بر سر خاک دوستان، پا نه و دیده برگشا
رو نفسی بخود فرو، یک نفس از خودی برآ
لوح مزار دوستان، پیش نظر نه و، ببین
صورت حال خود ازین، آینه بدن نما
رشحه خون نگر که چون، بسته بغازگی کمر!
خاک سیاه بین چه سان، رفته به جای سرمه ها!
ریخته موی ابروان، گرد عذارها چو خط
کرده ز دیده مردمک، خاک صفت به چهره جا
کرده به رخنه های دل، مور به جای حرص ره
رفته به کاسه های سر، خاک به جای بادها!
در یگانه بوده است، اینکه به خاک گشته گم
چشم زمانه بوده است، اینکه شده است توتیا
آنکه همیشه بودیش،زیر نگین جهان همه
کالبدش بخاک چون نقش نگین گرفته جا
گنبد دخمه بر سرش، جای نشین تاج زر
خاک سیه بفرق وی، نایب سایه هما
نیست بخلوت لحد، مونس وی مگر عمل
کیست بپهلوش بجز، بستر خاک آشنا؟!
رفته ز دست مالها، گشته و بالها قرین
طی شده بیحسابها، مانده بجا حسابها
گفته برمز هر گدا، شکر که شاه نیستم
گفته زبان حال شه، کاش که بودمی گدا!
گوش نمیکند دگر وسوسه های نفس را
واعظ اگر دمی دهد گوش دلی باین صدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اس ارملا اذا عرا
وارع اذالمرء اسا
در دو جهان لطیف و خوش همچو امیر ما کجا
ابروی او گره نشد گر چه که دید صد خطا
چشم گشا و رو نگر جرم بیار و خو نگر
خوی چو آب جو نگر جمله طراوت و صفا
من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او
[...]
صل علی محمدٍ دُرّة تاج الاصطفا
صاحب جیش الاهتدا ناظم عقد الاتّقا
بلبل بوستان شرع اختر آسمان دین
کوکب دُرّی زمین درّی کوکب سما
تاج ده پیمبران باج ستان قیصران
[...]
عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا
راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما
داروی درد عاشقی هست دواش درد دل
نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا
کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان
[...]
ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما
گشته عیان ز روی تو ذات و صفات کبریا
حسن خط جمال تو هست چو عین ذات حق
ذات حق از جمال تو گشت عیان و رونما
عرش خدا چو روی او بود نمود روی از او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.