گنجور

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷

 

ای باد که بر خاک در دوست گذشتی

پندارمت از روضه بستان بهشتی

دور از سببی نیست که شوریده سودا

هر لحظه چو دیوانه دوان بر در و دشتی

باری مگرت بر رخ جانان نظر افتاد

[...]

سعدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۸

 

چون فتنه شدم بر رخت، ای حور بهشتی

رفتی و مرا در غم خود زار بهشتی

با دست تو من پای فشارم به چه قوت؟

با روی تو من صبر نمایم به چه پشتی؟

بر خاک سر کوی تو یک روز بگریم

[...]

اوحدی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۶

 

آن غالیه‌خط گر سوی ما نامه نوشتی

گردون ورق هستی ما درننوشتی

هرچند که هجران ثمر وصل برآرد

دهقان جهان کاش که این تخم نکِشتی

آمرزش نقد است کسی را که در این جا

[...]

حافظ
 

حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۰

 

اکنون که ز گل باز چمن شد چو بهشتی

ساقی می گلرنگ طلب بر لب کشتی

زنگ غمت از دل می خون‌رنگ برد پاک

بشنو که چنین گفت مرا پاک سرشتی

گر محتسبت بر کدوی باده زند سنگ

[...]

حافظ
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲

 

گر کاتب قدرت به سر من ننوشتی

از صومعه دل میل نکردی به کنشتی

خرم دل آن کس که میسر شود او را

یاری و صراحی شراب و لب کشتی

گو بر سر خم می گلنار بمانید

[...]

صوفی محمد هروی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۸

 

هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی

در زیر فلک نیست چو میخانه بهشتی

تنگ است چنان عرصه افلاک که گویی

چون خانه خم گشته بنا، بر سر خشتی

چون غنچه که باشد که گریبان نکند چاک؟

[...]

قدسی مشهدی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۳

 

در جامة خوبی چه بلا حور سرشتی

چون بند قبا باز کنی طرفه بهشتی

هر کس که کند عیب کسی عیب سرشت است

جز زشت به آیینه که گفتست که زشتی!

گفتی بهلم، روزی بوسی لب لعلم

[...]

فیاض لاهیجی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲

 

ناکرده عمل ای که طلبکار بهشتی

خواهی چه ثمر خورد ز تخمی که نگشتی

صوفی همه تزویر بود کار تو فریاد

زآن دم که کنی خرقه از این پشم که رشتی

نازم به سر کوی خرابات که آنجا

[...]

مشتاق اصفهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸۱

 

بی‌غیر میسر شودت گر لب کشتی

با غیر از آن به که برندت به بهشتی

غلمان چو ندیم است به هر گوشه بهشت است

بی‌دوست بگویید چه حور و چه بهشتی؟

ناچار بود منزل تو روضه رضوان

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۷

 

بگذاشتیم درکف اشرار و گذشتی

ای مرغ بهشتی

صفایی جندقی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در تهنیت مولود مسعود مرکز دایره اصطفا خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله

 

ای پیش نکو چهره تو حور بهشتی

پوشد بستبرق رخش از خجلت زشتی

حسنت ارم مکی و فردوس کنشتی

طوبی زقدت وام کند پاک سرشتی

جیحون یزدی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

ای لعل لبت کوثر و رویت چو بهشتی

از نار محبت تو گِلَم را بسرشتی

گر کفر دو زلفت نبود رهزن ایمان

شیطان صفتش در ره رضوان چه بهشتی

از عشق تو آوَخ که ندانم به سر من

[...]

غبار همدانی
 
 
sunny dark_mode