بر سر خاک دوستان، پا نه و دیده برگشا
رو نفسی بخود فرو، یک نفس از خودی برآ
لوح مزار دوستان، پیش نظر نه و، ببین
صورت حال خود ازین، آینه بدن نما
رشحه خون نگر که چون، بسته بغازگی کمر!
خاک سیاه بین چه سان، رفته به جای سرمه ها!
ریخته موی ابروان، گرد عذارها چو خط
کرده ز دیده مردمک، خاک صفت به چهره جا
کرده به رخنه های دل، مور به جای حرص ره
رفته به کاسه های سر، خاک به جای بادها!
در یگانه بوده است، اینکه به خاک گشته گم
چشم زمانه بوده است، اینکه شده است توتیا
آنکه همیشه بودیش،زیر نگین جهان همه
کالبدش بخاک چون نقش نگین گرفته جا
گنبد دخمه بر سرش، جای نشین تاج زر
خاک سیه بفرق وی، نایب سایه هما
نیست بخلوت لحد، مونس وی مگر عمل
کیست بپهلوش بجز، بستر خاک آشنا؟!
رفته ز دست مالها، گشته و بالها قرین
طی شده بیحسابها، مانده بجا حسابها
گفته برمز هر گدا، شکر که شاه نیستم
گفته زبان حال شه، کاش که بودمی گدا!
گوش نمیکند دگر وسوسه های نفس را
واعظ اگر دمی دهد گوش دلی باین صدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بررسی و تامل در زندگی و مرگ دوستانش میپردازد. او از خواننده میخواهد که به خاک دوستانش توجه کند و به آثار و یادگارهای آنها بنگرد. تصویر میکند که چگونه خاک در جایگاه افراد نشسته و به مرور زمان، زیباییها و ویژگیهای ظاهری آنان را از بین برده است. این شعر تأکید دارد بر بیثباتی دنیا و اینکه همه چیز در نهایت به خاک میرسد. همچنین، شاعر به فلسفه زندگی و مرگ اشاره میکند و بیان میدارد که تنها عمل انسانهاست که در آن دنیا ماندگار میشود. در نهایت، او به سادگی زندگی و مقایسه آن با دنیا و قدرتها اشاره کرده و بر اهمیت توجه به حالات درونی و روحی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: بر سر خاک دوستانت نرو و چشمانت را باز کن. لحظهای به خودت فکر کن و یک نفس از وجود خودت بیرون بیاور.
هوش مصنوعی: بر روی سنگ مزار دوستان، نام و یاد آنها را نادیده نگیر، و در عوض به وضعیت خودت نگاه کن که همچون آینهای حقیقت را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: به این شعر توجه کن که چگونه قطرههای خون بر روی کمر به حالت غم و اندوه دیده میشود! و خاک سیاه را ببین که به جای سرمهها نشسته است! این تصویر به خوبی حال و روز غمانگیز و تیره را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: موهای ابرو به صورت پخش شده است و گرد صورت مانند خطی به وضوح نمایان است، به طوری که مردمک چشمها به حالت خاکی و تاریک بر روی چهره نشسته است.
هوش مصنوعی: در دل آدمی، احساسات و آرزوهای مختلفی وجود دارد که به مرور زمان به شکلی پیچیده و گاه دردناک تبدیل میشود. در این مسیر، انسان به جای اینکه به دنبال خواستههای بیپایه باشد، میتواند از وجود چیزهای ساده و ابتدایی بهرهمند شود. در واقع، وقتی انسان از حریص بودن و دنبال چیزهای سطحی بودن دست بکشد، میتواند به آرامش و معنا در زندگیاش برسد.
هوش مصنوعی: در ابتدا همه چیز در یک حالت یگانه و کامل بوده، اما با گذر زمان و تغییرات، آن حالت به فراموشی سپرده شده و به نوعی زیر سایه و تاثیر گذر زمان قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: کسی که همواره وجود دارد، زیر سلطه جهان، جسم او مانند نقش یک نگین در خاک محو شده است.
هوش مصنوعی: بر فراز سر او، گنبدی تاریک مانند دخمهای است و تاج زرین بر سرش نمینشیند، بلکه خاک سیاه بر سرش قرار دارد. سایه پرنده خوشبختی، جایش را گرفته است.
هوش مصنوعی: در تنهایی قبر، جز عمل انسان هیچ همدمی ندارد و تنها همراه او در آن فضا، خاک است که آشنایی دیرینهای دارد.
هوش مصنوعی: مال و دارایی از دست رفته و پروازها به طریقی دیگر رقم خوردهاند. بیحساب و کتاب گذشتهاند، ولی در نهایت فقط حسابهای مختصر و باقیمانده باقی مانده است.
هوش مصنوعی: هر گدای ستمدیدهای از زبان خودش میگوید که خدا را شکر که من در درگاه شاه نیستم. او آرزو میکند که ای کاش آنقدر بیچاره بود که در کنار دیگر گدایان قرار میگرفت.
هوش مصنوعی: اگر واعظ (معلم یا راهنمای مذهبی) تنها برای یک لحظه به صدای دل گوش دهد و تحت تأثیر وسوسههای نفس قرار نگیرد، به سخنان او گوش میسپارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اس ارملا اذا عرا
وارع اذالمرء اسا
در دو جهان لطیف و خوش همچو امیر ما کجا
ابروی او گره نشد گر چه که دید صد خطا
چشم گشا و رو نگر جرم بیار و خو نگر
خوی چو آب جو نگر جمله طراوت و صفا
من ز سلام گرم او آب شدم ز شرم او
[...]
صل علی محمدٍ دُرّة تاج الاصطفا
صاحب جیش الاهتدا ناظم عقد الاتّقا
بلبل بوستان شرع اختر آسمان دین
کوکب دُرّی زمین درّی کوکب سما
تاج ده پیمبران باج ستان قیصران
[...]
عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا
راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما
داروی درد عاشقی هست دواش درد دل
نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا
کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان
[...]
ای رخ جانفزای تو جام جم جهان نما
گشته عیان ز روی تو ذات و صفات کبریا
حسن خط جمال تو هست چو عین ذات حق
ذات حق از جمال تو گشت عیان و رونما
عرش خدا چو روی او بود نمود روی از او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.