ای گشته خجل از گل روی تو شقایق
حیران شده در نرگس مست تو خلایق
بسیار بگشتیم به هر باغ و ندیدیم
سروی چو قدت رسته در اطراف حدائق
اکنون که چمن رونق گلزار جنان شد
رو بادهٔ گلگون طلب و یار موافق
از دامن خود دست مدار ای دل شیدا
باشد که میسر شودت کشف حقایق
رندی که نهد پا به ره کعبهٔ مقصود
واجب بود اول قدمش ترک علایق
اسرار مرا زاهد مخمور چه داند
دُردی کش میخانه کند حل دقایق
سید سر خود گیر که در عالم وحدت
مجنون همه لیلی شد و عذرا همه وامق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و رازهای عشق اشاره میکند. او از شقایق و نرگس به عنوان نمادهای زیبایی یاد میکند و بیان میکند که در جستجوی گلها و باغها نتوانستهاند کسی را مانند محبوبش بیابند. شاعر تاکید دارد که اکنون که گلزار پررونق است، باید از زندگی لذت برد و به دنبال عشق بود. همچنین، او به این نکته اشاره میکند که برای درک عمیق حقیقت و اسرار وجود، باید از وابستگیهای دنیوی فاصله گرفت. در نهایت، شاعر به وحدت و عشق اشاره میکند و به تلاطمهای عاشقانه انسانها میپردازد.
هوش مصنوعی: ای شقایق، که از زیبایی تو خجل و شرمنده هستی، به خاطر محبوبیت و جذابیت تو، دیگران نیز در شگفتی و حیرت دچار شدهاند.
هوش مصنوعی: ما در باغهای زیادی قدم زدیم، اما هیچ سروی به زیبایی قامت تو را در هیچکجا ندیدیم.
هوش مصنوعی: اکنون که باغ بهار و زیبایی خود را به نمایش گذاشته است، به دنبال شراب قرمز رنگ برو و یار همراهی که با تو همنواست را بیاب.
هوش مصنوعی: دل شیدا، از دامن خود دور نشو، زیرا ممکن است با این کار به شناخت حقایق نائل شوی.
هوش مصنوعی: شخصی که تصمیم میگیرد به سوی هدفهای والای خود گام بردارد، باید در نخستین قدم، از وابستگیها و آرزوهای دنیوی خود فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: زاهد پرهیزکار مست نمیتواند رازهای من را بفهمد، چراکه تنها کسی که در میخانه تجربهی شرابنوشی دارد، میتواند عمق آنها را درک کند.
هوش مصنوعی: سید، به خودت توجه کن که در دنیای اتحاد، همه عاشقان دیوانه شدهاند و همه معشوقها یکیاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یافته اسلام به اقبال تو رونق
اعدای تو بر باطل و احباب تو بر حق
سعد فلک و مَحمِدَتِ خلق زمین است
از کنیت تو مُنشعِب از نام تو مُشتق
آنی تو که هر چند بجویند نیابند
[...]
بنشست بجای پدر آن خواجه مطلق
و او از برآمد زفلک قد رجع الحق
آراسته شد صدر بصد حشمت و تمکین
وافروخته شد شرع بصد زینت و رونق
ای باهمه دلها چو روان گشته موافق
[...]
گر نسبت خرقه نبرد شیخ به صادق
نی شیخ بود زرق فروشیست منافق
و نیز به نسبت ببرد دلق مرقع
سودش نبود گر نبود عاشق صادق
بر خرقه ی تسلیم زن از سوزن اخلاص
[...]
لعل لب دلدار شرابیست فرحبخش
در میکده عشق
شمیم باغ بهشتست یا نسیم عراق
که گشت زنده ز انفاس او دل مشتاق
برون ز خامه که او هم زبان بود ما را
که دستگیر تواند شد از سر اشفاق
ترا بقتل احبّا مؤاخذت نکنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.