نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۹ - آگاهی مجنون از شوهر کردن لیلی
هم با تو شکیب را دهم ساز
تا عمر کجا عنان کشد باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
مجنون چو گشاد دیده را باز
شخصی بر خویش دید دمساز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
نیکی بکن و به چَه در انداز
کز چه به تو روی برکند باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۳ - انس مجنون با وحوش و سباع
صاحبخبرِ فسانهپرداز
زین قصه خبر چنین کند باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
گه مرثیت پدر کند ساز
وز سنگ سیه برآرد آواز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۵ - رسیدن نامهٔ لیلی به مجنون
آمد چو به هوش خویشتن باز
داد از دل خود شکیب را ساز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
گر خدمت شاه ما کنی ساز
از خوردن این گیا رهی باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
کارَد دو سه تخم را به آغاز
چون کِشته رسید بدروَد باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - خواندن لیلی مجنون را
زد بر ددگان به تندی آواز
تا سر نکشند سوی او باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - خواندن لیلی مجنون را
کرد آنگهی از نشید آواز
این بیتک چند را سرآغاز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروانشاه
بر کام جهان جهان بپرداز
کان به که تو مانی از جهان باز
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروانشاه
در گوش کسی میفکن آن راز
کازرده شوی ز گفتنش باز
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹
ای روی تو شمع پردهٔ راز
در پردهٔ دل غم تو دمساز
بی مهر رخت برون نیاید
از باطن هیچ پرده آواز
از شوق تو میکند همه روز
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰
ای شیوهٔ تو کرشمه و ناز
تا چند کنی کرشمه آغاز
بستی در دیده از جهانم
بر روی تو دیده کی کنم باز
ای جان تو در اشتیاق میسوز
[...]
عطار » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
ای دلبر ماهروی طناز
برقع ز جمال خود برانداز
تا دیده ز پرتو جمالت
چون جام جهان نما کنم باز
ما زنده به بوی جام عشقیم
[...]
عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲
ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
تا سوختهای دمی بنالد
تا شیفتهای شود سرافراز
هین! پرده بساز و خوش همی سوز
[...]
عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴ (در میکده میکشم سبویی - باشد که بیابم از تو بویی)
ای مطرب عشق، ساز بنواز
کان یار نشد هنوز دمساز
دشنام دهد به جای بوسه
و آن نیز به صد کرشمه و ناز
پنهان چه زنم نوای عشقش؟
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۱
ماییم فداییان جانباز
گستاخ و دلیر و جسم پرداز
حیفست که جان پاک ما را
باشد تن خاکسار انباز
ز آغاز همه به آخر آیند
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۳
ای دل تن و جان و عقل در باز
گر پیش وصال میروی باز
خواهی که جمال شاه بینی
بر هم دوزی دو دیده چون باز
نی نی ز من ای دو دیده بشنو
[...]