گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۴ - حکایت زاهد و مزد طاعت

 

گر نپذیرد ز من هیچ کس

آنکه نگه می‌کند آنم نه بس

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

دل نه همان قطرهٔ خون است و بس

کز خود و اشام برادر نفس

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

چرخ که زیر است و زبر هر نفس

زیر و زبر کردهٔ عشق است و بس

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۷ - کینهٔ برادر و مهر دوست

 

هر دو نمودند که یاریم و بس

وین دم یاری است در آخر نفس

امیرخسرو دهلوی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » ملحقات » مسمط

 

ای که به حج رفتنت آمد هوس

روضهٔ سلطان خراسانْت بس

امیر شاهی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۵ - عرض نامه پیش محبوب

 

کیست، کدام است، کجا و چه کس

باز که بر دست به رویم هوس

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۷ - نامه دوم

 

همدم من نیست بجز درد، کس

می کشم این بار به جان این نفس

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۱۰ - نامه سیم

 

واقف این واقعه نی هیچ کس

دست به سر مانده بسان مگس

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۲۲ - نامه هفتم

 

عاشقم امروز، به فریاد درس

جز تو ندارم به جهان هیچ کس

صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » ده نامه » بخش ۳۱ - نامه دهم

 

نیست دگر واقف اسرار کس

سایه چو محرم نبود آن نفس

صوفی محمد هروی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode