گنجور

 
مشتاق اصفهانی

از دم باد صبا بوی کسی می‌آید

من و فریاد که فریادرسی می‌آید

خیزد از ما چه درین دام که بی‌یاری عشق

کی ز سیمرغ تلاش مگسی می‌آید

کار عشاق تو در عشق همین سوختنست

چه در آتش دگر از مشت خسی می‌آید

نیست در طالع مرغ دل ما آزادی

هر نفس ناله آواز قفسی می‌آید

در رهت بی‌خبر از حال دلم لیک به گوش

ناله زاریم از باز پسی می‌آید

در هوای شکرت به که پرافشان نشویم

کی ترا رحم به حال مگسی می‌آید

خسته عشقم و خاموش نگردم ز فغان

می‌کنم ناله ز من تا نفسی می‌آید

آورد یاری اشکم چه به کویت گویی

که به بحر از مدد سیل خسی می‌آید

مخور از بخت سیه غم که ز دور مه و مهر

شب بسی می‌رود و روز بسی می‌آید

در ره عشق کسی نشنود آواز کسی

گاهی از دور صدای جرسی می‌آید

عشق آن شاهسواریست که بی‌تحریکش

کی درین عرصه به جولان فرسی می‌آید

خوش دلم می‌تپد از شوق همانا مشتاق

پیکی امشب ز سر کوی کسی می‌آید

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
حافظ

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس

[...]

جامی

باز ازین راه صدای جرسی می‌آید

گویی از منزل معشوق کسی می‌آید

دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد

همدمی می‌رسد و هم‌نفسی می‌آید

چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور

[...]

شیخ بهایی

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

که زانفاس خوشش بوی کسی می آید

صائب تبریزی

دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید

دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید

اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه

سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی می‌آید

از دل خسته من گر خبری می‌گیری

[...]

فیض کاشانی

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید

کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه