سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۰ - حکایت
قحطی افتاد وقتی اندر ری
دور از این شهر وز نواحی وی
آن چنان سخت شد برایشان کار
کادمی شد چو گرگ مردمخوار
کرد هر مادری همی گریان
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۱ - اندر صفت مرائی و قرّاء و سالوس گوید
خلق را زیر گنبد دوّار
دیدهها کور و دیدنی بسیار
هرکه از خواندنی کرانه کند
اوستادش به موش خانه کند
نیست اندر جهان نکو نفسی
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۲ - در حق پارسایان گوید
آن کسانی که راه دین رفتند
چهره از تنگ خلق بنهفتند
واسطهٔ عقد سنّیان بودند
نه حروری نه مرجیان بودند
پخته از حسرت طلب گلشان
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
وین گروهی که نو رسیدستند
عشوهٔ جاه و زر خریدستند
سرِ باغ و دل زمین دارند
کی دل عقل و شرع و دین دارند
ماهرویان تیره هوشانند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۴ - در حق کسی گوید از بزرگان غزنین
بگذر از عالمان و درویشان
تو و عام و خصومت ایشان
چون تو از خوان شرع بیقوتی
تو و سالوس و کبر و سنبوتی
هر سخن کان ترا کند فربه
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۵ - در مثالب علوی زرمدی گوید
آخر عمرت از دل تفته
همچو بر کودک اوّل هفته
گربه گر شد به لقمه شاد از تو
گوش و بینی دهد به باد از تو
جنس آنها که نامسلمانند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۶ - در هجو شعراء بد گوید
یک رمه ناشیان شعر پراش
خویشتن کردهاند شعر تراش
قالب و قلبشان سلیم و لئیم
خاطر و خطشان عقیم و سقیم
همه بر درگه فرامشتی
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۷ - اندر هجو حکیم طالعی گوید
وین دگر هست شاعری به دروغ
که ندارد سخنش ایچ فروغ
چون پیازست شعرش ارچه نکوست
تا به پایان چو بنگری همه پوست
دل و جان تیره همچو تودهٔ گرد
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۸ - دیگری را گوید
بوده مامات اسب و بابات خر
تو مشو تر چو خوانمت استر
بدخو از بینکاح زاده بتر
زانک ازو بار به کشد استر
رو که دین را به شعرک و ناموس
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۹ - در مذمّت خدمت مخلوق گوید
وان کسانی که بارِ خلق کشند
زان عمل سال و ماه شاد و گشند
سال و مه از برای نیک و بدی
شده راضی به جور همچو خودی
ابلهی را خدایگان خوانند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۰ - التمثّل فیالقناعة و ترک الحاجة
بود بقراط را خُمی مسکن
بودش آن خُم به جای پیراهن
روزی از اتفاق سرما یافت
از سوی خم به سوی دشت شتافت
پادشاه زمان برو بگذشت
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۱ - حکایت
دید وقتی عزیز عزرائیل
سمج لقمان سبیل سیر سبیل
سقف بامش پر از خلل چو خلال
چوب باریک و کوژ قد چو هلال
در و دیوار رخنه چون غربال
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۲ - در مذمّت طبیبان جاهل گوید
وین اطبا که خالیاند از طبّ
هیچ نشناخته ز نوبت غبّ
از حمیّات غافل و انواع
وجه اجناس اربع الارباع
نه ز نبضاند عالم و نه ز آب
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۳ - در مناقب اطباء عالِم گوید قالالنّبی صلیاللّٰه علیه وسلّم فی شأنهم العلم علمان علمالابدان و علمالادیان
باز مردی که وی طبیب بُوَد
در سخن حاذق و ادیب بُوَد
کرده باشد ز اوستاد قبول
خوانده باشد بسی کتاب اصول
در ریاضی برد به دانش راه
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۴ - تفصیل العلل و هی خمسون نوعا
نبض و قاروره و رسوب و علل
داخل و خارج و فساد و خلل
گر تو پرسی ز حدّ طب که چه چیز
چون توان کرد اندر آن تمییز
علّت سکته و حریف و دسم
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۵ - فی تفصیل العلل و بیانالامراض
سکته از انسداد بطن دماغ
که تمامی نیابد استفراغ
بشنو از من تو حدّ و وصف حریف
خوردن و خارش زبان لطیف
وسم از او خشونتی که بود
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۶ - در طبیبان نادان گوید
این نمودیم حدّ این پنجاه
کرد باید کنون سخن کوتاه
حکما جمله حدّ این امراض
این نهادند بر سواد و بیاض
از اطباء عام این ایّام
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۷ - در صفت منجّم حاذق و منافق و تمثیل اصحاب دعوی به غیر معنی فی بطلان احکام النجوم و صفة هیئةالفلک و واضع هذاالعلم، قال النبّی علیهالسّلام: النجوم حق و احکامها باطل، و قال علیهالسّلام: من آمن بالنجوم فقد کفر، و قال علیهالسّلام: تعلموا منالنجوم ماتعرفون به ساعات اللیل والنهار، و قال امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام: تعلموا بالنجوم فانه علم من علومالنبوة و قالاللّٰه تعالی: والسماء ذاتالبروج، والشّمس والقمر بحسبان
باز اینها که مرد احکامند
همه در فال و زجر خودکامند
نفس از گردش نجوم زنند
سال و مه فال سعد و شوم زنند
همه جاسوس نجم افلاکند
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۸ - فی صفة الافلاک
فلک تاسع است بر ز افلاک
کین فلکها بود درو چو مغاک
فلک ثامن است جای بروج
واندر آن هفت را دخول و خروج
فلک سابع است آنِ کیوانست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۹ - فی صفةالسّعد والنّحس منالکواکب السبعة
دو ازین هفتگانه نحس نهند
در همه وقتها بَد و تبهند
دو ازو در نهاد مسعودند
فاعل خیر و منبع جودند
دو از این معتدل به خیر و به شر
[...]