گنجور

حاشیه‌گذاری‌های فرهود

فرهود


فرهود در ‫۱۲ روز قبل، دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۵ در پاسخ به Mokoshle دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:

پروفسور! از خودم که نگفتم.

در بعضی نسخه‌ها اینطور آمده است. مثلا در این نسخه خطی.

 

فرهود در ‫۱۵ روز قبل، جمعه ۲۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۰۷ در پاسخ به اردشیر دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند:

ظاهرا کامنتی که به آن اشاره کرده‌اید حذف شده است.

پاسخ جایی که گفته‌اید سنایی از «لیلی و مجنون» نگفته، این است که سنایی بجز در قصاید و غزلیاتش حداقل یک مثنوی کوتاه درباره لیلی و مجنون دارد در‌:

حدیقه‌الحدیقه و طریقه‌العشق » باب السابع » بخش ۳۲

لینک در گنجور 

 

 

 

فرهود در ‫۱۸ روز قبل، سه‌شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۴ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند:

پس چرا در نظری که در پایین‌تر این صفحه نوشته‌اید، خلاف این را تایید کرده‌اید؟ در زیر کامنتی که نوشته‌اند «کرد و پارسی از هم جدا شده‌اند» نوشته‌اید:

«صابر جان از نوشتار دانشورانه‌ات سپاسگزارم. مایه برازش ما هستی»

 

نتیجه و جمع این دو کامنت شما می‌شود: کم‌حافظه.

 

 

فرهود در ‫۱۹ روز قبل، دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۱ در پاسخ به صابر دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند:

ناصر خسرو در سفرنامه خود در بازدید از شهر اخلاط (که امروزه در ترکیه قرار دارد‌)، کرد و پارسی را از هم جدا نکرده است. در حالیکه می‌دانیم اکثر آن ناحیه در گذشته و در امروز اکثریت ساکنانش کرد بوده و هستند.

ناصر خسرو » سفرنامه » بخش ۱۳

 

 

فرهود در ‫۱۹ روز قبل، دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۹ در پاسخ به علیرضا دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند:

هیچ می‌دانید که نظامی آش‌دوغ خوشمزه هم می‌پخته است؟!!

چون در جایی گفته:

«‌ تُرکی‌ام را در این حبش نخرند

لاجرم دوغبای خوش نخورند »

اگر منظور نظامی از «دهقان پارسی‌زاد» شخص خاصی باشد به احتمال فراوان سنایی است. بدان که در بسیاری جاها پارسی و ترکی و رومی و ... تشبیهات و استعارات است بعنوان مثال در بیت بالا ترکی  یعنی سپیدی که در مقابل حبش است یعنی سیاهی. 

شخصی ادعای شما را در یک کتاب نوشته و این را مثل شما به عنوان سند آورده و در ویکیپدیای فارسی هم به این کتاب شاهکار استناد شده و در مورد نسب پدر نظامی سند شده است! اما متاسفانه فراموش کرده بیت بالا را نیز به عنوان سند در ویکیپیدیا بیاورد که نظامی آش دوغ خوشمزه هم می‌پخته است.

این کارها یعنی جعل و شیادی.

این مصرع هم از نظامی است: فرزانه سخن سرای بغداد

پس با استدلال شما نظامی اهل بغداد نیز بوده است و این نشان می‌دهد که نظامی  در پختن آش شله‌قلمکار هم دستی داشته است.

 

در مورد اصل و نسب نظامی تنها سند موجود در مخز‌ن‌الاسرار است در بخش «‌یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش‌»‌؛ بقیه گفته‌ها و نوشته‌ها حدس و گمان است.

 

 

فرهود در ‫۲۲ روز قبل، جمعه ۱۷ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب دوم » داستان دهقان با پسر خود:

خُرد در او نگرد‌ یعنی با دقت به آن بنگرد

 

فرهود در ‫۲۴ روز قبل، چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او:

حساب حلقه خواهد کرد گوشم تو ...

تو مْی‌خر بنده تا من مْی‌فروشم !!!؟؟؟؟

اسیری را به وعده شاد مْی‌کن!!؟؟

 

لطفا روی حروف متحرک علامت ساکن نگذارید، واضح است که به معنی بخر و بفروشم است لازم نیست یک غلط املایی را بکار ببرید.

حرف میم در «می‌خر» متحرک به «ای» بعدی است پس گذاشتن علامت ساکن بر روی آن غلط است.

اگر «می‌» به معنی شراب باشد چون «ی» در اینجا، «ی» است نه «ای» ‌؛ گذاشتن علامت کسره بر میم ایرادی ندارد.

 

فرهود در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۹ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل هفدهم - این مقری قرآن را درست می‌خوانَد آری صورت قرآن را درست می‌خواند:

مقری‌: تلاوتگر

قندز‌: پوستین جانور قندز

واسط: یا واسط‌الحجاج شهری بوده است میان کوفه و بصره.

 

 

فرهود در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل شصت و دوم - دوستان را در دل رنجها باشد که آن به هیچ دارو‌یی خوش نشود:

به وقت غرق شدن عجب چنگ در کدام زنی اگرچه همه در‌ بایست است.

 

«بایِست‌» و «دربایست» یعنی لازم‌، ضروری

 

فرهود در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سی و نهم: در آیین کاتب و شرط کاتبی:

در حکایت پایانی: تزویر و مزوری یعنی جعل دست‌خط.

 

فرهود در ‫۱ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۴ در پاسخ به مریم بکوک دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۰ - آگاهی خسرو از رفتن شیرین نزد فرهاد و کشتن فرهاد به مکر:

در صفحه ۲۳۷ توضیحاتی وجود دارد شاید کمک کند.

لینک 

 

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، یکشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۷ در پاسخ به *Nasha دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

مولانا در جای دیگر نیز شیرجو را به معنی شیرخوار و جوینده‌ی شیر بکار برده است:

وقتِ طفلی‌ام که بودم شیرجو

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم:

کافتاب من از حمل شد شاد کی ز بردالعجوزم آید یاد‌‌؟

بردالعجوز اصطلاحی که دورۀ اوج سرما را یادآور می شود. روایت‌های متفاوت از زمان آن وجود دارد؛ به نقل از دانشنامه فارسی در گاه‌شماری قدیم هفت روز از زمستان را گویند که در سال‌های غیر کبیسه، سه روز آخر بهمن و چهار روز اول اسفند، و در سال‌های کبیسه چهار روز آخر بهمن و سه روز اول اسفند است.

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۴ - مقالت سوم در حوادث عالم:

گفته گروهی که به صحرا درند ...

بی‌راه نظامی را پادشاه شاعران نخوانده‌اند:

 

گفته گروهی که به‌صحرا درند

که‌ای خنک آنان که به دریا درند

وانکه به دریا در سختی‌کش است

نعل در آتش که بیابان خوش است

«نظامی»

 

بر سر قایقش اندیشه‌کنان قایق‌بان

دائماً می‌زند از رنج سفر بر سر دریا فریاد:

اگرم کشمکش موج سوی ساحل راهی می‌داد.

*

سخت طوفان‌زده روی دریاست

ناشکیباست به دل قایق‌بان

شب پر از حادثه، دهشت‌افزاست.

*

بر سر ساحل هم لیکن اندیشه‌کنان قایق‌بان

ناشکیباتر بر می‌شود از او فریاد:

کاش بازم ره بر خطه‌ی دریای گران می‌افتاد!

«نیمایوشیج»

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۲ در پاسخ به بیژن آزاد دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم:

غزل عراقی درست است؛ صحنه بزم و رقص است و غزل فراقی بی‌مسماست. 

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۵۴ دربارهٔ عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب سیزدهم: اندر مزاح و نرد و شطرنج و شرایط آن:

«اگر بازی به اوقات باز و مباز الا به مرغی ...»

یعنی اگر شطرنج و تخته‌نرد و ... (شرطی) بازی می‌کنی بعضی اوقات بازی کن نه همیشه.

بر سر پول نقد اصلا شرط نبند بلکه بر چیزهای کوچک مثل مرغ و مهمانی و ... بازی کن و شرط ببند.

و با مقامری (قمارباز) هیچ‌وقت بازی نکن که تو هم به قماربازی معروف می‌شوی (مقامر یعنی قمارباز حرفه‌ای یا معتاد قمار)

 

 

 

فرهود در ‫۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۳۸ دربارهٔ عنصرالمعالی » قابوس‌نامه » باب دوازدهم: اندر مهمانی کردن و مهمان شدن و شرایط آن:

«هر چند که جوانان را راه‌های سبک خوش آید و خواهند»

راه سبُک در اینجا حالتی از موسیقی است. در همین کتاب در «باب سی و ششم: اندر آداب خنیاگری» درباره آن توضیح داده شده است.

 

 

 

 

فرهود در ‫۳ ماه قبل، چهارشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۸ - نعت سوم:

سوی عجم ران، منشین در عرب زرده روز اینک و شبدیز شب

اسب زرده ، آن جنس که به‌غایت زرد بوَد نیک بوَد. (از قابوس‌نامه) برای اطلاع بیشتر از نام‌ اسب‌ها می‌توان به قابوس‌نامه و نوروزنامه مراجعه کرد. این دو کتاب در گنجور قابل دسترسی است.

 

فرهود در ‫۳ ماه قبل، چهارشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۱ در پاسخ به سید محسن دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر:

شاید به این شکل درست باشد:

عروس شب چو نقش افکند بر دست

به شهرآراییِ انجم کله بست

 

 

فرهود در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ ...

از گوشه‌ای برون آ

مصرع دوم همه بیت‌ها یک مکث در وسط دارد، با توجه به این مکث «برون آ» درست‌تر است.

 

۱
۲
۳
۱۱
sunny dark_mode