گنجور

حاشیه‌ها

سیدمحمدحسین میرفخرائی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۲:

ضمناً به نظر می‌رسد جهت حفظ صحت وزن، مصرع آخر را باید چنین خواند:

عالَم بِگِرِفت، اَللَّهْ اَکبَر

سیدمحمدحسین میرفخرائی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۲:

این غزل را افلاکی در مناقب‌ العارفین در پی دو حدیث نبوی می‌آورد که بنابه نقل او، مولانا آن‌ها را برای اصحاب خود شرح می‌کرده است:

ما رَأَیتُ ٱللّهَ إلّا بِلِباسٍ أَحمَر

و

ما رَأیتُ رَبّی إلّا وَفی حُلَّةٍ حَمراء

هر دو حدیث ــ‌که البته بنده در مجامع حدیثی اثری از آن‌ها نیافتم‌ــ کم‌وبیش چنین معنایی دارند: «خدا را تنها با جامه‌ای سرخ دیدم.»

aksvare در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹۱:

درود دوباره

 

در رج دوم «چون سایه زلف تو» درست است. برای این دیدگاه خود چند دلیل دارم.

 

(به نسخه‌ای برای استناد دسترسی ندارم، اما با بررسی وزن و آهنگ ابیات و معانی شان می‌توان به این نتیجه رسید)

«۱»

خوش آنکه تو

چون سایه ز ُ

نخستین دلیل که میتوان پذیرفت «در سجده فتم» نادرست است.

 

«۲»

شاعر در بیت پنجم، از به خاک کشیده شدن «آن زلف» سخن میگوید.

بهره‌گیری از واژه «آن» تنها در حالتی معنا و جایگاه درستی پیدا می‌کند که پیشتر، درباره «زلف» سخنی به میان آمده باشد‌.

همچنین می‌توان برابر سخن «آن زلف»، پرسید:

شاعر به کدامین زلف اشاره می‌کند؟

پاسخ در رج دوم پیداست.

 

۳)

حتی اگر به فرض محال، «در سجده فتم» درست باشد [که بسیار بعید است]، می‌توان گفت: «چون سایه زلف» بسیار زیباتر است و با ریخت، آهنگ و مفهوم کلی غزل، همخوانی بیشتری دارد.

 

(( همچنان چشم‌براه دیدگاه بزرگان ادب در این باره هستم))

سپاس

میم دال در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۳ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۸:

ظاهرا در مصرع اول به جای کلمه «الم» باید کلمه «دلم» بیاید لازم است مراجعه شود.

جعفر کمالی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

خیلی عجیب است که این غزل در توصیف شاه منصور مظفری،آخرین امیر ایراندوست پارس بود که با یورش ناجوانمردانه تیمور لنگ بشهادت رسید،آنچه در تاریخ آمده است یکه به قلب سواران تاتار و مغول زد،خداوندا نگهدارش که بر قلب سواران زد. و حقیقتا جان سپارید،ره جان سپاران زد.(همانند کورش کوچک در جنگ با برادرش برای تصاحب تخت شاهی از برادر تاجدارش)بماند به هر روی این شعر به جان سپاریدن شاه منصور،که حافظ او را بسیار ستوده،و شرح حمله دو سپاه،انطباق یا تقارن زمانی بسیار دارد.چنانکه نقل شده شاه منصور خود را به نزدیک تیمور لنگ رسانید و نزدیک بود که با ضربتی معدومش کند  گجستگ را،که بخت یاریش نکرد و ضربت  شمشیر شاه منصور بر خفتان تیمور نشت،خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین،خداوندا نگهدارش که بر قلب سواران زد.این غزل به ظن من شرح جنگی را توصیف میکند،و نه برای یار و عشقش سروده شده باشد.

عبدالرضا ناظمی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:

درود   خواستم در معنی حلقه فرنگی  از  نظر دوستان استفاده ببرم  آنچه می دانم  اینست که در شرحِ آقای خَطیب رَهبر یا مرحومِ برگ‌نیسی  «فرنگی» و «حلقه فرنگی» را با زرهِ فرنگی و زرهِ ساخته فرنگ تطبیق کرده‌اند و احتمالا  آنهم از  بیت زیر نشات گرفته است :

خطِ ماهرویان چو مشکِ تتاری      سرِ زلفِ خوبان چو درعِ فرنگی

بنظر حقیر شاید معنی زنار هم بدهد  اما  احتمال اینکه منظورشان  زنجیرهای ساخت فرنگ بوده باشد هم هست زیرا تشبیه حلقه و زنجیر و زلف رایج بوده است .

سلسلۀ موی دوست حلقۀ دام بلاست

مهربانی

قطره بقایی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:

وزن را با شد و مد بنویسید خواننده گیچ میشود
نوع اول( متفاعِلُتن متفاعِلُتن متفاعِلُتن متفاعِلُتن)
نوع دوم( فَعَلن فَعَلن فَعَلن فَعَلن فَعَلن فَعَلن فَعَلن فَعَلن )
سمبول هجای کوته (ه)
سمبول هجای بلند( ا )
نمایش متفاعلتن بر اساس سمبول( ه ه ا ه ه ا)
والسلام

جاوید وطنخواه در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹:

درود بر شما

هر چه گشتم (پیر من و مراد من.....) را نیافتم

فاطمه ه در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی پوران دخت » پادشاهی پوران دخت:

کسی می‌دونه منظور از «چو زن شاه شد کارها گشت خام» چیه؟

چرا جناب فردوسی اول اینطوری میگه و بعد شروع می‌کنه به بیان عدالت و خوبی های حکومت پوران دخت؟

دلیل این تناقض چیه؟

Mh Gh در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

درود 

من سواد ادبیاتی ندارم اما یک چیزی که باید بگم اینه که در بین معانی کلمات همیشه منظور شاعر نهفته نیست. اشعار مولانا با ساده ترین کلمات بیان شدن.تنها کلیدی که منظورش را می‌رسونه اینکه قلب عاشقی داشته باشید.

مسافر در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

سلام

این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 975 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است

می توانید ویدیو و صوت شرح  غزل را در آدرسهای  زیر پیدا کنید:

parvizshahbazi

aparat

علی محمّدی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۸ در پاسخ به nabavar دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵:

از نزاع روم و یونان و عرب

حل نشد اشکال انگور و عنب

تا سلیمان لسین معنوی

در نیاید بر نخیزد این

دوی

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۱ دربارهٔ عراقی » لمعات » لمعۀ هفدهم:

1- معشوق هر لحظه از دریچۀ هر صفتی با عاشق روی دیگر نماید،‌عین عاشق از پرتو روی او هر دم روشنائی دیگر یابد، هر چند جمال بیش عرضه کند، عشق غالب تر آید، و هرچند عشق مستولی‌تر گردد، جمال خوب‌تر نماید و بیگانگی معشوق از عاشق بیشتر شود، تا عاشق از جفای معشوق در عشق گریزد و از دو گانگی در یگانگی آویزد، گفته‌اند:‌ ظهور انوار بقدر استعداد است و فیض بقدر قابلیت.

***

[یزدانپناه عسکری]

توحید:
در فلسفه فلوطین، فیضان های فیوضات در سطوح و مراتب از مقام احدیت جاری است. که بشر راهی بر [تعقل قلب] و درک آن ندارد.
-
[خلق عالم منوط بر اراده فیوضات احدیت، جامع اسماء، مقام واحدیت، الله تعالی است.]

______

مجتبی احمدی زاده در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:

خیام !

کدام شاعر مانند تو حقیقت زندگی را برای ما عیان کرده ؟

 

درود و سلام بر روح و روان پاک تو 

مجتبی احمدی زاده در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۰ در پاسخ به ارسلان دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۶:

درود بر مولای درویشان و وموحدان

سید محسن در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۹:

درود بر آقا وحید--در این مصرع یعنی قانون چشمان شوخ--ناموس در این شعر یعنی رسم--قانون و احتمالا شرف --ولی از میان معانی گوناگون من رسم و قانون را برگزیدم که بیشتر به معنای شعر می خورد

بردیا در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - فی المدیحه:

خیییلی قشنگه !

رضا صدر در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳ - مکاتبۀ منظوم:

عزیزان گنجور: در بیت دوم و سوم مصرع‌ها جابجا شده‌اند، در مقایسه با نسخه‌ی شادروان محجوب.  البته از نظر معنی هم روشنه که باید برعکس باشه ،به خصوص بیت سوم:

هفت و نیم است ای جوان پهلوان

قدر وقت دوستانت را بدان

چیست دانی بدتر از مرگ ای نگار؟

انتظار است انتظار است انتظار

با تشکر همیشگی از تلاش بی‌نظیر گردآورندگان گنجور.

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۵ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۳ - حقیر و بی‌خصم دیدن دیده‌های حس صالح و ناقهٔ صالح علیه‌السلام را چون خواهد کی حق لشکری را هلاک کند در نظر ایشان حقیر نماید خصمان را و اندک اگرچه غالب باشد آن خصم و یقللکم فی اعینهم لیقضی الله امرا کان مفعولا:

اقا کوروش عزیز سلام 

متاسفانه علیرغم وجود تعدد حاشیه نویسان در این سایت که بطور معمول وروزانه شاهد درج حواشی فراوان از ایشان هستیم متاسفانه در بیشتر اوقات سوالات دوستان  وحتی به کرات ابهامات بنده که مورد پرسش واقع شده بی پاسخ میماند وبیشتر شاهد بحث‌های بی پایه به دنبال کشف مذهب بزرگان ادبی ویا تبلیغ آثار خوانندگان این اشعار هستیم که جای افسوس است حال با بضاعت فهم خودم برداشتم را خدمتتان ذیلا ارایه مینمایم شاید مفید واقع گردد.

     با عنایت به معنای ابیات این بخش از آنجایی که صالح(ع) از روی شفقت بر عذابی که بر قومش نازل شده نوحه گری وگریه وناله میکند  وبقول مولانا از دریای جود وکرمش قطرات اشک باریدن میگیرد عقل به او هشدار میدهد که از برای چه برای این قوم که زبانی زهر آگین ودلی تاریک ولشکری پر کینه وشوم ودست وپای وچشم کژ دارند ناراحتی وگریان ، این جماعت در سایه تقلید از گذشتگان ودر پناه پرچم‌های نقل گذشته آرمیده‌اند واین ظاهر بینان به تقلید فقط برای محفوظات خود ارزش قایلند وبر روی اندرزهای تو ودیگر پیران مرشد به راحتی پا میگذارند آنان خریدار نصایح پیر نیستند و چشم وگوش آنان بدنبال ریاکاری است نه در پی کشف حقیقت و پیروخر وکودن گشته اند پس نگران اوضاع آنان مباش حالا میرسیم به بیت مورد سوال حضرتعالی در اینجا آن هاتف درونی به صالح میگه خداوند از بهشت برین بندگان واولیای خود رابر زمین میفرستد تادوزخیان وبد صفتان را به آنها نشان دهد. سقر پروردگان یعنی کسانی که برای دوزخ پرورده میشوند. 

شاد باشی عزیز

ATAA در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:

مخاطب این رباعی کسانی هستند که مقام انسان رو انقدر بالا برده اند تا اینکه فکر میکنند عالم برای انسان خلق شده

در حالیکه این انسان است که محصول کارکرد دنیا بوده و بود و نبودش هم تاثیری بر دنیا نداره. 

در جای دیگه میفرماد آمد مگسی پدید و ناپیدا شد...

 

۱
۴۹۸
۴۹۹
۵۰۰
۵۰۱
۵۰۲
۵۲۶۵