گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

ای روی نکو! روی سوی من کن و بنشین

زنهار ز من دور مدار آن لب شیرین

توسروی وبر پای نکوتر که بود سرو

نی نی که ترا سرو رهی زیبد بنشین

امروز مرا رای چنانست که تاشب

[...]

فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف بن ناصر الدین

 

ای روی نکو! روی سوی من کن و بنشین

زنهار ز من دور مدار آن لب شیرین

فرخی سیستانی
 

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۴

 

از بهر چه، ای پیر هشیوار هنربین،

بر اسپ هوا کرد دلت بار دگر زین؟

دین است نهال شکر حکمت، پورا،

بنشانش و به هر وقت ازو بار شکر چین

مر بند هوا را به جز از حکمت نگشاد

[...]

ناصرخسرو
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان مسعود بن ابراهیم و پسرش شیرزاد عضدالدولة

 

نو گشت به فر ملک این صفه زرین

این صفه زرین که بهشتی است نوآئین

این گنبد ثابت که در او ثابت گشتند

خورشید و مه و مشتری و زهره و پروین

این مجلس خرم که در او چهره نمودند

[...]

ابوالفرج رونی
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳۹۸

 

در زلف تو گویی‌که فکند ای صنم چین

چندان زره و حلقه و چندان شکن و چین

آن سنبل مشکینت ‌که پوشید به سنبل

وان پسته نوشینت‌ ‌که افکند به پروین

خواهی‌که ببینی گل و نسرین شکفته

[...]

امیر معزی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - ترجیع در مدح تاج‌الدین ابوبکربن محمد

 

ای باز پسین زادهٔ مصنوع نخستین

در بخشش و بخشایش و در دانش و در دین

محروم چنانست حسودت که گه خشم

بر وی نکند هیچ کسی جود به نفرین

گر طمع کند بوی خوش از باد صبا هیچ

[...]

سنایی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۲ - در مدیح

 

هان درنگرای صدر مهین بر خلفت هین

در مسند و جای تو بدین رونق و تمکین

دانم که برآسود روان تو درین حال

چون مسند تو یافت بفرزند تو تزیین

ای گشته بفضل و بهنر پشت افاضل

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۱

 

ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آیین؟

گه ساقی جانهایی و گه محتسب دین

عکسی بدل انداز از آن روی دل افروز

روی تو چو ماهست و دلم آینه چین

المنة الله که رسیدیم و چشیدیم

[...]

قاسم انوار
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۸

 

صوفی چه فغان است که من این الی این

این نکته عیان است من العلم الی العین

ماالحاصل فی البین چه گویی سفری کن

چون خضر و بجوی این گهر از مجمع بحرین

در ذمه ما دین بود پرتو هستی

[...]

جامی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

وقت سرما بودی او را پوستین

این کند در عشق، نام دوست، این

شیخ بهایی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در منقبت علی‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام

 

شاهی که از‌و یافته اورنگ شهی زین

سلطان علی موسی جعفر شه کونین

فصیحی هروی
 

حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۰ - در وصف قلم پرتوان خود سروده است

 

ریزد شکرین نکته حزین از نی کلکم

کام همه شکرشکنان ساخته شیرین

از غاشیه داران کمیت است کمیتم

اندیشه چو بندد، به کمیت قلمم زین

خونین جگر ازحسرت او، اخطل واعشی

[...]

حزین لاهیجی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

صوفی چه فغان است که مِنْاَیْن الی اَیْن

این نکته عیان است مِنْالعِلمِ اِلی العَین

جامی مکن اندیشه ز نزدیکی و دوری

لاقُرْبَ ولابُعْدَ ولاوَصْلَ ولابیْنَ

رضاقلی خان هدایت
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳

 

من پیرم و دل مرده تو داری به جبین چین

من خون جگر خورده بود لعل تو رنگین

دامان من از اشک چو چرخ است پر اختر

بینم ز برماه تو طالع شده پروین

از لب به رخ تو است چرا خون کبوتر

[...]

بلند اقبال
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۳ - مسمط غرا در شرح حدیث کساء

 

اذنم بده ای باب که با دیده خونین

از خون حسین گیسوی خود سازم رنگین

فرمود چنین فاطمه را ختم نبیین

تو پنجه گیسو بنمارنگ نگارین

صامت بروجردی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در تهنیت عید مولود قاسم خلد و سقر حیدرحیه در علی علیه‌السلام

 

آن شاه که ترویج از او یافته آئین

بی‌تیغ کجش راست نگشتی علم دین

از وی نه عجب بعد نبی آن همه تمکین

او را چه زیان ورزد اگر خصم بدو کین

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode