گنجور

حاشیه‌ها

احسان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

سلام. حافظ را با نقل و عقل و وحی با اطمینان تفسیر کنید اما دو بیت اول اشاره به حدیثی است که از عایشه نقل شده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در حال عبادت و ناله و اشک و تضرع زیاد می‌بیند و می‌پرسد شما که به نهایت وصل رسیدی و آمرزیده ای یه اشاره اول سوره فتح چرا اینقدر ناله و فغان و حضرت پاسخی می‌دهد که حافظ عیله الرحمه می‌فرماید ما را..... کار داشت. سخنی با مدیر سایت که لطا موارد نامربوط را حذف کنید تا مربوطها بهتر نمایان شود

عزیزی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲:

کلمه طهارت در لغت عرب وفقه اسلامی دو معنی دارد.عام وخاص.طهارت به معنی عام یعنی پاکیرگی ونظافت.طهارت به معنی خاص یعنی وضو ویکی از مقدمات نماز است.پس معنی بیت اول اینست:عارفی صبحگاه با اب روشن می وضو گرفت وسپس به زیارت میخانه رفت.

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:

گرامی الهه
پندش ده گو که نرم نرمک می‌بیز
مغز سر کیقباد و چشم پرویز
می گوید : نصیحت ش کن و بگو که این خاک که می ریزی را آرام تر بریز که سرِ کیقباد است و چشم خسرو پرویز
منظورش اینست که درین خاک هزاران راز نهفته است ، و آنرا سرسری مگیر و اندیشه کن

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۹:

در تصحیح غنی و فروغی ، مصرع اول gel نبشته شده نه gol و بنظرم مورد اول درسته !

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:

به زیباترین شکل ممکن خدا رو تو دو بیت برد زیر سوال بعد دوستان میگن از خدا تمجید کرده و نماز هم می‌خوانده ووو !!!
در خدا باور یا نبودن حکیم در مانده ایم چ رسد به مسلمانی او !
از جماعتی که اینیشتن را شیعه می‌دانند توقع داشته باشید خیام را نیز مسلمان دانند !

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:

بیت دوم رو کسی توضیح بده سپاس مندم

برگ بی برگی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش:

صورت از بی‌صورتی آمد برون
باز شد که انا الیه راجعون
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتیست
صورت شامل تمامی این جهان فرم و ماده میباشد و انسان که اشرف همه آنها ست و همگی از بی صورتی یا عدم که مرکز هستی و زندگی یا خدا ست پدید آمده اند و باز دوباره ندایی شنیده میشود که به من باز گردید یعنی به اصل خود ، و این کار یعنی رجعت تنها با خالی نمودن مرکز خود از چیزهای این جهان میسور میباشد . در بیت دوم جناب مولانا میفرمایند به این ترتیب ای انسان بر تو فرض است تا هر لحظه (همواره)به چیزهای این جهان ماده که در مرکز خود قرار داده ای و همینطور دردها اعم از کینه ، رنجش ،خشم ، حس انتقام جویی بمیری تا به عدم و اصل خود بازگردی و البته که این مردن به تعلقات دنیوی به معنای مفلس نمودن خود به مادیات مورد نیاز برای یک زندگی سعادتمند مادی نیست بلکه باید دلبستگی و غصه های دم به دم در رابطه با آنها را رها نمود .
مولانا در مصرع آخر با استناد به حدیثی از حضرت پیامبر تاکید میکند که انسان مدتی کوتاه در این جهان خواهد زیست پس زمان را از دست مده و در این امر زنده شدن به اصل خود شتاب کن .
موفق و پایدار باشید

امید ربیعی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:

درمصرع« تا بر آتش ننهی بوی نیاید زعبیر»
بنظرم باید میشد
«تابراتش ننهی نایدبویی زعبیر»
یا در بیت
من از این هر دو کمانخانه ابروی تو چشم
برنگیرم وگرم چشم بدوزند به تیر
بجای وگرم چشم بدوزند بایذ نوشته شود مگرم چشم بدوزند به تیر وکل بیت ای گونه شود
«من از این هر دو کمانخانه ابروی تو
چشم برنگیرم مگرم چشم بدوزند به تیر»

امید ربیعی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:

عدرمصرع تا بر آتش ننهی بوی نیاید زعبیر بنظرم باید میشد «تابراتش ننهی نایدبویی زعبیر» یا در بیت
من از این هر دو کمانخانه ابروی تو چشم
برنگیرم وگرم چشم بدوزند به تیر
بجای وگرم چشم بدوزند بایذ نوشته شود مگرم چشم بدوزند به تیر وکل بیت ایبشود
«من از این هر دو کمانخانه ابروی تو
چشم برنگیرم مگرم چشم بدوزند به تیر»

پرهام صالحی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل:

بیت آخر: شاعر خود را با بهار مقایسه کرده که از نظر اعتدال ربیعی جفت و مساوی است و از نظر بی نظیر بودن در طبیعت ظاق و تک و منحصر به فرد است و می گوید من هم طاقتم از هجر تو طاق است (یک اصطلاح) و از سوی دیگر با غم تو قرین و جفت هستم.

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:

خواهشا این شعر رو یکی بیشتر توضیح بده ، مخصوصا بیت اول!
منظور حکیم از سنگ و کاشی و سبو چیست ؟

حمید وکیل در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۵:

حسن سمندری این ترانه را با اضافه کردن بیت زیر و تغییری در کلمات، با ساز دوتار خراسان خوانده است.
شب تار است و گرگان میدرند میش
دو زلفانت حمایل کن بیا پیش
بزن چرخ و بیا تو در بر من
بدر کن پیرهن غم از بر من
از آن کنج قلبت[؟] دادی به من دل
بگو راه خدا دادم به درویش

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۵ - غزل:

مصراع آخر: پیوسته صحیح است

Persian Poem Lover در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴:

سلام به دوستان ادب پارسی. پیشاپیش نوروز 99 مبارک

بی نشان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳۳:

سلام. حالت چطور است؟
نیست ما را در وفاداری به مردم نسبتی
دیگران آبند و ما ریگ ته جوی توایم

روان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۲۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

با عرض درود
اگر بیت اول به تنهایی خوانده شود میگوییم به جای باز باید از زار استفاده میشد اما اگر به کل رباعی نظر شود متوجه میشویم باز مناسب تر است چرا که باتوجه به تکراری که در بیت دوم هست کلمه باز با این تکرار عجین می شود و این نشان دهنده هنر خارق العاده خیام بزرگ اندیش هست

محمد حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۵ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۶۱ - اشارت به ترسایی و دیر:

مجرد در برابر عینیت نیز استعمال شده است که در این معنی یعنی ذهنیت

رامین کبیری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۰:

این میزان ریتم که نشان از وجد و حالی کثیره و از درون شاعر غلیان کرده بی سابقه ست در بین شعرا. موسیقی اشعار دیوان شمس که ظاهرا در اثر مجالست با شمس ژنده پوش جوشش کرده در این افغانی ساکن اقصای روم، حد اعلاست و بیشترین تعداد ابیات غزل (نظیر همین شعر 17بیت) هم در غزلیات ایشونه که این هم نشان از شور وافریه که اندرونش بود با سرایش چند بیت خاموش نمیشد

روان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:

با عرض درود
خدمت کسانی که گفتن این غزل عرفانی است و منظور از عشق،عشق الهی است عارض میشوم که درست است حافظ بزرگ اندیش در غزل های متعددی از عشق الهی سخن به میان اورده اما در این غزل با توجه به دلایل زیر این عشق زمینی است:1عاشق چهره شدن(که به روی که شدم عاشق)2چشمش مرساد،اخر که میتواند چشم خالق توانا را چشم بزند3زیر این طارم فیروزه،مشخص است که منظور خداوند تبارک و تعالی نیست4 چمن آرای جهان خوشتر از این چهره نبست،مسلما این جا میبینیم که فرد مورد نظر مخلوق است نه خالق.
سپاس بی کران از حافظان اندیشه حافظ بزرگ اندیش.

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۵:

گرامی اسد
بگرددل همی گردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل راخون و رخ را زرد میدانم
تعبیر شما بسیار زیبا تر است و به معنا نزدیکتر
سپاس از نظرشما

۱
۲۰۸۷
۲۰۸۸
۲۰۸۹
۲۰۹۰
۲۰۹۱
۵۴۹۵