سین.الف میم در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۲ در پاسخ به اسماء جوان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۰ - ملامتکردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت:
اتفاقا برای من هم سوال شده که چرا خداوندِ علیِ أعلیٰ میقات حضرت موسی(ع) رو در ۳۰ روز به پایان نرساند که اون اختلاف و گمراهی در قوم بنی اسرائیل پیش نیاد؟
این آزمایش این قوم در غیاب پیامبرشان بود
و موردی هم که شما گفتید آزمایش امت آخرالزمان در غیاب پیامبرشان هست، هرچند که در قرآن آیات تطهیر، مودت، ولایت و ... هدایتگرند.
زین سبب پیغامبر با اجتهاد
نام خود وان علی مولا نهاد
گفت هر کو را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست
کیست مولا آنک آزادت کند
بند رقیت ز پایت بر کند.
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۱ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۷۳ - در سپاس حقوقی چند واجب:
چند باشی به این و آن نگران؟ - پند گیر از گذشتن دگران
***
[مولانا - دیوان شمس]
چه نالد نای بیچاره جز آنک در دمد نایی - ببین نیهای اشکسته به گورستان چو میآیی
بمانده از دم نایی نه جان مانده نه گویایی - زبان حالشان گوید که رفت از ما من و مایی
[یزدانپناه عسکری]
نمانده جبر مختاری به گورستان چو میآیی - به وقف نفخ صور آنک در دمد نایی
بمانده از دم نایی چو بودیم در من و مایی - زبان حالشان گوید نه جان مانده نه گویایی
_
آدمی چاره ای ندارد جز زنده بودن، چون حیاتش از نفس دمیدنِ نفس دهش است. و نمونه های جدا افتاده از نفسِ نفس ده را در گورستان ببینید که مرده اند، بی جان و بی زبان شده اند، زبان حالشان زبان بی زبانی است چون مرده اند. و به دلیل مردگی منیّت را از دست داده اند. موتوا قبل ان تموتوا
سفید در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۷ - حکایت در فدا شدن اهل محبت و غنیمت شمردن:
در این مجلس آن کس به کامی رسید
که در دور آخر به جامی رسید
سفید در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۷ - حکایت در فدا شدن اهل محبت و غنیمت شمردن:
اگر عاشقی دامن او بگیر
وگر گویدت جان بده، گو بگیر...
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۵ - سخن دقیقی:
در پژوهه ژول مول اینگونه امده
از ایشان نیاید فزونی بها
کنمشان همه سر ز تنها جدا
-
گمانم اینسان درست است
از ایشان نیاید فزونی بها
کنمشان همه سر ز گردن جدا
مریم بکوک در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۹ در پاسخ به علی گرمشتی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:
اولا ناظری اینجوری نوشته میشه دوما من خیلی محسن رو دوست دارم ولی شما سعی کن هیچوقت شهرام ناظری رو با محسن چاوشی مقایسه نکن. آقای چاوشی هر وقت از پشت دستگاه ها و فیلتراسیونشون اومدن بیرون و یه کنسرت نیم ساعته اجرا کردن اون موقع فرق این دوتا رو متوجه میشید.
عبدالرضا ناظمی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰:
بنام خدا
با عرض احترام خدمت اساتید محترم میخواستم پیشنهاد کنم بیت دیده ام می جست ... را از پنجره (( آیه ۱۳۹ سوره ۷ : اعراف : و لما جائ موسی لمیقا تنا و کلمه ربه قال رب ارنی انظر الیک قال لن ترانی ... ( و چون موسی بوقت مقرر ما آمد وسخن گفت با او پروردگارش گفت : ای پروردگار من بنما مرا که بتو بنگرم . گفت : هر گز مرا نخواهی دید )) بررسی نمایید چرا ؟ چون حضرت سعدی در موارد متعدد چنین راهی را پیموده مجلس سوم از مجالس بنچگانه آنجا که می فرمایند : "... گفت: ارنی، خطاب آمد که ای موسی خودیِ خود با خود داری که اضافه به خود می کنی؟ اَرنی. این حدیث زحمت وجود تو بر نتابد یا تو خود را توانی بود یا ما را، لَنْ ترانی. سلطان شهود ما بر نهادی سایه افکند که او نیست شده باشد و در کتم عدم خود را جای داده، پس از آن ما خود تجلی کنیم. با موسی خود را بگذار و هم به ما، ما را ببین که هر که ما را بیند هم به ما بیند................. " لذا بنظر حقیر منظور از سیماب همان اشاره به خودپسندی ذات انسان دارد که مانع دیدن پروردگار می باشد . نکته دیگر اینکه تصور معنی زیباتر و جالبتر شعر با فتح جیم در می جست و اشاره به باور عامیانه به آمدن مهمان و لذت از کشف این نکته نباید باعث شود فکر کنیم با می جست با ضم جیم شعر جور در نمی آید که اتفاقا بهتر است زیرا می گوید چشمم روی پروردگارم را جستجو می کرد اما گفتند لن ترانی چون خود بین هستی و در چشمت آیینه خود پسندی داری و هر زمان که خود در میانه نبودی خدا را خواهی دید . ... زیاده جسارت شد
سین آشفته در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۳ در پاسخ به امیر محمد حیدری دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
بله به طور قطع اشکال از گیرنده های شماست، اینکه یه نفر عروج رو با یک شعر لمس می کنه و حس می کنه کاملا تجربه خالص و پاکیه و قطعا با قلبی پوشیده از تمسخر حس نمیشه.
و درضمن خیلی ها هستند که با اشعار شعرای بزرگ ما حالتی عرفانی رو تجربه می کنند چون به واقع خود اون عزیزان هم با عشق و عرفان و چیزی فرای واقعیت این اشعار رو سرودن.
با احترام فراوان!
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۰ - نامه فرستادن زال زر به نزد ارده شیر و به مدد طلبیدن گوید:
دگر مام او دخت گرسیوز است
بدین گونه اش ریشه و پروز است
دیده اید ریشه قالین و گلیم و جاجیم را ؟ آنرا پروز گویند و ایرانیان آن را ریشه و پروز میگفتند و برای مردم نژاده نیز بکار میبردند
بدو گفت من خویش گرسیوزم
به شاه آفریدون کشد پروزم
سعید فرامندی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۹ در پاسخ به محمد قاسمی فرد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱:
در بخش 252 کتاب کوش نامه فریدون شاه ،مازندران را اینگونه می نامد
زمین بجه هر که او داندش
جهاندیده مازندران خواندش
بجه را مازندران می گوید که کوش را برای جنگ بدان سرزمین می فرستد
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید:
وانجا کجا خسته بد دوختند
خسته = زخمین
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید:
به نیکان گرای بنیکی بسیج
بنیکی بسیجند و نه به نیکان -
جهن یزداد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۶ - دار زدن ارجاسپ گودرز پیر را گوید:
تن نازکت کش ز گل بود خار
کنون بینم از خار پیکان فگار
خار بچم خراشیده است نه عار - تن از گل عار ندارد -
Azar در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۰ - حکایة و مثل:
ای کاش معنی شعرها رو هم میذاشتید. بعضیاش کمی سختن
یوسف شیردلپور در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:
فوق العاده زیبا و دلنشین در خور تأمل
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
عمریست نفس میکشم و میروم از خویش...
اینبار دل از دوش که انداخته باشند؟
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:
جرم مستان به صفای دل مینا بخشند
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:
من نه آنم که نبخشند مرا یا بخشند...
بزرگمهر در ۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۸:
دانک بسی شکرهاست در گله یا مسلمین.
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت حافظ غ ۹۴
دچار .... در ۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۳۵ در پاسخ به علی لطفیان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲: