گنجور

 
۱
۲
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۱ - در مدح سلطان مسعود غزنوی

 

خواهم که بدانم من جانا که چه خوداری

تا از چه برآشوبی، یا از چه بیازاری

گر هیچ سخن گویم با تو ز شکر خوشتر

صد کینه به دل گیری، صد اشک فروباری

بدخو نبدی چونین، بدخوت که کرد آخر

[...]

۴۵ بیت
منوچهری
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۵۲

 

ای جُسته جفاکاری جَسته ز وفاداری

بنمای وفاداری بگذار جفاکاری

آشفته‌ام از عشقت بیهوده چرا شیبی

آزرده‌ام از هجرت بیهوده چه آزاری

سیم‌است مرا در جسم از حسرت و غم خوردن

[...]

۱۹ بیت
امیر معزی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸ - آغاز بداندیشی، فرجام گرفتاری

 

شاهی که بدو نازد شاهی به جهانداری

خواهند به نور از وی اجرام فلک یاری

فرخنده (منوچهر) آن کش دهر برد فرمان

دارد صفت یزدان در قصد نکوکاری

بدخواه ورا خویشی با محنت و درویشی

[...]

۳ بیت
فلکی شروانی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۹

 

ترسا بچه‌ای شنگی زین نادره دلداری

زین خوش نمکی شوخی، زین طرفه جگرخواری

از پستهٔ خندانش هرجا که شکر ریزی

در چاه زنخدانش هر جا که نگونساری

از هر سخن تلخش ره یافته بی دینی

[...]

۱۲ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۷

 

افتاد دل و جانم در فتنه طراری

سنگینک جنگینک سر بسته چو بیماری

آید سوی بی‌خوابی خواهد ز درش آبی

آب چه که می‌خواهد تا درفکند ناری

گوید که به اجرت ده این خانه مرا چندی

[...]

۱۴ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۵

 

امشب پریان را من تا روز به دلداری

در خوردن و شب گردی خواهم که کنم یاری

من شیوه پریان را آموخته‌ام شب‌ها

وقت حشرانگیزی در چالش و میخواری

جنی پنهان باشد در ستر و امان باشد

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۶

 

نظاره چه می‌آیی در حلقه بیداری

گر سینه نپوشانی تیری بخوری کاری

در حلقه سر اندرکن دل را تو قویتر کن

شاهی است تو باور کن بر کرسی جباری

تا بازرهی زان دم تا مست شوی هر دم

[...]

۱۰ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۷

 

گر روی بگردانی تو پشت قوی داری

کان روی چو خورشیدت صد گون کندت یاری

من بی‌رخ چون ماهت گر روی به ماه آرم

مه بی‌تو ز من گیرد صد دوری و بیزاری

جان بی‌تو یتیم آمد مه بی‌تو دو نیم آمد

[...]

۱۴ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۸

 

ای جان و جهان آخر از روی نکوکاری

یک دم چه زیان دارد گر روی به ما آری

ای روی تو چون آتش وی بوی تو چون گل خَوش

یا رب که چه رو داری یا رب که چه بو داری

در پیش دو چشم من پیوسته خیال تو

[...]

۱۰ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۹

 

ای بر سر بازارت صد خرقه به زناری

وز روی تو در عالم هر روی به دیواری

هر ذره ز خورشیدت گویای اناالحقی

هر گوشه چو منصوری آویخته بر داری

این طرفه که از یک خم هر یک ز میی مستند

[...]

۹ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰۰

 

گفتم که بجست آن مه از خانه چو عیاری

تشنیع زنان بودم بر عهد وفاداری

غماز غمت گفتا در خانه بجوی آخر

آن طره که دل دزدد ماننده طراری

در سوخته جان زن از آهن و از سنگش

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » نهم

 

خاموش شو و پس در، تو پردهٔ اسراری

زیرا که سزد ما را جباری و ستاری

۱ بیت
مولانا
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰

 

ترسا بچه‌ای ناگه بر کف می گلناری

از صومعه باز آمد سرمست به عیاری

بنشست چو عیاران آن مونس غم‌خواران

از پسته خندان کرد آغاز شکر باری

افتاد ز عشق او در صومعه غوغایی

[...]

۱۲ بیت
همام تبریزی
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲

 

معذورم اگر ورزم سودای چنین یاری

ای چشم ملامت‌گر بنگر به رخش باری

خامی که بدین صورت در کار نمی‌آید

او را نتوان گفتن جز صورت دیواری

گرد شکرت گردم کز وی مگسی رانم

[...]

۹ بیت
همام تبریزی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۶

 

گر طاقت ما داری در مستی و هشیاری

ورنه سر خود گیری به زان که دل آزاری

هر چیز که دانستی هر چیز که ورزیدی

زان ها همه بازآیی وان ها همه بگذاری

دم دم دلِ مُشتاقان افتد به دگر جایی

[...]

۱۲ بیت
حکیم نزاری
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۳

 

ای بلبل جانم (را) از روی تو گلزاری

رنگیست ز روی تو با هر گل رخساری

از دیدن ماه و خور عار آیدت ای دلبر

گر بهر تماشا را در خود نگری باری

بی معنی عشق تو جان در بدن خاکی

[...]

۱۲ بیت
سیف فرغانی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۸

 

ای بر رخ چون روزت شام خط زنگاری

بی زلف و رخت دارم روزی چو شب تاری

در بارگه وصلت بارم ندهی باری

گر کار کند همت ور یار کند یاری

یاران همه گر یاری با یار نمی‌یارند

[...]

۸ بیت
ناصر بخارایی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

ای بر دل پردردم هردم ز تو آزاری

کی بود و کجا باشد مثل تو دل آزاری

ای جور و جفا کارت، تا کی کشم آزارت

جز جور و جفا با من، هرگز نکنی کاری

ریزی به جفا خونم، آنگاه کنی پرسش

[...]

۱۴ بیت
نسیمی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۳

 

عشق تو دل هرکس بسته است بیک کاری

هر طالب سودی را برده است ببازاری

اینجمع سحرخیزان زو شیفتهٔ مسجد

منصور اناالحق گوی آویخته برداری

در هر سر از او شوری در هر دل از او نوری

[...]

۱۱ بیت
فیض کاشانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۱

 

ای سعی نگون‌، زین دشت‌، در سر چه هوا داری

کز یک دو تپش با خاک چون آبله همواری

صد عشق و هوس داریم، صد دام و قفس داریم

تا نیم نفس داریم کم نیست گرفتاری

پوشیدن اسرارست ای شخص حباب اینجا

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۴