بخش ۱۳۳ - حکایت هم در جواب جبری و اثبات اختیار و صحت امر و نهی و بیان آنک عذر جبری در هیچ ملتی و در هیچ دینی مقبول نیست و موجب خلاص نیست از سزای آن کار کی کرده است چنانک خلاص نیافت ابلیس جبری بدان کی گفت بما اغویتنی والقلیل یدل علی الکثیر
آن یکی میرفت بالای درخت
میفشاند آن میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی
از خدا شرمیت کو چه میکنی
گفت از باغ خدا بندهٔ خدا
گر خورد خرما که حق کردش عطا
عامیانه چه ملامت میکنی
بخل بر خوان خداوند غنی
گفت ای ایبک بیاور آن رسن
تا بگویم من جواب بوالحسن
پس ببستش سخت آن دم بر درخت
میزد او بر پشت و ساقش چوب سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار
میکشی این بیگنه را زار زار
گفت از چوب خدا این بندهاش
میزند بر پشت دیگر بنده خوش
چوب حق و پشت و پهلو آن او
من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار
اختیارست اختیارست اختیار
اختیارات اختیارش هست کرد
اختیارش چون سواری زیر گرد
اختیارش اختیار ما کند
امر شد بر اختیاری مستند
حاکمی بر صورت بیاختیار
هست هر مخلوق را در اقتدار
تا کشد بیاختیاری صید را
تا برد بگرفته گوش او زید را
لیک بی هیچ آلتی صنع صمد
اختیارش را کمند او کند
اختیارش زید را قیدش کند
بیسگ و بیدام حق صیدش کند
آن دروگر حاکم چوبی بود
وآن مصور حاکم خوبی بود
هست آهنگر بر آهن قیمی
هست بنا هم بر آلت حاکمی
نادر این باشد که چندین اختیار
ساجد اندر اختیارش بندهوار
قدرت تو بر جمادات از نبرد
کی جمادی را از آنها نفی کرد
قدرتش بر اختیارات آنچنان
نفی نکند اختیاری را از آن
خواستش میگوی بر وجه کمال
که نباشد نسبت جبر و ضلال
چونک گفتی کفر من خواست ویست
خواست خود را نیز هم میدان که هست
زانک بیخواه تو خود کفر تو نیست
کفر بیخواهش تناقض گفتنیست
امر عاجز را قبیحست و ذمیم
خشم بتر خاصه از رب رحیم
گاو گر یوغی نگیرد میزنند
هیچ گاوی که نپرد شد نژند
گاو چون معذور نبود در فضول
صاحب گاو از چه معذورست و دول
چون نهای رنجور سر را بر مبند
اختیارت هست بر سبلت مخند
جهد کن کز جام حق یابی نوی
بیخود و بیاختیار آنگه شوی
آنگه آن می را بود کل اختیار
تو شوی معذور مطلق مستوار
هرچه گویی گفتهٔ می باشد آن
هر چه روبی رفتهٔ می باشد آن
کی کند آن مست جز عدل و صواب
که ز جام حق کشیدست او شراب
جادوان فرعون را گفتند بیست
مست را پروای دست و پای نیست
دست و پای ما می آن واحدست
دست ظاهر سایه است و کاسدست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، یک شخص درختی را بالا میرود و میوهای را دزدانه میچینید. صاحب باغ او را ملامت میکند که چرا از باغ خداوند میدزدی. آن شخص با توجیه اینکه خداوند عطا کرده، به کار خود ادامه میدهد. سپس صاحب باغ او را به خاطر عملش مجازات میکند و درباره اختیار و جبر سخن میگوید. همچنین ذکر میشود که انسانها در نهایت اختیار دارند و اختیار آنها وابسته به خواست خداوند است. در خلال این گفتگو، به اهمیت اختیار در زندگی و مسئولیتهای انسانی اشاره میشود و اینکه موحدان و بندگان خداوند باید بر اساس اختیار و عدالت عمل کنند. داستان به نوعی به فلسفه آزادی و جبر در زندگی انسانی میپردازد و اهمیت آگاهی و انتخاب درست را میآموزد.
هوش مصنوعی: یکی از آنها در حال بالا رفتن از درخت بود و به طور پنهانی میوهای را به شدت میچید.
هوش مصنوعی: صاحب باغ نزدیک شد و گفت: ای دنیا، از خدا شرمنده نیستی؟ چه کارهایی انجام میدهی؟
هوش مصنوعی: گفت که اگر بنده خدا از باغ خدا خرما بخورد، این نعمت را حق به او داده است.
هوش مصنوعی: چرا به بخیلی دیگران بر سر سفره پر نعمت خدا انتقاد میکنی؟
هوش مصنوعی: شخصی به ایبک میگوید که آن رشته را بیاورد تا جواب بوالحسن را بدهد.
هوش مصنوعی: پس در آن لحظه او را به سختی به درخت بست و بر پشت و ساقش چوب محکمی زد.
هوش مصنوعی: در پایان گفتند از خدا اندکی شرم کن؛ چرا که تو این انسان بیگناه را به شدت آزار میدهی.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خداوند با استفاده از بندگانش، ممکن است به بندگان دیگر درسی بدهد یا آزمایشی کند. در واقع، این یک نوع یادآوری است که انسانها ممکن است تحت تأثیر یکدیگر قرار گیرند و در این فرآیند، میتوانند از تجربیات یا سختیهای یکدیگر درس بگیرند.
هوش مصنوعی: من تسلیم دستورات او هستم و مانند وسیلهای در خدمت او هستم، در حالی که قدرت و حق او را میپذیرم و به آن احترام میگذارم.
هوش مصنوعی: گفت که از جبر خداحافظی کردهام، ای آدم زبده و هوشیار، که انتخاب و اراده خودم را دارم.
هوش مصنوعی: او به اختیار خود عمل میکند، همانطور که یک سوارکار بر روی اسبش تسلط دارد.
هوش مصنوعی: هرگاه کسی قدرت و اختیار خود را به دست ما بسپارد، فرمان او به اختیار و اراده ما وابسته میشود.
هوش مصنوعی: هر مخلوقی در دستان قدرت و اراده حاکم قرار دارد و هیچکدام به خودی خود اختیاری ندارند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قدرتی در کنترل و تسلط بر صید نداشته باشد، او توانایی بر گرفتن کسی را ندارد و در نتیجه مانند زید که پنجهای بر گوشش دارد، در عجز میماند.
هوش مصنوعی: اما بدون هیچ وسیلهای، خالق بینظیر، انتخاب خود را در کنترل دارد.
هوش مصنوعی: اگر زید را اختیار بدهند، او خود را از قید و بند رها میکند. بدون نیاز به حمایت و محافظت، خود به خود میتواند به اهدافش دست یابد.
هوش مصنوعی: دروگری که قدرت را در دست دارد، بیاحساس و خشن است، اما هنرمندی که در نقش حاکم قرار گرفته، فردی خوب و شایسته است.
هوش مصنوعی: آهنگر در کار خود بر روی آهن تسلط دارد و بنا نیز با ابزار خود میسازد. به طوری که هرکس با مهارت و ابزار خاص خود به انجام کارش میپردازد و به نوعی تسلط و قدرت پایهای در فعالیتش دارد.
هوش مصنوعی: به ندرت پیش میآید که انسانهای خاضع و بندگان واقعی، در عین حال چندین اختیار داشته باشند.
هوش مصنوعی: قدرت تو بر موجودات بیروح باعث نمیشود که آنها را از قلمرو وجود خارج کنی.
هوش مصنوعی: قدرت او به هیچ وجه باعث نمیشود که اختیارات کسی را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: او خواهان این است که چون به کمال برسد، هیچ نسبتی به جبر و گمراهی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: زمانی که تو اعلام کردی کفر و عدم ایمان من را، او هم خواستههای خودش را میداند که چیست.
هوش مصنوعی: چون بیخواست تو، کفر تو نیست و کفر بیخواست، تناقضی است که بیانش دشوار است.
هوش مصنوعی: کار ناتوان و ناتوانی در پردازش امور زشت و ناپسند است، بخصوص زمانی که خشم خداوند رحیم به میان آید.
هوش مصنوعی: اگر گاوی زیر بار نرود، دیگر گاوها هم هیچگاه نخواهند توانست فرار کنند.
هوش مصنوعی: اگر گاو به خاطر بینظمی خود عذر ندارد، پس صاحبش چرا باید عذر داشته باشد و در مقابل این مشکل مسئول نباشد؟
هوش مصنوعی: زمانی که تو در وضعیت خوبی نیستی، سر خود را پایین نیاور. اختیار دست خودت است، پس اجازه نده به چیزی بخندی که به تو آسیب میزند.
هوش مصنوعی: تلاش کن تا از سر چشمه حقیقت، معرفتی تازه و عمیق به دست آوری. در این حالت، بدون هیچ کدوری و با تسلیم کامل به آن شناخت، تغییر میکنی و ورای خودت قرار میگیری.
هوش مصنوعی: زمانی که آن نوشیدنی در اختیارت قرار گیرد، تو مجاز به هر کاری هستی و دیگر هیچ عذری نخواهی داشت و به حالتی سرخوش و مست در خواهی آمد.
هوش مصنوعی: هر آنچه که میگویی، نشانهای از شراب و شادی است و هر آنچه که به دست میآوری، از اثرات آن خوشحالی و شادی است.
هوش مصنوعی: چه کسی جز آن فرد مست میتواند با انصاف و درستی عمل کند، در حالی که او از جام حقیقت نوشیده است؟
هوش مصنوعی: جادوان فرعون گفتند که بیست مست، هیچ توجهی به دست و پای خود ندارد و به طور کلی نگران نیست.
هوش مصنوعی: دست و پاهای ما به گونهای به هم مرتبط و یکپارچهاند که ظاهر آنها فقط سایهای از حقیقت و واقعیت است و در واقع، آنچه را که میبینیم، نمیتواند تمام واقعیت را نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.