گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٨۵ - قصیده در مدح تاج الدین علی سربداری

 

عید آمد ای نگار بده جام خوشگوار

کز جام خوشگوار شود کار چون نگار

بگذشت ماه روزه غنیمت شمار عید

زیرا که هست نوبت این نیز برگذار

برخیز و عزم میکده کن ز آنکه بعد ازین

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٨٧ - ایضاً در تهنیت عید و مدح وجیه الدین مسعود

 

فرخنده باد مقدم عید خجسته فر

بر روزگار دولت دارای بحر و بر

فرمانده بسیط زمین سرور زمان

سلطان وجیه دولت و دین شاه دادگر

آن صفدر زمانه که در شأن رایتش

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٨٩ - ایضاً قصیده در مدح معز الدین حسین کرت

 

منت خدایرا که بتوفیق کردگار

نامی که جست یافت جهانگیر نامدار

نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین

آنکس که روزگار بدو دارد افتخار

هر آرزو که داشت نهان در میان دل

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٩٣ - قصیده در مدح طغایتمورخان

 

هر چند مدتی شدم از روی اضطرار

دور از جناب حضرت میمون شهریار

شاه جهان پناه که بر تخت خسروی

یک تا جور ندید چو او چشم روزگار

شاه جهان طغایتمور خان که ملک را

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٩۴ - مطلع ثانی

 

دولت بود مساعد و اقبال و بخت یار

آنرا که کرد بندگی شاه اختیار

آن شاه داد بخش که دوران دولتش

آرد بمهرگان ستم عهد نو بهار

سلطان شرق و غرب شهنشاه بحر و بر

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٩۶ - قصیده

 

بر من در سعادت و دولت کشاد باز

گردون پس از مشقت و اندوه دیرباز

بگشاد دیده باز همای سعادتم

ز آندم که چشم بسته همی دیدمش چو باز

از سعی دور اختر و توفیق لطف حق

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٩٨ - وله ایضاً قصیده در مدح ملک معزالدین کرت

 

منت خدیرا که پس از هجر دیر باز

بخت رمیده روی بوصلم نهاد باز

اقبال بهر رونق کارم میان ببست

دولت در مراد برویم گشاد باز

چشم مرا چو چشمه خورشید نور داد

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠۶ - وله ایضاً در مدح طغایتمورخان

 

تا شه نهاد پای بر اوج سریر ملک

دولت ز بهر نصرت او شد نصیر ملک

شاه جهان طغایتمورخان که فر اوست

درحادثات دور فلک دستگیر ملک

هرگز مشام جان نشنیدست در جهان

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١١٣ - ایضاً عرض اخلاص و مدح امیر ابونصر بن علی

 

ای پیک پی خجسته نسیم سپیده دم

وی چون مسیح و خضر مبارک دم و قدم

از راه لطف عرضه کن اخلاص بنده وار

جائی که همچو کعبه منیع است و محترم

یعنی جناب آنکه فلک بهر بندگی

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢١ - وله ایضاً

 

هر گه که نام مجلس مولی همی برم

قدر سخن بپایه اعلی همی برم

مولی ملوک مملکه الفضل و العلی

کاندر ثناش شعر بشعری همی برم

ای رکن حصن شرع مشید برای تو

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٢ - وله ایضاً قصیده در مدح زنگی بیک محمد برکال قتلغ

 

ای چشم مست دلربای تو مست از شراب حسن

وی لعل جانفزای تو سیراب از آب حسن

خرم دمی که بر رخت از شعله های می

بینم عرق نشسته چو بر گل گلاب حسن

چون لب بخنده گشائی گمان برم

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٣ - قصیده در مدح نظام الدین یحیی کرابی

 

ای داور زمانه و فرمانده زمین

سلطان نظام ملت و دین شاه راستین

هستی تو تاج سرور شاهان روزگار

و اورنگ خسروی ز تو شد باز شه نشین

هر بامداد بهر شرف بنده وش نهند

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢۵ - وله ایضاً در مدح تاج الدین علی سربداری

 

چون شد سعادت ابدی یار ملک و دین

رونق گرفت بار دگر کار ملک و دین

در دین و ملک آتش فتنه فرو نشاند

مانند آب خنجر سردار ملک و دین

تاج ملوک خواجه علی آنکه زیب و زین

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٧ - ایضاً له در مدح نظام الدین یحیی

 

ساقی بیار باده که چون خلد شد چمن

شد باغ روشن از گهر ابر تیره تن

آهوی سرو نافه بیفکند وزین قبل

باد صبا گرفت دم نافه ختن

زد بر نوای بلبل شیدا چنار دست

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٩ - وله ایضاً در مدح طغایتمورخان

 

منت خدای را که علی غفله الزمان

پیرانه سر بقوت اقبال نوجوان

بزدود سرمه وار مرا تیرگی ز چشم

خاک جناب حضرت سلطان کامران

دارای دین طغایتمورخان که عدل او

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣۵ - وله ایضاً

 

یا رب چه موجبست که دستور شه نشان

والا جلال دولت و دین آصف زمان

مهر سپهر دانش و جان و جهان فضل

حامی ملک و ملت وراعی انس وجان

روزی نپرسد از ره اشفاق و مرحمت

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣۶ - وله ایضاً

 

میمون بود چو طلعت فرخ لقای تو

دیدن علی الصباح رخ دلگشای تو

شاهنشه زمین و زمان تاج ملک و دین

ای تاج خسروان زمان خاکپای تو

منت خدایرا که دگر پی بفال سعد

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣٧ - قصیده ایضاً له

 

آیا بود که باز ببینم جمال شاه

خرم شود بطلعت فرخنده فال شاه

آن بخت کو که سرمه کشم چشم خویش را

از خاک آستانه جاه و جلال شاه

آن دولت از کجا که مشرف کند اگر

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٣٩ - وله در مدح تاج الدین علی سربداری

 

باز آمدم بحضرت سلطان دین پناه

خورشید خسروان جهان سایه اله

نی من بخود بچنین منزلت رسم

مشکل توان رسید ز ماهی بر اوج ماه

گر جذبه عنایت دارای کشورم

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۴٢ - وله ایضاً در مدح پهلوان حسن دامغانی امیر سربداری

 

دارم ز جورت ایصنم عنبرین کله

صد گونه در صمیم سویدای دل گله

شایسته نیست از تو که با آنچنان جمال

با مات هست بسته طریق مجامله

شایسته نیست از تو که با آنچنان جمال

[...]

ابن یمین
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۲
sunny dark_mode