روزگاریست که ارباب ریا معتبرند
اهل تزویر بر اصحاب صفا مفتخرند
بیبصر بوالهوسان بس که شده محرم راز
همه در سرزنش و شنعت اهل نظرند
مویسان عاشق صادق پی دلجویی دوست
کامجویان ز میان دست هوس در کمرند
خفتگان را زده سر کوکب طالب ز افق
شبنشینان هواخواه ستاره شمرند
نوبت بالفشانی همه با مرغ شب است
آه از این قوم در این دور که صاحبنظرند
جام اغیار لبالب ز می وصل نگار
خیل عشاق همه خسته و خونینجگرند
بس که بیگانه فراوان شده در کشور عشق
آشنایان وفاپیشه به فکر سفرند
هرکجا سر بنهی پای نهندت بر سر
گویی این طایفه مردن نه ز جنس بشرند
هرکجا مال کنی بذل پی جان تواند
تو به آنان که دهی نفع تو را بر ضررند
یک جهان خیل منافق شده در شهری جمع
اولیای تو همانا که به ملک دگرند
دست آشفته بگیر ای که تویی دست خدا
کاین حریفان دغل جمله مطیع عمرند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این رقیبان که بر این گنبد پیروزه درند
گرچه زیرند گهی جمله، همیشه زبرند
گر رقیبان به بصر تیز بوند از بر ما
این رقیبان سماوی همه یکسر بصرند
نامشان زی تو ستاره است ولیکن سوی من
[...]
بچگان ما مانندهٔ شمس و قمرند
زانکه همصورت و همسیرت هر دو پدرند
تابناکند ازیرا که دو علوی گهرند
بچگان آن بنسبتر که ازین باب گرند
ساقیا باده بده تا طرب از سر گیرند
پیش کاین تاج مه از تارک شب برگیرند
شاهدان شمع ز کاشانه برون اندازند
قدسیان مشعله هفت فلک درگیرند
نیکوان پرده بر انداخته در رقص آیند
[...]
آمد آن فصل که در وی همه جز مل نخورند
و آمد آن روز که مرغان همه جز گل نچرند
دلبران بوسه به عشاق دراین فصل دهند
بیدلان پرده اندیشه در این فصل درند
گل و لاله چو رخ و عراض معشوق شدند
[...]
دنیی آن قدر ندارد که بر او رشک برند
یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
نظر آنان که نکردند در این مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحبنظرند
عارفان هر چه ثباتی و بقایی نکند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.