ای دل به کوی عشق گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
چوگان حکم در کف و گویی نمیزنی
باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی
این خون که موج میزند اندر جگر تو را
در کار رنگ و بوی نگاری نمیکنی
مشکین از آن نشد دمِ خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمیکنی
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحملِ خاری نمیکنی
در آستین جان تو صد نافه مدرج است
وان را فدای طرهٔ یاری نمیکنی
ساغر لطیف و دلکش و می افکنی به خاک
واندیشه از بلای خماری نمیکنی
حافظ برو که بندگی پادشاه وقت
گر جمله میکنند تو باری نمیکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به معشوق و عشق اشاره میکند و از بیعملی دل شکایت دارد. او به دل میگوید که چرا در کوی عشق قدم نمیگذارد و هنوز جمع آوری اسباب میکند بدون اینکه کاری انجام دهد. او از این که نتوانسته به جستجوی مظهر عشق برود و در کارهای معنوی و احساسی تلاش نمیکند، گلایه دارد. شاعر همچنین به زیبایی و لطافت میپردازد و میگوید که درون او احساسات و عواطف بسیاری وجود دارد ولی او به خاطر عشق و معشوق از آنها استفاده نمیکند. در نهایت، حافظ به خود یادآوری میکند که بنده پادشاه زمانه بوده و باید در پی عشق و معنویت باشد.
هوش مصنوعی: ای دل، چرا به مسیر عشق نمیروی؟ تمام وسایل لازم را برای رسیدن به آن داری، اما هیچ تلاشی نمیکنی.
هوش مصنوعی: وقتی چوگان را در دست داری، انگار که گویی هیچ تلاشی برای پیروزی نمیکنی و به شکار نمیروی.
هوش مصنوعی: این خون که در درون تو به تپش درآمده، باعث نمیشود که به زیبایی و جلوههای آن توجه کنی و به نقاشی و آفرینش بپردازی.
هوش مصنوعی: تو زمانی که در حال زندگی هستی، باید همانند نسیم صبحگاهی در کوی محبوب، با لطافت و مهربانی رفتار کنی و به دنبال جلب رضایت او باشی. این کار از آنجا نشأت میگیرد که تو باید در مسیر خلقت خود، به زیبایی و نیکی توجه کنی و این توجه را در رفتار و کردار خود نشان دهی.
هوش مصنوعی: هراسم این است که اگر از این باغ گل برگزینی، ممکن است نتوانی سختیها و مشکلات مرتبط با آن را تحمل کنی.
هوش مصنوعی: در درون جان تو زیباییها و لطافتهای زیادی نهفته است، اما تو برای جلب توجه محبوب خود حاضر نیستی به آنها بها دهی.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت یک فنجان نوشیدنی اشاره دارد و بیان میکند که شخص آن را به زمین میریزد، اما به جای اینکه نگران حال خود و عوارض ناشی از مستی باشد، به فکر و اندیشههای دیگر مشغول است. به طور کلی، نوعی بیتوجهی به عواقب و حالتی از بیخیالی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: حافظ، برو و از خدمت به حاکم زمانه دور شو، زیرا اگر همه مردم در این خدمت باشند، تو نیازی به آن نداری و نمیخواهی خود را درگیر کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.