بخش ۳۸ - دیگری را گوید
بوده مامات اسب و بابات خر
تو مشو تر چو خوانمت استر
بدخو از بینکاح زاده بتر
زانک ازو بار به کشد استر
رو که دین را به شعرک و ناموس
نیک پی کور کردی از سالوس
کانکه با چشم عنکبوت بُوَد
مگسش تخم عنزروت بُوَد
از پی شوخ چشمی ای ناکس
دیده صیقلزنی بسان مگس
عقل من چون حدیث تو شنود
گوید ارچه سرِ توش نبود
کان چو طبع خلاف شورانگیز
وان چو دست بهار رنگآمیز
بخورد چشم او چو نوش مگس
چشم دیگر کسان خورد کرگس
نوحهٔ نوحه گر بسی خوشتر
از سخنهای وعظ مادر غر
تا حکیم زمانه احمق شد
دل او عشق باز یرمق شد
هرگز از بهر یک نماز خدای
نبشسته دو دست و روی و نه پای
زان همی گِل خورد چو آبستن
شوی دارد ز شاه و خواجه چو زن
چه عجب زانکه شوی دارد زن
گر شود هر دو سالی آبستن
نوحهگر کز پس تسو گرید
آن نه از چشم کز گلو گرید
هرکجا گربه کشت خالیگر
غذی خواجه گشت خاکستر
ژاژ او مرده نظم من جان دار
نیست شیرآفرین چو گربه نگار
برمن ای سرسبک به خوی و به زیست
یک دو مه صبر کن گرانی چیست
خنک آنکس که چهرهٔ تو ندید
واین سخنهای هزل تو نشنید
هم کنون خود رهیم ازین گفتن
تا ابد هم من از تو هم ز تو من
آن زمانی که رخ نماید اجل
زود گردد به جمله حال بدل
بس کنم زین مثالب تو کنون
که ز اندیشهٔ منست افزون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری انتقادی و طعنهآمیز است که در آن شاعر به موضوعاتی چون ناپاکی و ریاکاری در روابط انسانی اشاره میکند. او به نکوهش رفتارهای زشت و سخیف میپردازد و نسبت به ادعاهای دروغینی که برخی افراد دارند، اعتراض میکند.
شاعر نگاهی تند به افرادی دارد که با ظاهر فریبنده و سخنان زیبا، اما با نیتهای پلید و ناپاک به جامعه آسیب میزنند. او تأکید میکند که عشق و حقیقت از دروغ و ریا فاصله دارند و در روند زندگی باید از ظواهر فریبنده دوری کنیم. در نهایت، شاعر به ناامیدی از دنیای اطرافش و بیفایده بودن گفتگو با افراد نادرست اشاره میکند و خواستار قطع این نوع گفتگوها میباشد.
هوش مصنوعی: در زمانهای گذشته، پدر و مادر تو هر کدام ویژگیهای خاصی داشتند، اما تو نباید مثل یک خر و اسب به دیگران نگاه کنی. وقتی که اسمی از تو میآورند، نباید به خودت اجازه بدهی که دست کم گرفته شوی.
هوش مصنوعی: بدخو که از ازدواج نکردن به دنیا آمده، بدتر از اوست چون او بار سنگینی را بر دوش میکشد.
هوش مصنوعی: اگر کسی دین را با شعر و زیبایی کلام و ارزشهای نیکو تزیین کند، او سالوس و نیرنگباز نیست.
هوش مصنوعی: هر که با نگاهی تاریک و مشکوک به جهان بنگرد، طبیعتاً نتیجهاش هم چیزهای نادرستی خواهد بود.
هوش مصنوعی: ای بیخود، در پی شیطنتهای یک شخص باهوش، مانند مگس برای صیقل دادن بر روی چیزها وقت صرف میکنی.
هوش مصنوعی: وقتی من از تو حرف میزنم، عقل من این را میگوید که درست است، حتی اگر من خودم در آن زمینه تخصصی نداشته باشم.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان دو ویژگی متضاد میپردازد. یکی از آنها که به طبیعت اشاره دارد، حالتی شورانگیز و فعال دارد، در حالی که دیگری مانند دست بهار است که باعث زیبایی و رنگآمیزی میشود. به عبارت دیگر، رفتار و ویژگیهای این دو معانی مختلفی از نشاط و زیبایی را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: چشمان او مانند شراب برای مگس جذاب است، اما چشمان دیگران را همچون شکارچی، کرگس میبلعد.
هوش مصنوعی: نوحهخوانی و نالهکردن برای مصیبتها و دردها به مراتب جذابتر و پرمعناتر از سخنرانیهای موعظهگونه و بیروح است.
هوش مصنوعی: زمانی که دانای عصر به حماقت افتاد، دل او به عشق و شوقی زنده و سرزنده گشت.
هوش مصنوعی: هرگز به خاطر یک نماز، خدا را تنها با دو دست و صورت شسته و بدون شستشوی پای خود عبادت نکن.
هوش مصنوعی: وقتی کسی در شرایطی خاص قرار میگیرد، مانند زن باردار که از خاک و آلودگی آگاه است، باید با احتیاط رفتار کند و از قرینگی و همراهی با افراد برجسته و مهم، همانند شاه و خواجه، دوری کند.
هوش مصنوعی: عجب نیست اگر مردی همسر دارد و هر دو سال یک بار همسرش باردار میشود.
هوش مصنوعی: نوحهگری که پس از تسلیم و به هم ریختگی، میگرید، نه از چشمانش، بلکه از عمق گلو و با تمام وجودش اشک میریزد.
هوش مصنوعی: هر جا که گربهای وجود داشته باشد، اگر در آنجا درختی هم باشد، نشانهای از زندگی و خرمی در آن نخواهد بود و فقط خاکستر باقی میماند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که کنایه به او زده میشود، دیگر وجود ندارد و توجه به او بیفایده است. در عوض، به خالق زیباییها (شیرآفرین) اشاره شده که همچون گربهای زیبا و جذاب است. به طور کلی، حس ناامیدی از اشاره به گذشته و تمرکز بر زیبایی و جذابیت حال حاضر در این متن وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای سرسبک من، با خوی و زندگیات، لطفاً کمی صبر کن و ببین که سنگینی و دشواریها چه معنایی دارند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که چهرهٔ تو را ندیده و از گفتار بیمحتوای تو بیخبر است.
هوش مصنوعی: در حال حاضر از این حرف زدن فاصله میگیریم، زیرا من و تو در هر زمان به نوعی از یکدیگر جدا هستیم.
هوش مصنوعی: زمانی که مرگ سر برسد، تمامی شرایط و اوضاع به سرعت تغییر خواهد کرد.
هوش مصنوعی: من دیگر از این داستانها و سخنان تو دست میکشم، زیرا این افکار به رازهایی دلنشینتر از اندیشههای من اشاره دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.