گنجور

حاشیه‌ها

منصور در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:

سلام 

در بیت: هر بن بامداد تو، جانب ما کشی سبو

کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن

به نظرم هوش مصنوعی مصراع دوم را برعکس معنی کرده

AliKhamechian در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲:

چقدر قشنگه!!!

حمید محمدی در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

سوالی دارم ؟

آیا آن شاه نر که در اینجا از او یاد شده است ، پادشاهی همجنسگرا بوده : که میگوید، گر نیستی تو ماده، ز آن شاه ِ نر به رقص آ

 

 

امین در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۳۰ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:

اقا رضا ممنون از زحمات شما. بنظرم شما همه غزلهای حضرت حافظ رو به شیخ شجاع نسبت می دهید که اصلا اینطور نیست مخصوصا در دو بیت اخر کاملا واضح هست که از کسی مثل حافظ بعید است که کنترل فلک رو به یک انسان نسبت بدهد. موفق باشید

دکتر صحافیان در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹:

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز؟/ چه شکر گویمت ای کارساز بنده‌نواز(۲۵۹)

در حیرتم که چگونه چشمم به چهره دلربایش گشوده شد؟چگونه سپاس تو را گویم که خواسته‌ام را برآوردی؟
۲- به عاشق که نیازمند بلاهاست بگو که خاک کویش را از چهره نشوید! آری کیمیایی است که مراد عاشق را خواهد داد.
۳- از سختی‌های طریقت و سلوک روی نگردان! آنکه راه عشق را مردانه می‌رود از دشواری‌هایش نمی‌هراسد.(خانلری: روندگان طریقت ره بلا ورزند/رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز)
۴- مفتی عشق: عاشق اگر وضو با خون دل نگیرد، نمازش درست نیست(مردمان حج کنند و مرا نیز به آن آرام‌دل حجی باشد. آنان گوسپندان قربانی کنند و من خون دل خود را اهدا کنم.ماسینیون، قوس زندگی حلاج، ۲۹)
۵- در این جهان فریب و غیر حقیقی، جز پیاله شراب نگیر و در این جهان که بازی‌ای بیش نیست جز عشق نورز!
۶- به بوسه‌ای کوتاه، دعای اهل دلی را بخر! که این دعا، نیرنگ دشمن را از جسم و جان دور می‌کند.
۷- آری نوای خوش غزل‌های حافظ شیرازی، زمزمه عشق را در سرزمین عراق و حجاز روان کرده است(ایهام: دو پرده موسیقی)
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

 

وحید نجف آبادی در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۶:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳:

آن یـار قرینم باد

برگ بی برگی در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۱ در پاسخ به شاهرخ آسمانی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:

درود بر شما 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۱ - در بیان طلبیدن پروردگار بنده مقرب خود را به خلوت دارالنور و اشاره به آیه ی مبارکه سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی:

مصرع نخست بیت شماره 88 به شکل کنونی درست نیست. متاسفانه، به دلیل ناخوانا بودن بخشی از این مصرع در نسخه خطی مجلس، تصحیح کننده، واژه «سنگ» را جایگزین واژۀ قطعی «لنگ» کرده و بخش ناخوانا را «ایوار» نوشته است. در نتیجه، ناچار شده که برخلاف همه واژه‌نامه‌ها، اسناد و نیز زبان‌های ایرانی، معنی «آراسته و پیراسته» را برای «ایوار» بتراشد. جالب است که شکل کنونی این مصرع، مفهوم روشنی ندارد و با مصرع دوم به طور مطلق ناسازگار می‌باشد.

 

*ایوار = غروب، آغاز شب

 

از دستکاری نوشته بزرگان ایران زمین (سند هویت ملی)، بپرهیزیم.

سخن پایانی:–خوشبختانه با ویرایش مصرع نخست بیت شماره 88، معنی کل بیت نیز روشن می‌شود.

متن بالا صرفا به عنوان سند برای پیگیری پژوهشگران، نگهداری می‌شود.

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۱ - تتمه حکایت پسر مهتر تاجر:

«شبگیر»، آغاز بامداد است و «ایوار» آغاز شب.

غلامحسین مرادی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱:

با عرض سلام و ادب و احترام ،

به نطر میرسد اگر برداشت هوش مصنوعی را از گنجور حذف کنند خیلی بهتر است 

برمک در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۰:

پند هرمز به اپرویز

بدو گفت هرمز که این رای نیست

که اکنون تو را پای برجای نیست

نباشند یاور تو را تازیان

چوجایی نبینند سود و زیان

بدرد دل اندر تو را زار نیز

بدشمن سپارند از بهر چیز

بدین کار پشت تو یزدان بود

همآواز تو بخت خندان بود

چو بگذاشت خواهی همی مرز وبوم

از ایدر برو تازیان تا بروم

سخنهای این بندهٔ چاره جوی

چو رفتی یکایک بقیصر بگوی

بجایی که دین است و هم وخواستست

سلیح و سپاه وی آراستست

فریدونیان نیز خویش تواند

چوکارت شود سخت پیش تواند

فرهود در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۶ در پاسخ به قاصدک الف دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:

هرچقدر تو را ببینم سیر نمی‌شوم

مصرع دوم‌: همچون ترازو که هرچقدر گوهر به‌او می‌دهند همچنان حریص است و پر نمی‌شود.

یعنی تو گوهر و مرواید هستی

(تهی‌چشمی: ولع، حرص) 

همچنین می‌توانید چنین معنی کنید که هرچقدر که از اشتیاق تو اشک بریزم بازهم مشتاق دیدار تو هستم. اگر گوهر را استعاره برای اشک بگیرید.

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۳ - در نعت خواجه کاینات:

به سر بردن خصم چون پی فشرد

به سر برد تیغی که بر سر نبرد

میشه این بیت رو توضیح بدین

شایان شریفی حداد در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۴۳ دربارهٔ قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:

چقدر محشر...

میلاد شریفی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت

خیزد از صحرای ایذج نافه مشک ختن

 

منظور از صحرای ایذه در این بیت شهر ایذه امروزی هست که در گذر زمان از ایذه به ایذه تغییر نام داده این شهر زمانی پایتخت اتابکان لر بوده که حافظ در بیت آخر نیز به اتابک اشاره می‌کند 

ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار

تا از آن جام زرافشان جرعه‌ای بخشد به من

امیر لطف زمان در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » خبیثات » شمارهٔ ۱۶:

منظور از همگر در این شعر، شاعر هم دوره سعدی، مجد همگر است

محمد مهدی فتح اللهی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

البته به گفته‌ی خود شهریار،هر کادی بکنند هم یک بند از حیدربابا درست به فارسی ترجمه نخواهد شد

محمد مهدی فتح اللهی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

لطفا این ترجمه‌ی منظوم را برای حیدر بابا حذف کنید زیرا به درستی معنای مورد نظر استاد شهریار را نمی‌رساند

محمد مهدی فتح اللهی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵ - ارباب زمستان:

به کاخِ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد

ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را

۱
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۵۵۰۵