گنجور

 
حافظ

آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد

باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد

از سَرِ کُشتهٔ خود می‌گذری همچون باد

چه توان کرد؟ که عمر است و شتابی دارد

ماهِ خورشید نُمایَش ز پسِ پردهٔ زلف

آفتابیست که در پیش سَحابی دارد

چشمِ من کرد به هر گوشه روان سیلِ سرشک

تا سَهی سَروِ تو را تازه‌تر آبی دارد

غمزهٔ شوخِ تو خونم به خطا می‌ریزد

فرصتش باد که خوش فکر صوابی دارد

آب حَیوان اگر این است که دارد لبِ دوست

روشن است این که خِضِر بهره سرابی دارد

چشمِ مخمورِ تو دارد ز دلم قصدِ جگر

تُرک مست است مگر میلِ کبابی دارد

جانِ بیمارِ مرا نیست ز تو روی سؤال

ای خوش آن خسته که از دوست جوابی دارد

کِی کُنَد سویِ دلِ خستهٔ حافظ نظری

چشمِ مستش که به هر گوشه خرابی دارد

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۲۴ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۱۲۴ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۱۲۴ به خوانش سارنگ صیرفیان
غزل شمارهٔ ۱۲۴ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خواجوی کرمانی

نکند سوی دل خسته ی خواجو نظری

آه از آن دلبر پیمان شکن سنگین دل

حافظ

همین شعر » بیت ۹

کِی کُنَد سویِ دلِ خستهٔ حافظ نظری

چشمِ مستش که به هر گوشه خرابی دارد

سلمان ساوجی

دام زلف تو به هر حلقه، طنابی دارد

چشم مست تو به هر گوشه خرابی دارد

حافظ

همین شعر » بیت ۹

کی کند سوی دل خسته حافظ نظری

چشم مستش که به هر گوشه خرابی دارد

سلمان ساوجی

دام زلف تو به هر حلقه، طنابی دارد

چشم مست تو به هر گوشه، خرابی دارد

نرگس مست خوشت، گر چه چو من بیمار است

ای خوشا نرگس مست تو که خوابی دارد

رسن زلف تو در رشته جان من و شمع

[...]

امیرعلیشیر نوایی

هر که در دیر مغان جام شرابی دارد

رسدش گر به فلک ناز و عتابی دارد

آنکه در میکده بگرفت به کف رطل گران

چرخ بر روی میش حکم حبابی دارد

روضه و حور به کوثر چه کند یاد آنک او

[...]

عرفی

خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد

بگذر از چشمهٔ حیوان که سرابی دارد

التفاتش به لب تشنهٔ ما نیست، دریغ

هر که جام سخنی، زهر عتابی دارد

همه عاشق نکند دست به زلف تو دراز

[...]

صائب تبریزی

از بتان شسته عذاری که حجابی دارد

چشم بد دور که خوش عالم آبی دارد

خار در دیده بی پرده شبنم شکند

از حیا چهره هر گل که نقابی دارد

به دل روشن اگر یار نمی پردازد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

بی تو معموره ی دل رو به خرابی دارد

مو به مویم ز جنون سلسله تابی دارد

برنیاید ز فلک در طلبت کام جهان

همچو آن تشنه که پیراهن آبی دارد

آخر کار دل از عشق تو پیداست که چیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه