ای به دلم گرفته جا دمبدم از نظر مرو
مرهم سینه چون تویی مردم دیده هم تو شو
خرمن صبر شد به باد از غم عمر کاه تو
لیک بود هزار ازین بر چو تویی به نیم جو
من که و فکر عافیت خاصه که شد به عشق تو
دل به کمند غم زبون جان به کف بلا گرو
چند به هرزه صوفیا گوش به بانگ نی نهی
حالت و وجد بایدت ناله زار من شنو
غاشیه تو چون کشم چشم پر اشک کرده پا
پای من آبله همه بارگی تو تیزرو
تخم شکیب کشته ام وه که خیال ابرویت
سبز نگشته کشت من داس کشد پی درو
جامی خسته را که شد کشته تیغ غمزه ات
لعل حیات بخش تو داد به خنده جان تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هین کژ و راست میروی باز چه خوردهای بگو
مست و خراب میروی خانه به خانه کو به کو
با کی حریف بودهای بوسه ز کی ربودهای
زلف که را گشودهای حلقه به حلقه مو به مو
نی تو حریف کی کنی ای همه چشم و روشنی
[...]
گر شبکی نشستمی با بُتِ خویش رو به رو
وه که چه عیش کردمی تازه به تازه نو به نو
گه لبکش مزیدمی گه زنخش گزیدمی
گه گلِ وصل چیدمی رنگ به رنگ بو به بو
گه شکرش ربودمی گه کمرش گشودمی
[...]
هندوی زلف سرکشت با تو نشسته رو به رو
حال مشوش مرا با تو گشود مو به مو
از همه سوی میدهد، بوی حبیب لاجرم
میروم از هوای تو، همچو نسیم سو به سو
کرد ز سر حال من، مردم شهر را خبر
[...]
قبله جان من تویی، گیل فرشته رنگ و بو
ماه سپهر مکرمت، سرو ریاض آرزو
گیل نهای، فرشتهای، وز دل و جان سرشتهای
گیل که بو؟ که بو چنین حوروَش و فرشتهخو؟
می دل و دین تی فدا، خوا ببری که وس خوشی
[...]
پیک صبا ز کوی او آمد و داد بوی او
گفت که ها بگیر هی آیت رحمتی ز هو
از دم روح پرورش یافت حیات جان من
چون نفس مسیح کان یافت وفات را رفو
شد دم عنبرین او عطر مشام جان و دل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.