امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - تخیل
چرخ یکی حلقهٔ انگشترین
بر سر یک حلقه هزاران نگین
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - تخیل
گرم شود بر همه بی هیچ کین
پس ز حیا در رود اندر زمین
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۱ - حسن تعلیل
خواست که پیشش ز سپهر برین
ماه فرود آید و بوسد زمین
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۴ - تجرید
از رخ خود، پیش تو، خاقان چین
صورت چین کرده بروی زمین
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱۲ - بهار و خزان طبیعت و شباهت طبیعت آدمی به آن
تیره شود مشعلهٔ نور عین
دل به مصلا کشد از کعبتین
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۰۱
گر خبری داری از آن و از این
چشم گشا بوالعجبی را ببین
نیم تنی ملک جهان را گرفت
گشت فقیری شه روی زمین
پای نه و چرخ به زیر قدم
[...]
شاه نعمتالله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۰۹
نیم تنی ملک سلیمان گرفت
چشم گشا قدرت یزدان ببین
پای نه و چرخ به زیر رکاب
دست نه و ملک به زیر نگین
ملک خدا می دهد اینجا که راست
[...]
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۱ - دیدار نمودن دلدار از دور به عاشق مهجور
کرد اثر ناله زارش، ببین
گشت دعایش به اجابت قرین
صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۴ - آمدن خادمه از بر معشوق
صوفی درویش صبوری گزین
باش به درد و غم او همنشین
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳
ای رخ تو جنت اهل یقین
لعل تو سرچشمه ماء معین
پرده زلفت ز رخ افتاد دور
«ازلفت الجنة للمتقین »
متقی آنست که دامان دل
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
صورت یاسین بود آن «یا» و «سین »
در رقمش از همه بالا نشین
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۶ - مناجات سیم متضمن اشارت به آنکه موجب غفلت آدمی از نور شهود او دوام فیض و استمرار وجود اوست و اگر فرضا یک لحظه آن فیض منقطع شدی همه کس بر آن معنی مطلع گشتی
هست گلی رسته در او آتشین
غنچه آن گلشن چرخ برین
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۷ - در تنبیه سخنوران هنرپرور بر آنچه دربایست شعر است تا مقبول طباع و مطبوع اسماع افتد
قافیه کم یاب چو دیبای چین
وزن سبک سنگ چو ماء معین
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۸ - در کشف پرده از حقیقت دل و در بیان آنکه دل در پهلوی صاحبدل دل شود
سینه پاکیزه اش از کبر و کین
حقه پر گوهر حق الیقین
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۶ - مقاله سیم در بیان آنکه آدمیت آدمی نه به صورت ماء و طین است بلکه به سعادت اسلام و دین است و اول ارکان این سعادت اقرار است به کلمتین شهادت
شعله زند از دل محنت قرین
آتش آنش ابدالآبدین