گنجور

 
۱
۲
۳
۱۱
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴۳ - برای درآمدن به خانهٔ اکفی الکفاة بار خواهد

 

ای خداوندی که از ایام اگر خواهی بیابی

جز نظیر خویش دیگر هرچت از خاطر برآید

تاد اگر خاک سم اسبت به دوزخ برفشاند

تا ابد از آتش او فعل آب کوثر آید

کمترین بندگانت انوری بر در به پایست

[...]

۳ بیت
انوری
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۱

 

لاح فی الافق الثریا اسقنی کاس الحمیا

جامه شب شد دریده جام می برگیر میا

شاه من دریا دل آمد کشتی می ده به دریا

قهوه صهباء بعدالمیت المطروح حیا

مزجها بآلماء اولی فامز جوانشرب هنیئا

[...]

۳ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۳۲

 

ایهاالساقی تفضل واسقنی کاس الشراب

غیر ممزوج بماء بل کنار فی الحباب

خسروا بر تخت شاهی همچو بر چرخ آفتابی

باده خور کز بخت فرخ هرچه می‌خواهی بیابی

لا تلمنی عاذلی فی الشرب ایام الشباب

[...]

۶ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۳

 

یا غزالی یا غزالی لاتَحَدنی بِالوِصالٖ

مع ان تعرف حالی فی فُنونِ الإخِتلالٖ

تو طراز هر جمالی در نهایات کمالی

رشک مشک و غیرت گل هم به خَدّ و هم به خالی

این اشکو حالتی فی قید هجر واشتعالی

[...]

۴ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۴۷

 

اقبلا هذا مکانی منعما لولا زمانی

اسمعی یا نور عقلی صوت قلبی من لسانی

مردم از بهر خدا را ای غلام از دوستکانی

بر کفم نه تا زمانی زین جهان بازم رهانی

بارک الله ملاء بدر انت فی برج نعیم

[...]

۶ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۲۹ - النوبة الثالثة

 

یا حیاة الرّوح مالی لیس لی علمی بحالی

تلک روحی منک ملئی، و سوادی منک خالی‌

۱ بیت
میبدی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹

 

ساقیا توبه شکستم، جرعه‌ای می ده به دستم

من ز می ننگی ندارم، می‌پرستم می‌پرستم

سوختم از خوی خامان، بر شدم زین ناتمامان

ننگم است از ننگ نامان، توبه پیش بت شکستم

رفتم و توبه شکستم، وز همه عیبی برستم

[...]

۹ بیت
عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۱

 

الصلا ای دل اگر در عشق او اقرار داری

الحذر گر ذره‌ای در عشق او انکار داری

کی توانی دید روی گل که همچون خار گشتی

گر زمانی خلوتی داری میان خار داری

تا تو از توی و تویِّ خود برون آیی به‌کلی

[...]

۱۲ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳

 

هین که گردن سست‌کردی‌، کو کبابت‌؟ کو شرابت‌؟

هین که بس تاریک‌رویی‌، ای گرفته آفتابت

یاد داری که ز مستی با خرد استیزه بستی‌؟

چون کلیدش را شکستی‌، از که باشد فتح بابت‌؟

در غم شیرین نجوشی لاجرم سرکه فروشی

[...]

۷ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۲

 

هرچ گویی از بهانه لا نسلم لا نسلم

کار دارم من به خانه لا نسلم لا نسلم

گفته‌ای فردا بیایم لطف و نیکویی نمایم

وعده‌ست این بی‌نشانه لا نسلم لا نسلم

گفته‌ای رنجور دارم دل ز غم پرشور دارم

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱۷

 

قالت الکأس ارفعونی کم تحبسونی

ان جسمی فی زجاج بالنوی لا تکسرونی

اجعلوا الساقی خبیرا عارفا عنه سلونی

اننی لست احب المفتری لا تظلمونی

فاذا انتم سکرتم فوق السکر سکرا

[...]

۵ بیت
مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶

 

هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد

هر که محرابش تو باشی سر ز خلوت برنیارد

روزی اندر خاکت افتم ور به بادم می‌رود سر

کان که در پای تو میرد جان به شیرینی سپارد

من نه آن صورت‌پرستم کز تمنای تو مستم

[...]

۹ بیت
سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲

 

هر که شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد

یا مگس را پر ببندد یا عسل را سر بپوشد

همچنان عاشق نباشد ور بود صادق نباشد

هر که درمان می‌پذیرد یا نصیحت می‌نیوشد

گر مطیع خدمتت را کفر فرمایی بگوید

[...]

۸ بیت
سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۱

 

خوش بوَد یاری و یاری بر کنار سبزه‌زاری

مهربانان، روی بر هم، وز حسودان بر کناری

هر که را با دل‌ستانی عیش می‌افتد زمانی

گو «غنیمت دان که دیگر، دیر دیر افتد شکاری»

راحت جان است رفتن با دلارامی به صحرا

[...]

۱۲ بیت
سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۷

 

خستهٔ تیغ فراقم سخت مشتاقم به غایت

ای صبا آخر چه گردد گر کنی یکدم عنایت؟

بگذری در کوی یارم تا کنی حال دلم را

همچنان کز من شنیدی پیش آن دلبر روایت

یک حکایت سر گذشتم پیش آن جان بازگویی

[...]

۱۰ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷

 

سهمگن آبی که مرغابی در او ایمن نبودی

کمترین موج، آسیا‌سنگ از کنارش در‌رُبودی

۱ بیت
سعدی
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

سال‌ها باید که چون تو ماهی از دوران برآید

یا چو بالای تو سروی خوش زسروستان برآید

در میان کفر زلفت نور ایمان می‌نماید

پیش زلف کافر تو مؤمن از ایمان برآید

چون تماشا را در آیی ای نگارستان به بستان

[...]

۷ بیت
همام تبریزی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

توبه بشکستند ما را برسرجمع آشکارا

برسرجمع آشکارا توبه بشکستند ما را

خسرو فرخنده انجم حکم کرد و کرد پی گم

دیگری را این تحکّم زهره کی بودی و یارا

متقّی مخمر نشاید کارها را وقت باید

[...]

۹ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹۴

 

دلبرا با ما سر پیوند داری یا نداری

راست برگو الله الله راست داری یا نداری

عیب نتوان کرد باید سر به مسکینی نهادن

گر به پیوند چو من شوریده ای سر در نیاری

با تو ما باری به یک دل در میان داریم صد جان

[...]

۷ بیت
حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۱

 

گر به من می آورد باد از عرق چینش نسیمی

نیم جانی دارم ایثارش کنم زان هم به نیمی

نیمه دیگه نگه‌دارم که باز آید نگارم

لایقِ جانان نیازِ جان بود نه زر و سیمی

چون ندارم محرمِ رازِ نهانی با که گویم

[...]

۱۰ بیت
حکیم نزاری
 
 
۱
۲
۳
۱۱
 
تعداد کل نتایج: ۲۰۲