رمضان آمد و هر روزه گشائی بر بام
بیکی دست نواله و دگر دست فقاع
آتشی را که کند روزه همه روزه بلند
شامگاهان بیکی لحظه کند پست فقاع
خوشتر است از لب آن روزه گر روزه گشای
لب آن کوزه باد لب آن مست فقاع
ماهی از دریا آید بسوی شست بطوع
گر طللی کرده بوی بر سر آن شست فقاع
روزه دارانرا آن منج که در کوزه چکید
زار زوی خود دریده و دل جست فقاع
ای ولینعمت من خوان ترا احمد سرج
بگلاب و شکر و مشک تبت بست فقاع
روز تا شامگه از بهر سر خوان ترا
بر سر خوان تو هر شامی بشکست فقاع
لشکر آرزوی سینه مهمان ترا
در یخ کوفته متواری بنشست فقاع
سال سرتاسر مست می احسان تو ام
ساز وار آید با مردم سر مست فقاع
من خود از خوان عنایت نخوهم برد ولیک
سی شبانگاه مرا راتبه کن شست فقاع
بفقاع تو من از گرمی روزه بر هم
نرهم گر زدم من نفسی رست فقاع
گر بفرمائی بر کوزه دهم بوسه شکر
چون لب من بلب کوزه بپیوست فقاع
دیده حاسد و بدخواه تو بادا جسته
هم بر آنگونه که از کوزه برون جست فقاع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر درباره آمدن ماه رمضان و فضیلت روزهداری است. شاعر به زیباییهای روزه و لذتهای آن اشاره میکند و میگوید که در این ماه، شایسته است که انسان از نعمتها بهرهمند شود. او به مهمانی بزرگ الهی و لذتهای آن اشاره دارد و به طور خاص به لحظه افطار و خوشیهای آن میپردازد. شاعر همچنین به اهمیت پذیرایی و محبت نسبت به دیگران در این ایام میپردازد و دعا میکند که همواره در این حال و هوا باقی بماند. در پایان، او با اشاره به حسادت دیگران، از خداوند طلب میکند که او را در این مسیر هدایت کند.
هوش مصنوعی: رمضان فرارسیده و در هر روز، یک دست با غذا و خوراکی به آسمان میرود و دست دیگر به سمت فقرا و نیازمندان.
هوش مصنوعی: آتشی که به طور مداوم و در طول روز شعلهور است، در یک لحظه در شب به پایین میافتد و خاموش میشود.
هوش مصنوعی: زیباتر از لب آن کسی که روزهاش را باز کند، لب آن کوزه و مستی است که نوشیدنی به همراه دارد.
هوش مصنوعی: ماهی به آرامی از دریا به سمت دست میآید، اگرچه بوی خوشی از بوی طلا در اطراف آن دست وجود دارد.
هوش مصنوعی: روزهداران وقتی از کوزه آب میچکد، دلی زار و غمگین پیدا میکنند و در جستجوی حال خوش میباشند.
هوش مصنوعی: ای عزیز من! سفرهای برای تو آماده کردهام که بر روی آن گل، شکر و مشک چیده شده است و به نوعی خوشبو و دلپذیر است.
هوش مصنوعی: روز تا شب به خاطر تو، هر شب بر سر سفرهات انگشتری شکسته و خاموش نشستهام.
هوش مصنوعی: لشکر آرزوهای قلبی تو که همچون مهمان در دل نشسته، به مانند قطرات یخ در حال ذوب شدن و گریختن است.
هوش مصنوعی: در طول سال، تحت تأثیر نیکیها و مهربانیهای تو هستم، مانند سازی که با مردم مست از شراب و سرخوشی هماهنگ مینوازد.
هوش مصنوعی: من خود از الطاف و محبتها بهرهای نمیبرم، اما ای کاش در سی شب، شبی مرا در حالتی خاص و در شرایطی ویژه بگذرانی که به من آرامش دهد.
هوش مصنوعی: به خاطر تو و گرمای روزهام، هیچگاه از خودم نمیزنم. حتی اگر یک نفس بزنم، این نفس هم به خاطر تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، به کوزهای بوسهای شیرین میزنم، چون لب من به لبِ کوزهی شراب نزدیک است.
هوش مصنوعی: چشمان حاسد و بدخواه تو، همانند آن است که از کوزه، کف روی آب برون جهیده باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.