بحرمیپیچد بهموج از اشک غمپرورد ما
چرخ میگردد دوتا در فکر بار درد ما
گر به میدان ریاضتکهربا دعویکند
کاهگیرد در دهن از شرم رنگ زرد ما
دور نبود گرکمان صید دلها زهکند
هم ادای ابروی نازیست بیت فرد ما
میدهد بوی گریبان سحر موج نسیم
میتوان دانست حال دل ز آه سرد ما
همچو نی در هر نفست دایم نقد نالهای
ای هوس غافل مباش ازگنج باد آورد ما
ما سبکروحان ز قید ششدر تن فارغیم
مهرة آزاد دل دارد بساط نرد ما
گر دهد صدبارگردون خاک عالم را بهباد
بشکندآشفتگی رنگی به رویگرد ما
دوش با تیغ تبسم رفتی از بزم و هنوز
شور بیرون میدهد زخم نمکپرورد ما
در سواد حیرت از یاد جمالت بیخودیم
روز وشب خواب سحر دارد دل شبگرد ما
نیست بیدل جزنوای قلقل مینای من
هیچکس درمحفل خونیندلان همدرد ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و غمهای عاطفی شاعر پرداخته و به نوعی از احساسات عشق، حسرت و اندوه شخصی سخن میگوید. شاعر به توصیف حالتی میپردازد که در آن همواره با نالهها و آههای سرد درون خود مواجه است و این احساسات در زندگیاش جاری هستند. او به زیبایی محبوبش نیز اشاره میکند و بیان میکند که حتی در دوری از او، یادش در ذهنش جاری است. همچنین نمادهایی از آزادی و رهایی از قید و بندها نیز در شعر وجود دارد. در نهایت، شاعر با بیکسی خود و فقدان همدردی در میان فرودستانش مواجه است.
هوش مصنوعی: دریا از غم و اندوه ما به طغیان درمیآید و دنیا بر مدار اندیشههای ما و بار سنگین دردهایمان میچرخد.
هوش مصنوعی: اگر در میدان تلاش و سختی، کهربا ادعایی کند، از شرم و حیا رنگ زرد ما را در دهن میگیرد.
هوش مصنوعی: غیر از اینکه ما به راحتی میتوانیم به شکار دلها بپردازیم، زیبایی ابروهای معشوق نیز نشاندهنده مهارتهای هنری ماست.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی بوی خاصی را به فضا میآورد که حال و هوای دل ما را از طریق آهی که به دل داریم، به خوبی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در هر نفس تو مانند نی، دائم صدای نالهای به گوش میرسد. ای آرزو، غافل نشو از گنجی که از باد برای ما به ارمغان آورده شده است.
هوش مصنوعی: ما از قیود جسم و تن رها هستیم و به نوعی در آزادی و راحتی روحی قرار داریم. در این حال، دل آزاد و خوشی داریم که به ما اجازه میدهد در بازی زندگی به خوبی و بدون محدودیت عمل کنیم.
هوش مصنوعی: اگر چندین بار دوران زندگی، خاک دنیا را به باد ببرد و ویران کند، این آشفتگی و بینظمی هیچ تأثیری بر رنگ چهره ما نمیگذارد.
هوش مصنوعی: دیشب با لبخندی زیبا از مهمانی رفتی و هنوز زخم دل ما که به خاطر تو نمکدار شده، احساس درد و التهاب میکند.
هوش مصنوعی: در تاریکی حیرت از یاد زیبایی تو سرگردانیم و شب و روز دل شبگرد ما همیشه در خواب سحرآمیز است.
هوش مصنوعی: او بیدل نیست و تنها صدای دلنشین لیوان من است، هیچکس در جمع عاشقانی که دلشکستهاند، همدرد ما نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گشته در راهت غبار آلود روی زرد ما
میرسیم از گرد راه اینست راه آورد ما
در هوای شمع رویت قطرههای اشک گرم
دم به دم بر چهره میبندد ز آه سرد ما
بس که از یاران هم دردان جدا افتادهایم
[...]
صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما
کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما
از رگ خامی نباشد میوه ما ریشه دار
پختگی پیداست چون آتش ز رنگ زرد ما
فتح ما آزاد مردان در شکست خود بود
[...]
ما خزان پرورده عشقیم، عیب ما مکن
گر نبیند بویی از بهبود، رنگ زرد ما
مایه ما در سفر، چون آب شد نقصان پذیر
آنچه ماند از مایه، خواهد گشت راه آورد ما
اشکهای گرم ما و آههای سرد ما
کس نداند کز کجا آید مگر هم درد ما
عاقلان را کی خبر باشد زحال عاشقان
کی شناسد درد ما جز آنکه باشد مرد ما
خام بیدردی چه داند اشک گرم و آه سرد
[...]
خاک شد تا در ره او جسم غم پرورد ما
نازها بر دیدة افلاک دارد گرد ما
دوستداران را به مرگ خویش راضی کردهایم
عاقبت درمان درد عالمی شد درد ما
یار بیپروا و یاران بیوفا، طالع زبون
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.