گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در مدح صاحب عزالدهاقین

 

ترک من مهر و وفا سیرت و آیین نکند

تا که بر برگ گل از غالیه آذین نکند

اندر آذین وی آیین وفا دست امید

تا که نومید ز آذین بود آیین نکند

بیقین دانم کان ترک ستمکاره من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - در مدح امیر اتابک برغوش

 

اندر آورد سپهر از ره تشریف بگوش

حلقه بندگی میراتابک بر غوش

چرخ در گوش کشد حلقه فرمان ورا

دهر مرغاشیه دولت او را بر دوش

تا کله گوشه رسانید ز اقبال بچرخ

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - در مدح امیر اتابک برغوش

 

ببر ای باد صبا مژده بتلقین سروش

بهمه خلق جهان دربدر و گوش بگوش

که شفا یافت سر تاجوران تاج الدین

عین دولت شرف لشکر خلخ برغوش

سرکش توران مسعود که دارد زشرف

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۳ - در مدح شرف الدین محمد

 

آفتاب شرف و حشمت و سلطان شرف

نور گسترد و ضیا بر نسف و اهل نسف

ظل طوبی است بر آنکس که ضیاگستر شد

آفتاب شرف و حشمت و سلطان شرف

آفتاب همه سادات که با طلعت او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - در مدح حسام الدین

 

شاه برهان نسب آنست امام بن امام

خسرو شرع ملک زاده حسام بن حسام

آن حسام بن حسامی که حسام نظرش

هرگز از خصم بالزام نشد باز نیام

به حسامی ز نیام آخته شد زنده به مرگ

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح حسام الدین

 

ای حسام دگر از گوهر والای حسام

ملک کامروا بر علمای اعلام

سیف و برهان و حسام از تو بنازند که تو

خلف صالحی از سیف وز برهان و حسام

اگر اسلاف تو در دار سلامند مقیم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مدح سعدالدین

 

زر طلب کرد ز من آن صنم سیم اندام

که بقد سرو روانست و برخ ماه تمام

چهره بنمودم و گفتم بسزای غم تو

زدم این زر بعیار ندم و مهر و ملام

همه جا گر که بنام ملکان زر زده اند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - در مدح وزیر

 

صاحب عالم عادل ملک اهل قلم

ملکت آرای وزیر ملک ترک و عجم

ملک ترک و عجم را تو وزیری فرخ

همچو برسید صدیق و چو بر آصف جم

آسمان قدر وزیری که بپیروزی بخت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در مدح شاه مسعود

 

عید فرخ بسرای ملک مشرق و چین

بار خواه آمد و زانو زد و بوسید زمین

به زمین بوس چو فردوس بیاراست سرای

بست آیین به جمال ملک مشرق و چین

بستن آیین بر روی زمین نادر نیست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۸ - در مدح دهقان اجل عمیدالدین

 

سرو سیمین من ای من ز غمت زرین پی

دل من با تو چرا چون دل تو با من نی

آن سرافرازی چون سرو تو با من تا چند

وین چونی بی تو تهی دل بدن من تا کی

چون نی تافته ام پی سپر ای آخته سرو

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴ - عهد و وفا

 

ای شده عهد تو بر کینه و پیکار درست

به‌وفا عهد تو ناآمده یک‌بار درست

با من ار عهد تو را نیست درستی و وفا

هست با تو به‌وفا عهد من ای یار درست

بُت دلداری و من عاشق دلدادهٔ تو

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶ - تو چو آهویی

 

غالیه غاشیه زلف پریش تو کشد

تو ازو باز به بیگانه و خویش تو کشد

ریشه جیش ترا خاصیتی دان که ز چرخ

جرم مه را بکمند آرد و پیش تو کشد

ماه گردون بری از جیش تو نتواند برد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - لعبت نخجیری چشم

 

زلف چون قیر تو ای بی تو مرا روز چو قیر

هست شبگیر و رخ خوب تو مه در شبگیر

مه بشبگیر حقیقت ندهد نور چنان

که رخ خوب دلارای تو زان زلف چو قیر

بسر زلف چو نخجیر تو دام دل ماست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹ - با ما تو کجم؟

 

راست اینست که جز با تو بدل راست نیم

جز بر آنراه که رای دل تو خواست نیم

گر کجم با تو بتا یک نفس اندر همه عمر

با خداوند جهان هم نفسی راست نیم

زانکه بر حسن بر افزونی و برکاست نئی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - رمضان آمد

 

رمضان آمد و هر روزه گشائی بر بام

بیکی دست نواله و دگر دست فقاع

آتشی را که کند روزه همه روزه بلند

شامگاهان بیکی لحظه کند پست فقاع

خوشتر است از لب آن روزه گر روزه گشای

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در هجو ابوالحسن حاکم

 

استری کردی ای بوالحسن حاکم خر

استری از خر نشگفت و خری از استر

هم خری کردی و هم استری از خود پیدا

زانکه اصلی چون استر و بد فعل چو خر

استری کردی و خوردی نمک و نان کسی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در هجاء خمخانه

 

این چه دعوی شگرف است بگو ای خر پیر

که منم شاعر لشکر شکن کشور گیر

گر تو لشکر شکنی دانی و کشورگیری

پادشا از چه دهد گنج بلشکر برخیر

چون ترا ندهد از آن تا تو بلشکر شکنی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - مطایبه

 

ایکه با روی نکو . . . ن کلان داری یار

رو بهل خوش خوش بر روی زمین ننگ مدار

خرمن . . . ن را بر باد گروگان کسان

باد کن جان پدر تا نکنندت گه بار

دامن از ساق بلورین بگریبان بر چین

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در هجو شاعری

 

لنگ لنگاک من ای بلمه پیوسته برو

مغ مفلوج زده بر به رخت اف تفو

لنگ مغ زاده گر زاصل و چو مازو بی مغز

روی شسته بحشاشات و تراک و مازو

از ره ایمان در کفر مزیدی که چنین

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴ - عاشقان پیش تو گر تحفه همه جان آرند

 

تاز زبازان که ترا پیش گروگان آرند

تا یکی پس نگری . . . ن به گریبان آرند

بسر حمدان . . . نت چو گریبان گردد

آن گریبان که در او گردن حمدان آرند

چند ازین لاغر . . . ران پس ایشان بطفیل

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode