کسایی » دیوان اشعار » سوگنامه
بادِ صبا درآمد، فردوس گشت صحرا
آراست بوستان را نیسان به فرشِ دیبا
آمد نسیمِ سُنبُل با مُشک و با قَرَنفُل
آورد نامهٔ گُل، بادِ صبا به صَهبا
کُهسار چون زُمُرُّد، نقطه زده ز بُسَّد
[...]

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲
ای کرده فتح و نصرت در مشرق آشکارا
بگذشته زآب جیحون وآتش زده در اعدا
با خیلخیل لشکر چون سیلسیل باران
با فوجفوج موکب چون موجموج دریا
از تودهتوده آهن چون کوه کرده هامون
[...]

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳
ای اصل ملک و دولت ای تاج دین و دنیا
ای عابده چون مریم ای زاهده چو زهرا
ای قبلهٔ دو دولت هر دو پناه عالم
ای مادر دو خسرو هر دو جمال دنیا
شاه جهان محمد شاه زمانه سنجر
[...]

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح ملک نصر الدین اتسز
ای طلعت تو نیکو وی قامت تو زیبا
زلفین تو چون عنبر، رخسار تو چون دیبا
از ماه سما دارای افروخته تر چهره
وز سرو سهی دارای افراخته تر بالا
کاشانهٔ شخص تو زیبد که بود جنت
[...]

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » ملمعات » شمارهٔ ۳۴
در ملکت فریدون می خواه بهمن آسا
کز بهمن و فریدون در ملک یادگاری

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸
این جا کسیست پنهان خود را مگیر تنها
بس تیز گوش دارد مگشا به بد زبان را
بر چشمه ضمیرت کرد آن پری وثاقی
هر صورت خیالت از وی شدست پیدا
هر جا که چشمه باشد باشد مقام پریان
[...]

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » ششم
ای ساقیان مشفق سودا فزود سودا
این زرد چهرگان را حمرا دهید حمرا
ای میر ساقیانم ای دستگیر جانم
هنگام کار آمد مردانه باش مولا
ای عقل و روح مستت آن چیست در دو دستت
[...]

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهل و دوم
گفتا: « اگر تو خواهی، کاشکال را بشویم
ترجیع کن، که تا من احوال را بگویم »
پنبه اگر نکندی، پنبهٔ دگر میفزا
ترجیع دیگر آمد، یک دم به خویش بازآ

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶
عقل از عقیله خیزد، عشق از جنون و سودا
یا رب، چه چاره سازم این درد را مداوا؟
عقلست در تفکر، عشقست در تحیر
این عقل در تدبر، این عشق در علالا
عقلست در تکلف، عشقست در تالف
[...]

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱
تخم هوس مکارید در خاکدان دنیا
نتوان عمارتی ساخت بر روی موج دریا
عالم همه سرابست بودی ندارد از خود
فانی شناسد او را چشمی که هست بینا
تا دیده برگشائی یک مشت خاک بینی
[...]

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵
ما ذرهایم پیشت ای آفتاب جانها
خوردم قسم به رؤیت و اللیل و الضحهیا
او را که علم قاصر از کنه ذات پاکست
سبحان من عرفنا ذکر زبان اشیا
خوانندگان قرآن جز لفظ میندانند
[...]

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳ - وله ایضا
سلطان محمد آن شمع کز پرتو وجودش
گردیده بود گردون محفل فروز دنیا
در صفحهٔ رخش بود رنگ صلاح ظاهر
وز مطلع جبینش نور فلاح پیدا
از بی وفائی عمر ناگه چو رخت بر بست
[...]

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
امروز کو که بیند سرمست و بت پرستیم
آن کو به نیک نامی دی می ستود ما را

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم
ممکن نگشت ما را توبه ز خوبرویان
گیتی به محنت و غم چند آموزد ما را

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸
در کوی حضرت تو، فیض ار گذر ندارد
در بارگاه شاهان، ره نیست هر گدا را

فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸
در کوی حضرت تو، فیض ار گذر ندارد
در بارگاه شاهان، ره نیست هر گدا را

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳
تا زنده است دل، نیست لذت پذیر دنیا
کی میشود نمک سود، ماهی ز شور دریا؟!
چون سایه، چند افتی در پای قصر و ایوان؟
بردار دست از شهر، بگذار سر بصحرا
با سوز عشق باشد، روشن طریق مقصد
[...]

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۳
روزی که آن گل اندام بر پشت زین نهد پا
پیچد عنان به دستش مانند موج دریا
از پا فتد نظاره از خود رود تماشا
هنگام ترکتازی تاقست در نظرها

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳ - تاریخ فوت شیخ المشایخ شیخ عبدالنبی
شیخ ستوده خصلت عبدالنبی که بودش
یکسر صفات نیکو جمله خصال زیبا
دانشوری که بودش از آبگینه دل
روشن چراغ حکمت از نور حق تعالی
بنمود کوکب او رو در نشیب و عالم
[...]

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶
ای ترک پارسی گو ای ماه مجلس آرا
هی هی مکن تو غفلت برخیز و می بده ها
پرده زرخ بیفکن بر گل گلاله بشکن
پائی بکوب و برخیز بزم طرب بیارا
زان بذله های شیرین زان نکته های رنگین
[...]
