گنجور

 
حزین لاهیجی

اشکم از دیده به دنبال کسی می‌آید

ناله بر لب، پی فریادرسی می‌آید

آتشم گر زده‌ای، شمع‌صفت خندانم

شکر جور تو کنم، تا نفسی می‌آید

محمل ناز که در سینهٔ ما صحرایی‌ست؟

کز دل چاک صدای جرسی می‌آید

تهمت‌آلود، شود دامنش از غیرت عشق

هرکجا حسن، به دام هوسی می‌آید

سینهٔ چاک چه سازد به شکوه دل ما

فرّ سیمرغ کجا در قفسی می‌آید؟

خستگی مانع بیداد ستمکاران نیست

فتنه ز آن نرگس بیمار بسی می‌آید

تازه کردی روش حافظ شیراز، حزین

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

حزین لاهیجی

همین شعر » بیت ۷

تازه کردی روش حافظ شیراز، حزین

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

حافظ

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس

[...]

جامی

باز ازین راه صدای جرسی می‌آید

گویی از منزل معشوق کسی می‌آید

دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد

همدمی می‌رسد و هم‌نفسی می‌آید

چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور

[...]

شیخ بهایی

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

که زانفاس خوشش بوی کسی می آید

صائب تبریزی

دعوی عشق ز هر بوالهوسی می‌آید

دست بر سر زدن از هر مگسی می‌آید

اوست غواص که گوهر به کف آرد، ورنه

سِیْرِ این بحر ز هر خار و خسی می‌آید

از دل خسته من گر خبری می‌گیری

[...]

فیض کاشانی

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که من

زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید

کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه