|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و تجربیات عاشقانه اشاره دارد. شاعر خود را به عنوان فرزندی از عشق معرفی میکند و به نقصها و کمبودهای خود اشاره میکند. او میگوید که مانند آب در سفر، دچار نواقص میشود و نکتهای در مورد ادامهدار بودن عشق و معانی آن بیان میکند. به طور کلی، شعر به زیبایی و زوال عشق و تلاش برای ادامهدادن آن میپردازد.
هوش مصنوعی: ما تحت تأثیر عشق و احساسات عاطفی هستیم و به همین دلیل، اگر کسی نتواند نشانهای از بهبود و ارتقاء در ما ببیند، نباید به ما ایراد بگیرد. رنگ زرد ما، نمادی از حالتی خاص و اندوهگین است که ناشی از عشق است.
هوش مصنوعی: در سفر، مایه و منابع ما چون آب، همیشه در حال کاهش است. آنچه که باقی میماند از این مایه، در نهایت به ما کمک خواهد کرد تا به هدفهایمان برسیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گشته در راهت غبار آلود روی زرد ما
میرسیم از گرد راه اینست راه آورد ما
در هوای شمع رویت قطرههای اشک گرم
دم به دم بر چهره میبندد ز آه سرد ما
بس که از یاران هم دردان جدا افتادهایم
[...]
صبح بر خورشید می لرزد ز آه سرد ما
کوه می دزدد کمر در زیر بار درد ما
از رگ خامی نباشد میوه ما ریشه دار
پختگی پیداست چون آتش ز رنگ زرد ما
فتح ما آزاد مردان در شکست خود بود
[...]
کهربا گشتیم و کس باور ندارد درد ما
درد ما کی می شود ثابت به رنگ زرد ما
همچو مردان، پا به دفع بخت بد، قایم نکرد
نام جرات چون برآرد طالع نامرد ما؟
اشکهای گرم ما و آههای سرد ما
کس نداند کز کجا آید مگر هم درد ما
عاقلان را کی خبر باشد زحال عاشقان
کی شناسد درد ما جز آنکه باشد مرد ما
خام بیدردی چه داند اشک گرم و آه سرد
[...]
خاک شد تا در ره او جسم غم پرورد ما
نازها بر دیدة افلاک دارد گرد ما
دوستداران را به مرگ خویش راضی کردهایم
عاقبت درمان درد عالمی شد درد ما
یار بیپروا و یاران بیوفا، طالع زبون
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.