سیروان در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰:
با عرض سلام و ادب بنده میخواستم برداشتی که از این غزل دارم رو بنویسم و امیدوارم عزیزان بخوانند و اگر این بنده حقیر را لایق نقد خود دیدند،بنده را از ناآگاهی بیرون کشند.
گر ازین منزل ویرانه به سوی خانه روم
دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم
به نظر این ضعیف حضرت حافظ بایک ایهام این جهان رو بر مثال یک منزل ویرانه توصیف میکنند و عقیده دارند اگر از ویرانه ی دنیا ایمان بسلامت برند،دگر در آن وادی به آگاهی میرسند.
زین سفر گر بسلامت به وطن باز رسم
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
اگر ازین سفر،مثال دنیا و از این پستی های دنیا جان بسلامت ببرم به موطن اصلی خویش که« مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک» برسم:
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
به نظر بنده منظور حضرت حافظ از می،رنجها و خون های راه عشق هست که ساقی(ولی الله) به عاشقان راهش می نیوشاند.و ایشان عقیده دارند هر چه بیشتر مورد عنایت حضرت قرار گیرند و شراب عشق(مثال دردها و سوزها)بنوشند با نشاط بیشتری در راه عشق قدم بر میدارند و چون این جهان آینه ی آن جهان است: هر که در این دنیا سوز عشق بخورد در جهان دیگر با شادمانی ابدی و با آگاهی به راهش(تکامل)ادامه میدهد تا انا الیه راجعون..
تا بگویم که چه کشفم شد ازین سیر وسلوک
بـه دَرِ صـومـعـه بـا بـَربـط و پــیــمانـه روم
چون در این سیرو سلوک(مثال این دنیا و راه عشق) از شراب عشق بیشتر نوشیدم و سوز بیشتری رو در راه عشق متحمل شدم در راه صومعه(صومعه ای که در عدم که موطن عاشقان است) با شادی و نشاط وبا پیمانه ای دردست که بر مثال دل عاشقان است که ساقی شراب عشق(غمها و سوزدل)را در آن جاری میسازد که در نهایت این پیمانه از جوشش و سوز و گداز عشق صیقل میخورد و آیینه ای میشود لایق آن جمال؛و حضرت حافظ ازین جهت با شادمانی میرود.
آشــنـایـان ره عـشـق گـرم خون بـخـورند
ناکـسم گربه شکایـت سـوی بـیـگانـه روم
کسانی که در راه عشق هستند و از شراب عشق نوشیده آمد اگر خون مرا هم بریزند و یا هر رنجی که در این راه به من برسانند ناکسم اگر به بیگانه(هر کس که از عشق بیخبر است) شکایت کنم که در معنای بالاتر بیگانه هر چه جز معشوق است زیرا همه ی عاشقان از اوصاف خود میمیرند و به معشوق تبدیل میشوند..
گــر بـبـیـنـم خــم ابــــروی چـو مـحـرابـش بـاز
سـجــدهی شـُکـر کـنـم وز پـی شـُکـرانـه روم
خـُرّم آن دم کـه چـو حافظ بـه تولاّی ورزیر
سرخوش از مـیـکده بـا دوست به کاشانه روم
در مورد دو بیت آخر هم بنده نظر نمیدم،امیدوارم دوستان و عزیزان که هر گونه نظر یا نقدی راجع به نظر این حقیر دارن لطف کنند و بنده رو آگاه سازند.
باشد که به لطف حق لایق آگاهی باشم،الهی آمین.
محمد جواد (هترا) علیمردانی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
آقای مهدی مجتهد پور عزیز، سلام و بسیار متشکرم از لطف شما
مهدی مجتهدپور در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
هترای گرامی!
البته دوستان در بخش های بالاتر این بیت را هم تفسیر کرده و توضیح داده اند، این هم توضیح من در یاسخ شما:
«دُرد»، رسوب شراب در ته خم است و «دُردیکش» کسی بوده که این رسوب را از ته خم بیرون می کشیده. چنین اشخاصی درواقع ساقیان بی مزد بودند که ته خم را تمیز می کردند و چون یول کافی برای خرید شراب صاف و بی غش نداشتند، از همین «دُرد» یا «دردی» مو نوشیدند. یعنی از شراب ناصاف. حتفظ در اینجا می گوید: می ترسم از آنکه روزی، اینان که به دُردکشان می خندند، خودشان روزی ایمان را در راه میخانه از دست بدهند.
پیروز باشید
محمد حاجیمؤمنی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸۷:
این غزل را استاد شادروان ناصر فرهنگفر در یک اجرای خصوصی با استاد شادروان محمد رضا لطفی در مایهی افشاری به آواز خواندهاند.
ناصر در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
آقارضاساقی برادرگل بازهم ممنون ومتشکربابت توضیحات خوبتون
محمدحسین در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۱ - پاسخ دادن شیرین خسرو را:
این موارد تصحیح شد:
1. زنخ بر خود زند نارنج بغداد
2. به بوئی با ختن در گفتگویم
3. هر انگشتم دو صد چون است گوئی
4. به رشوت با طبرزد جام گیرد
5. ز بس کاوردهام در چشمها نور
6. وفا همشهری پیمان من شد
7. ز خوش لعلی که می در جام ریزم
ناصر در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:
باسلام خدمت دوستان گنجورصمیمانه بابت محبت هایتان تشکرمیکنم وازآقارضاساقی که به زیبایی ابیات را به روایت خودتوضیح دادندممنونم شادوسرافرازباشید
مهدی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳:
این دو بیت را «منیژه دولت» خواننده شهیر تاجیکستان در آهنگ «گلمای» خواندهاند.
پیوند به وبگاه بیرونی
علیرضا در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:
خداوند در آیه 68 سوره یاسین می فرماید: "وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ ۖ أَفَلَا یَعْقِلُونَ"
و ما هر کس را عمر دراز دهیم (به پیری) در خلقتش تغییر دهیم. آیا (در این کار) تعقل نمیکنند (که اگر عمر به دست طبیعت بود پس از کمال به نقصان باز نمیگشت). در خصوص واژه "ننکسه" که "نکس" به معنای وارونه کردن (نگونسار کردن) می باشد؛ بیشتر باید تامل کرد.
غرض این است که خداوند خود در قرآن چنین چیز هدف داری را فرموده است وخیام این را می دانسته است. برخی نظرات شرک آلود و انتساب مطالب وهن به پروردگار متعال در رابطه با این بیت، به هیچ وجه با منطق برخی از اشعار دیگر این شاعر مناسبت ندارد.
البته این نکته که چرا برخی شعرا تا این اندازه با زبان ایهام سخن می گویند، داستان دیگری دارد و در این خصوص برخی ابیات حافظ نیز ممکن است این چنین به نظر برسند. اما کسی که "قرآن زبر بخواند با چهارده روایات" قطعا نگاه دیگری به مسائل و کلمات دارد. به هر حال باید خیلی مراقب بود و در این خصوص باید به نظرات اهل فن رجوع کرد.
امین در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱:
خداوندگار اواز استاد محمدرضا شجریان اونقدر زیبا خواندند که احساساتت رو برانگیخته میکنه
بینظیر ❤️❤️❤️
شهریار در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۰۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:
درود کاش کمی معنی میکردین
خشایار در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:
مقصود از حلقه زره است. بدین ترتیب زلف پزشکن شاهد به حلقه های زره فرنگی تشبیه شده است.
واژه فرنگ به صلیبیون اشاره دارد ولو از قوم فرانک هم نباشند کما این که در گلستان می گوید اسیر قید فرنگ شدم.
nabavar در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۳:
پوزش
به گمانم
nabavar در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۳ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۳:
گرامی مریم
دل خزینهٔ توست شاید کاندرو از بهر دین
بام و بوم از علم سازی وز خرد پرهون کنی
نه گمانم می گوید: دلِ تو فضایی ست شایسته برای دین و ایمان که در آن خانه ای از علم بنا کنی که با خرد و بینش احاطه شده باشد.
{ دین را با چشم باز و نگرش عقلانی و علمی انتخاب کن نه
کورکورانه و تقلیدی}
پیمان سرخابی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:
این غزل
پیمان سرخابی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:
این غزل را در اپیزود پایانی سریال روزی روزگاری نسیم بیگ با لحن آهنگین دلنشین میخواند همانجا که مرادبیگ بانگش میدهد: «آهای درویش بدصدا ! »
مهدی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۹:
سیاوش ناظری هم این شعر را در ترانه بانمکم خواندهاست.
رضا نورمحمدی در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳۹:
وزن درست تر رباعی اینه
مفعول مفاعیل مفاعیلن فع
Omid Hass در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶:
با درود
در بیت دوم
تو ای توانگر حسن از عنای درویشان
خبر نداری اگر نازکند و گر ریشند
صحیح است
عنا به معنی رنج و محنت به جای غنا که با مضمون بیت همخوانی ندارد
با سپاس
بندهی خدا در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲: