عمل می کرد.
دود گلخن از طریق دودکش به آسمان نمی رفت.
یک قسمت دیگر هم در حمامها بود بنام گاو رو که راهرویی طولانی بود که دلوهای بزرگی را به گاو می بستند و آنرا می کشیدند و به این طریق آب را از پایین به منبع آب بزرگی که در بالای حمام بود انتقال می دادند.
مهراب در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
البته اینجا صحبت از امام زمان عج است.کسی که روانش همچون روان مصطفی است و از نسل اوست.
( امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را
می شد روان بر آسمان همچون روان مصطفی
مهراب در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:
جناب محمد امیک احمدی این آیه ربطی به این ابیات ندارد.
گفتم که بنما نردبان تا بر روم بر آسمان
گفتا سر تو نردبان سر را در آور زیر پا
چون پای خود بر سر نهی پا بر سر اختر نهی
چون تو هوا را بشکنی پا بر هوا نه هین بیا
از خداوند نردبانی خواستم تا به عالم بالا روم.فرمود بر سجده کن.
در حالت سجده سر پایین آمده و جای آن بین دو پا می شود.اوج بندگی و خضوع در اینجاست و از خاک به افلاک رفتن.( پا بر سر اختر نهی)
چون تو هوا را بشکنی اینجا منظور هوای نفس و منیتهاست که اگر از میان برداشته شود می توان به افلاک پرواز کرد.پا بر هوا نه هین بیا دو معنا در خود دارد یعنی اگر میخواهی به عوالم بالا برسی باید پا روی هوای نفس گذاشت و آنرا نادیده گرفت دوم اینکه اگر پا بر هوای نفس گذاشتی در هوا ( بهوای جو و آسمانها)میتوانی پرواز کنی.
نادر.. در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۱:
زان همدم لبی که تو را سر بریدهاند..
علی خیاط در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱:
من متوجه نمی شوم جرا خیام این جهان هستی را ناقص و کم وکاست می بنید ،جهان هستی بر اساس نطمی حیرت انگیز می گردد و این گردش جذب و دگرگونی اضداد است و اگر تصادی نباشد گردشی نیست ،مفاهیم جفت جفت ویا متقابل فقط با متضاد خود شناخته می شوند وگرنه مفهومی ندارند ،سرما گرما،تایکر روشنایی،شوری شیرینی ،سختی راحتی ،مرگ. زندگب ،شمال جنوب، متبت منفی سما فقط وقتی زندگی را دذک مب کنید که مرگ باشد ،مثبت منغی را له ذهن می اورد ،مرگ داد است بیداد نبست به این شعر فردوسی توجه کنید. اگر تند بادی بر اید رکنج. به خاک افکند نارسیده ترنج. یتمکاره خوانیمس یا دادگر. هنذمند دانبمش یا بذ هنر. لرابن رازجان تو اگاه نبست بدین پرده اندر تورا راه نییت. چو رفتن بهتر امدس ز جای. چو ارام یابد به دیگر سراب. دم مرگ چون اتش هولناک. ز فرتوت و برنا ندارد باک. در این جای رفتن نه جای درنگ. بر اسب فنا کشد مرگ تنگ. چنان دان که داد است و لیداد نییت. چو داد امدش جای فریاد نبست، شاید ما ندانیم به کجا می رویم وولی اهمیتی ندارد جهانی به این زیبایی و با این گردس حیرت انگیر هرچه از ابن خوان گیترده برید به حلاوت عسل است
مجتبی کلانی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶:
در پاسخ آژنگ گرامی
خیلی ساده خیام میگوید
ظرف آب مزدور از خاک شاه و وزیر است
کاسهی می مخمور
از خاک مست و انسان عیب پوش است یا انسان باگذشت
البته شما به نیکی آگاه هستید که در شعر خیام مرگ و تبدیل به خاک و رستن گیاه از خاک و یا ساخت خشت و کوزه و کاسه از گل ماحصل جنازه آدمی، کلید واژه است
خیام باهوشترین شاعر ایران زمین است
محدث در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۲ - حمله بردن این جهانیان بر آن جهانیان و تاختن بردن تا سینور ذر و نسل کی سر حد غیب است و غفلت ایشان از کمین کی چون غازی به غزا نرود کافر تاختن آورد:
وقتی در محرم 1330 ق در سال ششم مشروطه، روس جنایت هایی در ایران کرد از جمله قتل امثال ثقه الاسلام در تبریز، یکی از جسارت هایش حمله به حرم امام رضا(ع) بود و برخی از طلاب و فضلا و علما را در این زمینه که حزین بودند و مغموم، بر حسب اتفاق کار به تفال به مثنوی مولوی افتاد و جالب اینکه در همه موارد همین شعر آمد. یک قضیه اش را آقانجفی قوچانی در کتاب خواندنی سیاحت شرق یاد می کند.
mahan در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲:
ببخشید در خواندن این شعر سرمست را سر مست به کسره سر خوانده درصورتی که باید سر به سکون تلفظ شود و سر مست یک کلمه باشد
ای هوشیار اگر به سر مست بگذری
عیبش مکن که بر سر مردم قضا رود
محدث در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۰ - از زبان اهل خراسان به خاقان سمرقند رکنالدین قلج طمغاج خان پسرخواندهٔ سلطان سنجر:
782 سال پس از سرایش این قصیده، مرحوم محمدتقی بهار در پی جسارت روسیه به حرم مقدس امام رضا(ع)، قصیده ای می سراید با مطلع:
بوی خون ای باد ازطوس سوی یثرب بر
با نبی برگو از تربت خونین پسر
ملکالشعرای بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در واقعهٔ بمباران آستانهٔ حضرت رضا (ع)/
و در انتها به انوری و این قصیده اش اشاره دارد. البته استحکام و صحنه پردازی شعر بهار به قوت این قصیده انوری نیست.
آقای عباسی عزیز
جسارتا دکتر شفیعی( ادام الله ظله) با اینکه در کتابی که اشاره بدان کردید؛ مفلس کیمیا فروش؛ از این قصیده خونبار تمجید فراوان نموده، ولی به نظر حقیر در همان کتاب بسیار بر روح و روان حکیم انوری(علیه الرحمه) تاخته و در مورد وی انصاف را اصلا رعایت نکرده و اسلوب تحقیق علمی در داوری پیرامون افراد را نیز مراعات ننموده است. مقصودم اینکه انوری را از روی آن کتاب، که کاش هرگز نوشته نمی شد، نمی توان به قضاوت نشست و تفصیل این اجمال را مهتاب شبی باید و آسوده خیالی.
محدث در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در واقعهٔ بمباران آستانهٔ حضرت رضا (ع):
این شعر مرحوم بهار در محرم سال 1330 ق سروده شده است.
وقتی که روس منحوس در سال قبل به ایران التیماتوم داد ولی با مقاومت مرحوم خیابانی و شهید مدرس مجلس دوم مشروطه رای منفی به پذیرش ضرب الاجل داد. البته بعد هیئت وزرای خائن ما مجلس را منحل و التیماتوم را پذیرفت.
منظور از استاد ابیوردی همان حکیم انوری ابیوردی است.(که البته بهار اشعاری علیه وی دارد مانند شعر احساسی: شعر دانی چیست؟ مرواریدی از دریای عقل، که علیه شعر خردمندانه انوری سروده شده: شعر دانی چیست؟ دور از روی تو: حیض الرجال)
قصیده انوری(شماره 70 قصاید انوری در گنجور) درباره حمله غزان به خراسان در سال 548 هجری قمری سروده شده و از جانگدازترین قصاید تاریخ ادبیات ایران زمین است. خود انوری در انتهای چامه اش به قصیده خونبار دیگری از عمعق بخاری اشاره دارد:
هم بر آنگونه که استاد سخن عمعق گفت:
خاک خونآلود ای باد به اصفاهان بر
تقی زاده در ۶ سال و ۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۹: