سنایی
»
حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه
»
الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین
»
بخش ۴۳ - در مناقب اطباء عالِم گوید قالالنّبی صلیاللّٰه علیه وسلّم فی شأنهم العلم علمان علمالابدان و علمالادیان
باز مردی که وی طبیب بُوَد
در سخن حاذق و ادیب بُوَد
کرده باشد ز اوستاد قبول
خوانده باشد بسی کتاب اصول
در ریاضی برد به دانش راه
وز طبیعی بود به وجه آگاه
داند اسرار علمی و عملی
مسلههای خلافی و جدلی
از برون پی برد به حال درون
داند احوال اندرون ز برون
بیند احوال علّت و امراض
داند اسباب جوهر و اعراض
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، مردی پزشک و دانشمند توصیف میشود که در سخن گفتن ماهر و ادیب است. او از استادان خود آموخته و کتابهای زیادی درباره اصول علم خوانده است. در ریاضیات و علوم طبیعی آگاهی دارد و به خوبی اسرار علمی و عملی را میداند. او میتواند حال درون بیماران را از بیرون تشخیص دهد و با به کارگیری دانش خود، علت و بیماریها را شناسایی کند.
هوش مصنوعی: مردی که در سخن و کلام خود مهارت و دانش دارد، همچون یک پزشک ماهر است.
هوش مصنوعی: شاید از استادش یاد گرفته و کتابهای زیادی درباره اصول را مطالعه کرده باشد.
هوش مصنوعی: در ریاضی، پیروزی به دانشی وابسته است و در علوم طبیعی نیز آگاهی از روشها اهمیت زیادی دارد.
هوش مصنوعی: او به خوبی از رازهای علمی و عملی آگاه است و مسائل مناقشهبرانگیز و بحثهای جدلی را میشناسد.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که انسانها میتوانند از مشاهده رفتارها و وضعیتهای ظاهری دیگران، به احساسات و حالتهای درونی آنها پی ببرند. به عبارت دیگر، آنچه در خارج دیده میشود، گویای احوال درونی افراد است.
هوش مصنوعی: کسی که به وضعیت بیماریها توجه میکند، میتواند منابع و دلایل این مشکلات و تغییرات را بشناسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.