گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۹ - فی مدح الامیر الاعظم الاعدل الاکرم الشهریار المعظم خسرو الغازی مبارز الحق و الدنیا و الدین محمد زید عدله فی طرح الالف

 

ترکی که بر قمر ز شبس طوق عنبریست

در حسن برگزیده ی نه چرخ چنبریست

کویش حریم جنت و بویش نسیم خلد

مویش بنفشه ی تر و رویش گل طریست

هر چند نیست یکسر مویش ز مهر بهر

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - فی مدح صاحب الاعظم ناصر الدولة و الدین علی

 

چون لعل آفتاب بر آمد زکان چرخ

بفروخت شمع مشرقی از شمعدان چرخ

شهباز آتشین پر خور چون هوا گرفت

پرواز کرد زاغ شب از آشیان چرخ

دلو زحل فرو شده بود آن نفس بچاه

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - فی مدح الملک الاعظم معز الدنیا و الدین ملک حسین طاب ثراه

 

آن بحر دم کشت و ازو دهر پر بخار

با کوه آتشست و ازو چرخ پر شرار

چون ابر بر بلندی و چون قطره در نشیب

چون سیل بر سواحل و چون موج در بحار

سوی فراز شیر فلک زو در ارتعاش

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - فی مدح الصاحب الاعظم منشی الممالک الایلخانیه صدر الدین یحیی القزوینی

 

چو نشد ز بام طارم این نیلگون حصار

منجوق چتر خسرو سیاره آشکار

از موکب طلایه سلطان نیمروز

بشکست قلب کوکبه ی خیل زنگبار

دامن کشان ز کلّه زربفت شد پدید

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - فی مدح صاحب الاعظم تاج الدولة و الدین العراقی و تهنیة بالزفاف

 

چون نو عروس حجله ی سیمین زرنگار

در رخ کشید طره ی مشکین مشگبار

شد والی ولایت چین شهریار شام

زد خیمه بر بلاد ختن شاه زنگبار

بستند بر افق ز شفق لاله گون تتق

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - فی الافتخارات و المباهات

 

سطریست هر دو کون از اوراق دفترم

حرفیست کاف و نون ز حروف محررّم

کرسی نهند تخت نشینان عرشیم

میدان دهند شاهسواران اخترم

چون در سرادقات معانی کنم نزول

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - فی مدح الامیر الاعظم جلال الدنیا و الدین ارپه بیک و یصف السیف

 

آن چیست عکس بیرق زرین آسمان

یا برق تیغ خسرو کیخسرو آستان

چون چرخ بیقرار و ازو چرخ را قرار

زو فتنه بی نشان و ازو فتنه را نشان

همچون سماک رامح و زو رأس را هراس

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - فی مدح امیر الاعظم الشهریار المعظم والی السیف و القلم خسرو غازی المنصور مبارز الحق و الدین محمد زید عدله و یصف الحمام

 

ای پیکر منور محرور خوی چکان

ثعبان آتشین دم روئینه استخوان

گوئی سمندری که در آتش کنی قرار

یا مرغ آبیی که در آبت بود مکان

با آتشت مقارنه از خاکت ارتفاع

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - فی مدح الصاحب الاعظم فخر الدولة و الدین التبریزی و یذکر ابتهاجه بصحة الوزیر العادل غیاث الدین محمد

 

چون سرخ گل بر آمد ازین سبز بوستان

آفاق شد ز مرغ سحر خوان پر از فغان

خاتون نیمروز برون آمد از افق

از روی دلفروز بر افکند طیلسان

پیدا شد از افق علم خسرو ختا

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۵۹ - فی مدح الامیر اعظم الاعدل الاکرم جلال الحق و الدنیا و الدین مسعود

 

ای آب نزد کلک تو تیغ اکاسره

وی خاک پیش کاخ تو قصر قیاصره

مرغان خوش نوای گلستان خاطرت

با طایران عالم جان در مناقره

یک مفرد از سپاه تو ده باره کرده پست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - فی التوحید و النعت و مناقب الخلفاء الراشدین رضوان الله علیهم اجمعین

 

ای از تو پر گهر کف دریای پر خروش

هندوی درگهت شب شامی در فروش

استاد کارخانه ی صنعت زدوده زنگ

از روی نه طبقچه ی چرخی هفت جوش

هر شب چراغ کوکب عالم فروز را

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - فی مرثیة ملک الاعظم ناصر الدنیا و الدین محمد بن البرهان

 

رنگ شفق نگر که چو خورشید روشنست

کز خون چشم ما فلک آلوده دامنست

بیژن کجاست ورنه چو نیکو نظر کنی

این خاک توده تیره تر از چاه بیژنست

بهمن پدید نیست وگرنه ز بانگ رعد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - فی مرثیة نوئین الاعظم غیاث الدین کیخسرو و ابیه قطب الدین محمود

 

از گنج دهر بهره بجز زخم مار نیست

وز گلبن زمانه بجز نوک خار نیست

بگذر ز می که مجلسیان وجود او

حاصل ز جام دهر برون از خمار نیست

کو در میان باغ کسی یا کنار گل

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۳ - فی المطایبه

 

روزی وفات یافت امیری در اصفهان

ز آنها که در عراق بشاهی رسیده اند

دیدم جنازه بر کتف تونیان و من

حیران که این جماعت ازین تا چه دیده اند

پرسیدم از کسی که چرا تو نیان شهر

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۹ - فی مدح الامیر الاعظم جلال الدین ارپه بیک طاب ثراه

 

اعظم جلال دولت و دین ارپه کاسمان

بر آستان قدر جلالش گذر نیافت

گردون هزار سال بگرد جهان بگشت

وز خط حکم نافذ او ره بدر نیافت

چون شاهباز همت او دیده باز کرد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲۳ - وله

 

ای رهروان بادیه پیمای چرخ را

رکن بساط مجلس اعلات مرحله

قدر ترا که دانه و دام از معالیست

طاوس گلشن فلک افتاده در تله

خیاط چرخ ساخته از جرم ماه و مهر

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲۶ - وله

 

صدر بلند مرتبه یحیی که معطیی

مانند او ز مادر ارکان نزاده است

سقائی نشستگه او کنم بچشم

هرگه که بینمش که بپای ایستاده است

صدر از برای آن لقبش بر نهاده اند

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

سبحان من یسبّحه الرَّمل فی القفار

سبحان من تقدّسه الحوت فی البحار

صانع مقدّری که شه نیمروز را

منصور کرد بریزک خیل زنگبار

دانا مدبّری که شهنشاه زنک را

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

آن نقش بین که فتنه کند نقش بند را

و آن لعل لب که نرخ شکستست قند را

پندم مده که تا بشنیدم حدیث دوست

در گوش من مجال نماندست پند را

چون از کمند عشق امید خلاص نیست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

آن ماه مهر پیکر نامهربان ما

گفت ای بنطق طوطی شکّرستان ما

وقت سحر شدی بتماشای گل بباغ

شرمت نیامد از رخ چون گلستان ما

در باغ سرور از حیا پای در گلست

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
۳
۷
sunny dark_mode