گنجور

حاشیه‌ها

خلیل شفیعی در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲:

نگاه اول: شرح مختصر غزل ۲۵۲

گر بود عمر، به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر

اگر عمری باقی باشد و بار دیگر به میخانه برسم، جز خدمت به رندان پاک‌دل و بی‌ریا، کاری دیگر انجام نخواهم داد.

خرم آن روز که با دیده گریان بروم
تا زنم آب در میکده، یک بار دگر

خوشا آن روز که با چشمان اشک‌بار به میخانه بازگردم و بار دیگر آستان آن را با اشک‌های خود آب‌پاشی کنم.

معرفت نیست در این قوم، خدا را، سببــی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

به‌خدا در این جماعت معرفتی نیست؛ ای کاش واسطه‌ای پیدا شود تا گوهر وجودم را به خریداری شایسته‌تر عرضه کنم.

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر

اگر یار دیرینه، وفای دوستی را نشناخت و رفت، به‌خدا هرگز دنبال یار دیگری نخواهم رفت.

گر مساعد شودم دایره چرخ کبود
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر

اگر گردش آسمان نیلگون و روزگار با من یاری کند، او را در دور دیگری از گردش زمان، با تدبیر و چرخش چرخ، دوباره به دست خواهم آورد.

عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارند
غمزه شوخش و آن طرّه طرّار دگر

دلم خواهان آرامش است، اگر بگذارند؛ اما عشوه‌ی دلربای یار و آن زلف دلربا، آسایش را از من ربوده‌اند.

راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر

راز پوشیده‌ی عشق ما را ببین که چگونه به نغمه‌ی ساز و آواز، هر لحظه در بازار های مختلف فاش شده و برملا گشته است.

هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر

لحظه‌به‌لحظه از درد عشق تو می‌نالم، چرا که فلک پیوسته قصد دارد دلِ زخم‌خورده‌ام را با آزار تازه‌ای برنجاند.

باز گویم، نه در این واقعه حافظ تنهاست
غرقه گشتند در این بادیه، بسیار دگر

باز می‌گویم که حافظ در این ماجرای عشق تنها نیست؛ بسیاری دیگر نیز در این بیابان حیرانی غرق شده‌اند.

⬅️ خلیل شفیعی (مدرس ادبیات فارسی)

خرداد ماه ۱۴۰۴

پیوند به وبگاه بیرونی

 

علی میراحمدی در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۷ - شگفتی دیگر جزیره که کرگدن داشت:

یر طبق این اشعار یکی از اولین عوامل در خطر انقراض قرار گرفتن کرگدنها جناب گرشاسب بوده است......

همه گنگ تا شب بدینسان بگشت

بیفکند از آن کرگدن سی و هشت

به خنجر سروشان بیفکند و برد

بَر شاه مهراج و او را سپرد

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان و نسب اسکندر:

چنین گوید آن پیر دیرینه سال

ز تاریخ شاهان پیشینه حال

  پیر دیرینه سال چه کسی است؟

امیر م در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۱۹ در پاسخ به امیر کریمی دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۴ - مجذوب تبریزی:

سلام و عرض‌ ارادت

وزن عروضی این غزل مدتی ‌است ذهن حقیر را نیز به خود مشغول کرده! فاعلاتن فاعلاتن فاعلن به نظر کاملا صحیح نمیرسد.

گلناز پورجعفری در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷:

بیت پایانی:

بطور کلی، این غزل را باید باتوجه به موقعیت قرارگیری آن در غزلیات سعدی تعبیر و تفسیر کرد: این غزل (و طبیعتا تمام ابیات آن) در دسته "بدایع" غزلیات سعدی قرار گرفته است.

بیت پایانی همچون سایر ابیات جامع اضداد است؛ که ویژگی بارز غزلیات بدایع است: اجتماع شور و زهد، جوانی و پختگی.

واضح است که خوان درویش (سفره یا طعام درویش) قناعت و ساده زیستی و اکتفاء به حداقل هاست. پس از بدایع و نوبرانه هاست که در سفره او شیرینی باشد آنهم شیرینی توام با چربی! چرا که غالبا مائده یا طعام درویشان نان و نمک، نان و آب و در تشریفاتی ترین حال نان و پنیر است.

سعدی (بعنوان زاهد پخته و جاافتاده) در انتهای کلام مخاطب را_ که احتمالا از شور و جوانی بی‌خبر و دور نیست _ به تعریف و تملّق گوئی از معشوق یا محبوب دعوت و بدان سفارش می کند.

در یک جمله می توان گفت:

ای عاشق بی مایه (ای درویش/ ای بی بهره) تو که چیزی در نزد خود برای تقدیم به محبوب (آن هم محبوبی که نمی‌توانی در نظرش جلوه گری کنی و او را جلب کنی) نداری، لااقل خوش بیان باش و خوش زبان.

فرهود در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۲ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

از بیت قبل:

یعنی همچون مریم هستم که بی‌شوی آبستن شد و همچون آتش‌زنه هستم که آتش از دیگران نمی‌خواهد بلکه آتش او از خود است.

ارتباط آهن و سنگ مربوط به آتش‌زنه است که از یک تکه سنگ‌مخصوص با آهن درست شده‌است.

منظور نظامی در اینجا خلاقیت خود است که از هیچ‌کسی تقلید نکرده است.

فرهود در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۶ در پاسخ به مهرناز دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

(از چند بیت قبل) یعنی فردوسی اگر هرچه را که از باستان شنیده‌بود می‌سرود، خیلی زیاد می‌شد و به‌این کار میل نداشت پس بقیه را برای دوستان گذاشت و بخشید.

در اینجا منظور داستان اسکندر است.

(زله کردن: یعنی بخشیدن از خوان و سفره و غذایی که برای دیگران بفرستند)

 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۱۲ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۰ - رجوع به حدیث بنده ی مقرب:

مصرع دوم بیت شماره 25، واژه «زَنو» (شکل دیگری از واژه «زَلو» به معنی «زالو») درست است. گذاشتن «زلو» به جای «زنو» –آن هم تنها به دلیل برابری معنایی– گنجینه زبان فارسی را تهی می‌کند.

 

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۰ - رجوع به حدیث بنده ی مقرب:

مصرع دوم بیت شماره 3 «آلایِ» نادرست است. متاسفانه این نیز از مواردی است که در نسخه خطی مجلس، علامت تشدید روی واج «ل»، به صورت «آ» دیده شده است؛ بدون آنکه توجهی به معنی و سازگاری دو مصرع بشود.

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

امیرحسین صباغی در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم:

هم این هم مثنوی سوز و گداز به رسم وحشیانۀ ساتی اشاره می‌کنند. معلوم نیست چطور بنظرشان این جهالت محض عاشقانه آمده.

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

یکی مرده‌شخصم به مردی روان

نه از کاروانی و در کاروان

یعنی چه

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۵۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

تقاضای آن شوی چون آیدش‌؟

که از سنگ و آهن برون آیدش 

یعنی چه

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامه‌ها:

دگر از پی دوستان زله کرد یعنی چه

Mahmood Shams در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۵ در پاسخ به سیدمحمد جهانشاهی دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۹۹:

سلام و درود 

 

فکر کنم با توجه به بیت بالا جامه باشه و جامه بنظر درست تر باشه تا خانه 

درون جامه خود ...... 

بهرام چگینی در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:

علت اینکه در بیت آخر حقایقی به جای خاقانی اومده اینه که اول تخلص ایشون حقایقی بوده بعد از داستان هایی و راه یابی به دربار از طرف خاقان اعظم لقب خاقانی میگیرن

بهرام چگینی در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۴:

علت اینکه در بیت آخر حقایقی به جای خاقانی اومده اینه که اول تخلص ایشون حقایقی بوده بعد از داستان هایی و راه یابی به دربار از طرف خاقان اعظم لقب خاقانی میگیرن

دکتر حافظ رهنورد در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

خواجه حافظ در سه بیت اول این غزل گران‌سنگ مطلقن به دنبال تصویرسازی و صور خیال بوده است. او با بسامد کلماتی که در ذیل آمده به این محتوا دست یافته 

عکس روی تو........ آینه‌

.

حسن روی تو........ آینه

..... نقش ..... آیینه

....عکس .... نقش

حتا جلوه در بیت دوم و فروغ رخ در بیت سوم،، بار معنایی نمود کردن را دارد که محتوای مصرع گشایش این غزل است.

توجه داشته باشید که تمام این کلمات یک بار معنایی ژرف دارند و این همانا مجاز بودن است.

تصویر، آینه، عکس، نقش و جلوه‌گری تمامن ابژه هستند و با سوژه متفاوتند. همین کافی‌ست تا بدانیم این غزل عرفانی‌ست و در توصیف پروردگار سروده شده. خواجه حافظ در این غزل به شیوه‌ی خاص خودش خدای را ستوده است و چه جذاب اعلام داشته که تمام تصاویر از اوهام ماست.

 

هادی مردی در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۸ در پاسخ به آرش جوادی دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۲۷ - حکایت پدر بخیل و پسر لاابالی:

در بخش برگردان به زبان ساده  این بیت به درستی معنی شده که میتونید بهره مند بشید 

مهرناز در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار:

چو تاریخ پنجه درآمد به سال

دگرگونه شد بر شتابنده حال

یعنی چه

 

منصور در ‫۲ ماه قبل، شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:

سلام 

در بیت: هر بن بامداد تو، جانب ما کشی سبو

کای تو بدیده روی من روی به این و آن مکن

به نظرم هوش مصنوعی مصراع دوم را برعکس معنی کرده

۱
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۵۵۰۵